درس بیستم: پای سخن خالق (از سختیها نترسیم)
خداوند در قرآن میفرماید:
[فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا . إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً] (1)
پس با سختی آسانیهاست. البته با سختی آسانیهاست.
انسان نباید به هنگام برخورد با سختی فقط تلخیها و سختیهای ظاهری آن را ببیند، بلكه باید بدانیم كه همراه با سختیها آسانیهاست.
كشاورزی سخت است، ولی اگر انسان به یاد برداشت میوهها و محصولات در پایان کار باشد، آن سختی را تحمّل میكند.
درس خواندن و كار کردن و خدمت به دیگران و امثال آن سخت است، ولی دانشمند شدن، خودكفا شدن و محبوبشدن را به همراه دارد.
نمازخواندن به خصوص نماز صبح و رفتن به مسجد سخت است، ولی یاد رضای خدا و پاداشهای فراوان، سختیها را هموار میكند.
نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر كه كاركرد
سختیها فكر را به كار میاندازد كه چگونه آن سختی را برطرف كنیم.
اگر بدانیم كه سختیها سبب رضای خداوند از ما میشود، آنها را تحمل میكنیم. همانگونه كه اگر بدانیم شفای بیماری ما در مصرف فلان داروی تلخ است، آن را مصرف میكنیم.
اگر بدانیم كه تمام افراد كامیاب نیز مزه تلخیها را چشیدهاند، ما نیز حاضر به چشیدن مزه آن میشویم.
اگر بدانیم چشیدن تلخیها و سختیها به ما هوشیاری میدهد و ما را از بیتفاوتی و بیخیالی رها میكند و اگر بدانیم صبر و مقاومت ما سبب درود و ستایش خداوند از ما میشود به استقبال سختیها میرویم.
1. سوره انشراح، آیات 5-6.
درس بیست ویکم: آشنایی با اخلاق اسلامی (دروغ)
چون دروغ گناهی است كه نیاز به زمان و مكان و قدرت و پول و وسیلهای ندارد، انسان زود گرفتار آن میشود.
چه افراد نااهلی كه به خاطر وعدههای دروغی كه به مردم میدهند، مردم را با خود همراه و بر آنان حكومت میكنند.
با دروغ، انسان خطرناكترین اعمال را انجام میدهد. برادران یوسف به دروغ به پدرشان گفتند: «اگر یوسف را برای تفریح همراه ما بفرستی ما خیرخواه و محافظ او خواهیم بود». پس از آن به دروغ گفتند: «ما سرگرم مسابقه بودیم و یوسف را كنار وسائل خود نشانده بودیم» و به دروغ گفتند: «گرگ او را خورده است، حتی شبانه نزد پدر آمدند و به دروغ گریستند.»
هزاران انسان خوب با دروغ افراد نااهل، گرفتار و حتی كشته شده و یا به زندان افتادهاند. تمام پیامبران دروغ گفتن را گناه میدانند.
امام حسن عسکری (علیه السلام) میفرماید: «دروغ، كلید گناهان دیگر است.» همانگونه كه برادران یوسف با دروغ های خود برادر عزیزی را ربوده و به چاه انداختند و پدرشان را که پیامبر بود دهها سال به گریه و ناله واداشتند.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «دوستان خود را از راه راستگوئی شناسائی كنید نه عبادت، زیرا گاهی افراد عبادت میكنند، اهل نماز و روزه هم هستند، ولی در گفتار دروغ میگویند.» اگر انسان دروغ بگوید و مطالب را وارونه نشان دهد، فكر و عمل مردم را وارونه میكند.
دروغگو فقیر میشود، زیرا مثلا اگر فروشنده چیزی را فروخت و به دروغ گفت: این چیز سالم است، همینكه مردم آن را ناقص و ناسالم یافتند، دیگر از او جنس نمیخرند و با همین دروغ، مشتریان خود را از خود فراری میدهد و فقیر میشود.
دروغگو بیحیا میشود، زیرا همینكه دروغش بر دیگران روشن و آبرویش ریخته شد، انسان بیآبرو دست به كارهای بیحیایی میزند.
دروغ نوشتن مثل دروغ گفتن، گناه است. اگر پزشك بیماری را تشخیص ندهد و نسخه بنویسد، دروغ نوشته است.
گاهی ما برای تفریح و سرگرمی خود یا دیگران دروغ میسازیم، یا دروغ دیگران را نقل میكنیم و گاهی به دروغ كار ناروائی را بر مردم یك استان نسبت میدهیم.
دروغگو همیشه نگران است كه مبادا دروغش فاش و رسوا و آبرویش ریخته شود.
در روایات میخوانیم: «با دروغگو رفیق نشوید»، دروغگو بخاطر آنكه مردم به دروغش پیبردهاند، او را طرد كرده و زندگی برای او تلخ میشود. ما نباید هرچه را شنیدیم برای دیگران بازگو كنیم، زیرا چه بسا شنیدهها دروغ باشد.
دروغ گفتن حتی به طفل و كودك حرام است. اسلام به ما دستور داده حتی از دروغ شوخی نیز بپرهیزیم.
انواع دروغ:
گاهی راننده با روشن كردن چراغهای مخصوص و بوقهای پیدرپی به مردم اعلام میكند كه بیمار دارم، در حالی كه چنین نیست و این کار نوعی دروغ است. گاهی انسان با رفتارش، دروغ میگوید. مثلاً به وعده خود عمل نمیكند، یا سر خود را به علامت خوب بودن یا بد بودن تكان می-دهد، در حالی كه آنگونه كه نشان میدهد نیست.
البته راست گفتن هم، همه جا جایز نیست، مثلاً اگر كسی از ما پرسید: فلانی برای من حرف بد زده یا نه؟ و ما در اینجا اگر راست بگوئیم، میان دو نفر یا بیشتر فتنه می شود، نباید راست بگوئیم.
در حدیث میخوانیم: «اگر به كودك قولی دادید، به آن عمل كنید، تا دروغگو نشوید.»
گوش سپردن به دروغ نیز گناه است، قرآن میفرماید: «اگر آدم نااهلی برای شما خبری آورد، زودباور نباشید و ابتدا تحقیق كنید». (1)
1. سوره حجرات، آیه 6.
درس بیست و دوم : آشنایی با اخلاق اسلامی (زبان)
زبان عضو كوچكی است كه كارهای بزرگی انجام میدهد.
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.
حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «مقام انسان، زیر زبانش نهفته است». (1)
خداوند در قرآن میفرماید: [وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ] (2). ما به انسان زبان و دو لب دادیم.
سرچشمهی نیکیها:
اكنون به سراغ بعضی از دستورات خداوند درباره زبان برویم:
1- با زبان خدا را عبادت و او را یاد و از او تشكر میكنیم.
2- با زبان كتابش را میخوانیم.
3- با زبان مردم را به سوی خوبیها فرامیخوانیم، یعنی امر به معروف میكنیم.
4- با زبان مردم را از بدیها بازداشته وهشدار میدهیم، یعنی نهی از منكر میكنیم.
5- با زبان بر سر ظالم فریاد میكشیم و از مظلوم حمایت میكنیم.
6- با زبان به مردم سلام و بین دلها پیوند میزنیم.
7- با زبان مردم را شاد میكنیم.
8- با زبان اذان میگوییم.
9- با زبان آموزش میدهیم.
10- باید با مردم خوب سخن بگوییم.
11- نسبت به پدر و مادر سخن تند نگوییم.
12- اسرار مردم را فاش نکنیم.
13- تا امکان دارد سوگند نخوریم.
14- سخنی نگوییم که سبب ناراحتی دیگران شود.
15- در سخن گفتن انصاف داشته باشیم.
16- کاری را که قدرت انجام آن را نداریم قول ندهیم.
اینها گوشههایی از آثار خوب زبان است.
سرچشمهی گناهان:
در اینجا به گوشهای از گناهان زبان اشاره میكنیم:
1- با زبان میتوانیم به مردم نیش بزنیم و آنان را از خود برنجانیم. [وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة] (3).
2- با زبان می توانیم پشت سر مردم عیبهای آنها را بازگو كنیم و یا برای آنها عیب بسازیم و به آنان نسبت دهیم.
3- با زبان میتوان ظالم را تشویق كرد.
4- با زبان میتوان افرادی را منحرف كرد.
5- با زبان میتوان افرادی را تحقیر كرد.
6- با زبان میتوان به نفع دشمنان حرف زد.
7- با زبان میتوان سخنان یاوه گفت و از نااهلان ستایش كرد.
8- با زبان میتوان اسرار مردم را فاش كرد.
آری، زبان مثل كلید است كه با حرکت به سویی در بسته میشود و به سوی دیگر در باز میشود. با زبانی كه میتوان آنهمه عبادت كرد، میتوان گناهان زیادی هم انجام داد.
1. نهج البلاغه، حکمت 392 .
2. سوره بلد، آیه 9.
3. سوره همزه، آیه 1.