اهمیّت رهبرى
«وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلَى أُوْلِى الْأَمْرِ مِنهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنبِطُونَهُ مِنهُمْ وَ لَوْ لَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَنَ إِلَّا قَلِیلًا؛(421) و هنگامى كه خبرى از پیروزى یا شكست به آنها برسد، (بدون تحقیق،) آن را شایع مى سازند در حالى كه اگر آن را به پیامبر و پیشوایان- كه قدرت تشخیص كافى دارند- بازگردانند، از ریشه هاى مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه كمى، همگى از شیطان پیروى مى كردید (و گمراه مى شدید).»
لزوم وجود رهبر دینى براى مردم
«وَ وَعَدْنَا مُوسَى ثَلَثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْنَهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ قَالَ مُوسَى لِأَخِیهِ هَرُونَ اخْلُفْنِى فِى قَوْمِى وَ أَصْلِحْ وَ لَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ؛(422) و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب (دیگر) تكمیل نمودیم به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد. و موسى به برادرش هارون گفت: «جانشین من در میان قومم باش. و (آنها) را اصلاح كن! و از روش مفسدان، پیروى منما!»