فهرست کتاب


گنجینه معارف 3 (110 موضوع)

محمد رحمتی شهرضا

روایات

استدراج گناهكار
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) عَنِ الِاسْتِدْرَاجِ فَقَالَ هُوَ الْعَبْدُ یُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُمْلَى لَهُ وَ تُجَدَّدُ لَهُ عِنْدَهَا النِّعَمُ فَتُلْهِیهِ عَنِ الِاسْتِغْفَارِ مِنَ الذُّنُوبِ فَهُوَ مُسْتَدْرَجٌ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُ؛(267) از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد كه استدراج چیست؟ حضرت فرمودند: استدراج این است كه بنده اى گناه كند پس به او مهلت داده شود و برایش در هنگام گناه نعمتى تجدید گردد پس او را از استغفار و آمرزش خواهى گناهان بازدارد پس او از راهى كه نداند غافلگیر شود.»
غفلت و استدراج
«عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ كَمْ مِنْ مَغْرُورٍ بِمَا قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِسَتْرِ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ كَمْ مِنْ مَفْتُونٍ بِثَنَاءِ النَّاسِ عَلَیْهِ؛(268) امام صادق(علیه السلام) : چه بسا شخصى كه به نعمتهائى كه خدا به او داده مغرور گردد و چه بسا كسانیكه به پرده پوشى خداوند بر آنها غافلگیر شوند و چه بسا مردمى كه به ستایش مردم فریب خورند.»
غفلت از مهلت
«وَ قَالَ(علیه السلام) كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ؛(269) امام على(علیه السلام) : چه بسا شخصى كه به نعمتهائى كه خداوند به او داده مغرور گردد و چه بسا كسانیكه به پرده پوشى خداوند بر آنها غافلگیر شوند و چه بسا مردمى كه به ستایش مردم فریب خورند بزرگترین و بالاترین بلائى كه خداوند دچار شخص مى گرداند بلاى غافلگیر كردن و مهلت دادن است.»
ترك استغفار
«وَ رُوِیَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ 7 أَنَّهُ قَالَ إِذَا أَحْدَثَ الْعَبْدُ ذَنْباً جُدِّدَ لَهُ نِعْمَةٌ فَیَدَعُ الِاسْتِغْفَارَ فَهُوَ الِاسْتِدْرَاجُ؛(270) امام صادق(علیه السلام) : هنگامى كه فردى گناهى كرد و نعمتى هم به او عطا شد، او استغفار را ترك مى كند، پس چنین حالتى، استدراج است.»
بزرگى گناهان آسان
«أُوصِیكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِی أَعْذَرَ بِمَا أَنْذَرَ وَ احْتَجَّ بِمَا نَهَجَ وَ حَذَّرَكُمْ عَدُوّاً نَفَذَ فِى الصُّدُورِ خَفِیّاً وَ نَفَثَ فِى الآْذَانِ نَجِیّاً فَأَضَلَّ وَ أَرْدَى وَ وَعَدَ فَمَنَّى وَ زَیَّنَ سَیِّئَاتِ الْجَرَائِمِ وَ هَوَّنَ مُوبِقَاتِ الْعَظَائِمِ حَتَّى إِذَا اسْتَدْرَجَ قَرِینَتَهُ وَ اسْتَغْلَقَ رَهِینَتَهُ أَنْكَرَ مَا زَیَّنَ وَ اسْتَعْظَمَ مَا هَوَّنَ وَ حَذَّرَ مَا أَمَّنَ؛(271) امام على(علیه السلام) : وصیت و سفارش من به شما پرهیز كارى است و ترس از خدا كه بوسیله آنچه ترسانده (عذاب و سختیهاى قیامت) جاى عذر باقى نگذاشته و به آنچه (قرآن كریم) واضح و آشكار نموده حجت تمام كرده است و شما را از دشمنى شیطان ترسانیده كه نفوذ مى كند در سینه ها پنهان و به صورت خیرخواهى (براى گمراه نمودن) در گوشها سخن مى گوید پس گمراه كرده تباه مى سازد و وعده داده آرزومند مى گرداند جرمهاى بد را آرایش مى دهد و گناهان بزرگ را آسان جلوه مى دهد تا آنكه به تدریج پیرو خویش را فریب داده ماند رهن و گرو در قید و بند اطاعت خود درآورد (چنانكه رهن و گرو بازاء مالى است كه تا داده نشود گرو مسترد نشود پیرو شیطان تا به دستوراتش رفتار ننماید دست از او برنمى دارد) آنگاه آنچه كه زینت داده بود انكار مى كند و گناهانى كه آسان وانمود كرده بود بزرگ جلوه مى دهد و از آنچه پیروان خود را ایمن كرده بود مى ترساند.»
گشایش با دست و بازوى خویش
«مَنْ وُسِّعَ عَلَیْهِ فِى ذَاتِ یَدِهِ فَلَمْ یَظُنَّ أَنَّ ذَلِكَ اسْتِدْرَاجٌ مِنَ اللَّهِ فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً؛(272) امام على(علیه السلام) : شخصى كه با نیروى دست و بازویش به گشایش رسید به آن استدراج اطلاق نمى شود.»
دعا درباره استدراج
«وَ قَالَ(علیه السلام) اللَّهُمَّ لَا تَسْتَدْرِجْنِى بِالْإِحْسَانِ وَ لَا تُؤَدِّبْنِى بِالْبَلَاءِ؛(273) امام حسین(علیه السلام) : خدایا با احسانت به من مهلت مده و بوسیله بلا مرا تأدیب نفرما.»
سلب شكر نعمت
«وَ قَالَ(علیه السلام) الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ النِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ الشُّكْرَ؛(274) امام حسین(علیه السلام) : مهلت خداوند به بندگان این است كه با نعمت دادن به آنها شكر نعمت را از آنان سلب مى كند.»
نعمت دادن هنگام گناه
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جُنْدَبٍ عَنْ سُفْیَانَ بْنِ السِّمْطِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنَقِمَةٍ وَ یُذَكِّرُهُ الِاسْتِغْفَارَ وَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَةٍ لِیُنْسِیَهُ الِاسْتِغْفَارَ وَ یَتَمَادَى بِهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِى؛(275) امام صادق(علیه السلام) : همانا چون خداوند خوبى بنده اى را بخواهد و آن بنده گناهى مرتكب شود او را كیفرى مى دهد و استغفار را به یاد او مى اندازد و چون براى بنده اى بدى خواهد و او گناهى مرتكب شود خدا دنبالش به او نعمتى بدهد تا استغفار را از یاد او ببرد و با آن حال ادامه دهد و این گفتار خداوند است (در قرآن كریم در سوره مباركه اعراف، آیه 182) «وَ الَّذِینَ كَذَّبُوا بِئَایَتِنَا سنَستَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْث لا یَعْلَمُونَ؛ و آنها كه آیات ما را تكذیب كردند تدریجاً از آن راه كه نمى دانند گرفتار مجازاتشان خواهیم كرد، یعنى به سبب دادن نعمت هنگام ارتكاب گناه.»

داستانها

هدایت قرآنى

مرحوم حضرت آیت اللَّه شیخ مجتبى قزوینى -عارف و استاد بزرگ اخلاق و معنویّت- مى فرمودند كه از صحن مبارك حضرت رضا(علیه السلام) عبور مى كردم، فردى را دیدم كه در یكى از غرفه هاى اطراف صحن، مشغول تلاوت قرآن بود. شخصى به او نزدیك شد و با پایش به دست او زد، قرآن به روى زمین پرت شد. آن شخص با پرخاش گفت: این چیست كه خودت را به آن سرگرم كرده اى؟ من از این حادثه خیلى ناراحت شدم و ناگهان آیه اى به قلبم خطور كرد و دیدم كه آن مرد پرخاشگر در همان لحظه دلش درد گرفت و ناله اش بلند شد. من به آن شخص نزدیك شدم و به او گفتم: آیه اى از قرآن كریم -كه تو به آن اهانت كردى- در نظرم آمد و تو را اینگونه دردمند و عاجز كرده است، آیا این دلیل بر حقّانیّت قرآن نیست؟
آن شخص شروع به التماس كرد تا او را از آن حالت جانكه بدر آورم. برایش دعا كردم و حالش خوب شد. مدتى از این ماجرا سپرى شد تا اینكه یك روز، شخصى با ظاهرى خداپسندانه نزد من آمد و گفت: آیا مرا مى شناسى؟ گفتم: خیر. گفت: من همان فردى هستم كه آن حادثه برایم پیش آمد و از آن روز به بعد به بركت نَفَس قدسى و قرآنى شما در طریق هدایت قرار گرفتم و زندگیم كاملاً دگرگون شده است.(276)