فهرست کتاب
دزدى قفلى را مى برید، شخصى او را دید و به او گفت چه كار مى كنى؟ دزد با خونسردى جواب داد: دارم آهنگ مى زنم. گفت: پس چرا صدا نداره؟ دزد گفت: عجله نكن صداش فردا صبح به گوش همه مى رسه!