نكات
آزادى بى قید و شرط را هیچ عقلِ سالمى نمى پذیرد. سنّت الهى، آزادى دادن به همه است وگرنه خداوند مى توانست منافقان را كر و كور كند. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ»
ناگوارى و آزادى، هر دو وسیله آزمایش و تربیت هستند. اگر مى خواهید به آزادى و نجات برسید، باید رهبر الهى را بپذیرید. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً» سنّت و قانون خداوند، آزاد گذاشتن انسان است. او مى تواند مردم را به اجبار به راه حقّ وادار كند، امّا رشد واقعى در سایه آزادى است. توبه در حال اختیار و آزادى ارزش دارد، نه در حال اضطرار یا مواجهه با خطر. «إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّى تُبْتُ الآْنَ» آزادى هاى جنسى در دید اوّل، نوعى لذّت و كامجویى است، لیكن با توجّه به عوارض فردى و اجتماعى آنها، بزرگ ترین سقوط و انحراف است. بى بندوبارى، جسم را ذوب، فكر را مشغول، اموال را تباه و اطمینان را سلب مى كند. میل به تشكیل خانواده را از بین مى برد، فرزندان نامشروع به جامعه تحویل مى دهد، امراض مقاربتى و روانى به ارمغان مى آورد و در یك كلمه، آزادى جنسى، بزرگ ترین اسارت ها را به دنبال دارد. اعتراف و حسرت، نشانه آزادى انسان در عمل است؛ زیرا مى توانست خوب عمل كند و نكرد. مشیّت و اراده الهى بر آزاد گذاشتن انسان هاست و وجود مشركین، نشانه اى از این آزادى است. اختیار و آزادى بشر، در مسیر رشد و تربیت اوست. در استعمار فرهنگى حكومت ها، آزادى اندیشه و حقّ انتخاب عقیده از مردم سلب مى شود. راه انبیا، مانع از آزادى بى قید و شرط است. از مهم ترین فلسفه بعثت انبیا(علیهم السلام)، طاغوت زدایى، آزادى و رهایى انسان ها از قید بندگى دیگران است. در قرآن مجید، بارها به مسئله آزادى انسان ها در انتخاب راه و عقیده اشاره شده است. یعنى با اینكه خداوند مردم را به سوى خویش هدایت مى فرماید، امّا هرگز در این راه اجبار نمى كند و به پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) نیز حقّ مجبور كردن مردم را نداده است، بلكه فقط از آن حضرت خواسته كه مردم را تذكّر دهد و راه را به آنان یادآورى نماید: «إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ، لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ»(65). بنابراین، خداوند راه تقوى و فجور را به نحوى كه فطرت انسان خوبى ها و بدى ها را از درون درك كند، الهام مى فرماید، و از بیرون هم انبیا(علیهم السلام) را براى راهنمایى مى فرستد و این خود انسان است كه با اراده و اختیار كامل راه خویش را برمى گزیند. آزادى، از مهم ترین نعمت هاى الهى است. مفسدین فرهنگى را باید از میان جامعه طرد كرد. آزادى فكر به معناى بازگذاشتن دست منحرفان در گمراه كردن دیگران نیست. آزادى در اسلام به قدرى است كه منكران خدا و معاد با كمال شهامت در برابر رهبر مسلمین با صراحت حرف خود را مى زنند. دلیل مهلت هاى الهى ربوبیّت اوست تا هر كس در سایه آزادى و فرصت، جوهره خود را نشان دهد.