فهرست کتاب


آشنایی با اسلام برای نوجوانان

حاج شیخ محسن قرائتی

درس نوزدهم: پای سخن خالق (آشنایی با سه نعمت)

خداوند در قرآن می‌فرماید:
[أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ . أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ . وَ لِسانًا وَ شَفَتَیْنِ] (1)
آیا انسان خیال می‌كند كسی او را نمی‌بیند؟ آیا ما برای او دو چشم و زبان و دو لب قرار ندادیم؟
چگونه انسان می‌بیند، ولی خیال می‌كند خدا او را نمی‌بیند؟!
آیا فراموش كرده‌ایم كه خداوند برای چشم چند محافظ قرار داده است؟ اشك شور كه درون چشم را حفظ می‌كند و مژه و پلك و ابرو كه حافظ و سایبان چشم است.
عكس‌برداری چشم نیاز به تنظیم و دقت ندارد، خستگی ندارد، هم عكس ساده می‌گیرد، هم رنگی. آیا دستگاه عكس برداری كه از پیه ساخته شده و میلیون‌ها عكس می‌گیرد سازنده ندارد؟
علاوه بر عكس‌برداری، چشم، سیمای غضب و محبت است. یعنی با نگاه، انسان علاقه و ناراحتی خود را به دیگران اعلام می‌كند.
چشم وسیله‌ی زیبایی انسان است. انسان با یك چشم نمی‌تواند فاصله و عمق و مسافت اشیا را به خوبی درك كند. چشم وسیله شناسایی افراد است. اگر گوش و لب و دهان افراد پوشیده باشد شناخته می‌شوند ولی اگر نواری روی چشم قرار گیرد و چشم پوشیده شود، افراد شناخته نمی‌شوند.
چشم راه اثر‌گذاری در دیگران است. تاثیرپذیری شاگردی كه در برابر چشم استاد است و او را می‌بیند با شاگرد غیرحضوری تفاوت دارد.
[وَ لِسانًا وَ شَفَتَیْنِ] آیا یك زبان و دو لب به او ندادیم؟
زبان با دو لب كلمه را می‌سازد و بدون همكاری آن‌ها بسیاری از حروف ساخته نمی‌شوند.
انواع لهجه‌ها از آثار قدرت خداوند است. انسان در آفریدن جملات و كلمات محدودیتی ندارد.
زبان وسیله چشیدن مزه‌ها است.
با قدرت خداوند، آن مقدار آبی كه برای حركت و سخن گفتن و جویدن لازم است، به طور خودكار در خود دهان تولید می‌شود تا زبان در خواب و بیداری، تر و تازه باشد.
مقدار تولید آب دهان نه زیاد است كه از لب سرازیر شود و نه كم است كه انسان دائما در كنار ظرف آب زندگی كند.
مزه آب دهان شیرین است و نوع آن به گونه‌ای است كه هم در هضم غذا و هم در فرو رفتن آن به معده اثر دارد.
زبان غذا را برای جویدن به دندان‌ها هل می‌دهد ولی خودش آسیب نمی‌بیند. زبان، لقمه‌ها را بازرسی می‌كند و بعد از غذا، دهان را جارو می-كند.
لب نیز یكی از نعمت‌های الهی است. شكل لب منحنی و زیبا است. با همین شكاف لب، مكیدن سینه مادر، سخن گفتن، فوت كردن،گرفتن هوا و پس دادن آن، راحت و رایگان و دائمی صورت می‌گیرد.
راستی اگر لب‌ها روی هم قرار نمی‌گرفت و باز بود، انسان چقدر زشت می‌شد. هنگام غذا خوردن به خصوص نوشیدن آب، غذاها و آب‌ها به لباس و بدن ریخته می‌شد و چه مشكلاتی پیش می‌آمد.
خداوند در قرآن بارها می‌فرماید: اگر نعمت‌ها را دگرگون می‌كردیم، شما چه می‌كردید و به چه كسی پناه می‌بردید و چه کسی مشكل شما را حل می‌كرد؟ مثلاً در سوره ملك می‌خوانیم: «به من خبر دهید اگر آب (چشمه‌ها و چاه‌های شما) در عمق زمین فرو رود به گونه‌ای كه با هیچ وسیله‌ای نتوانید آن را خارج كنید، چه کسی آب گوارا برای شما خواهد آورد.» 1. [قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیكُمْ بِماءٍ مَعین] (2)
1. سوره بلد، آیات 7-9.
2. سوره ملک، آیه 30.

درس بیستم: پای سخن خالق (از سختی‌ها نترسیم)

خداوند در قرآن می‌فرماید:
[فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا . إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً] (1)
پس با سختی آسانی‌هاست. البته با سختی‌ آسانی‌هاست.
انسان نباید به هنگام برخورد با سختی فقط تلخی‌ها و سختی‌های ظاهری آن را ببیند، بلكه باید بدانیم كه همراه با سختی‌ها آسانی‌هاست.
كشاورزی سخت است، ولی اگر انسان به یاد برداشت میوه‌ها و محصولات در پایان کار باشد، آن سختی را تحمّل می‌كند.
درس خواندن و كار کردن و خدمت به دیگران و امثال آن سخت است، ولی دانشمند شدن، خود‌كفا شدن و محبوب‌شدن را به همراه دارد.
نماز‌خواندن به خصوص نماز صبح و رفتن به مسجد سخت است، ولی یاد رضای خدا و پاداش‌های فراوان، سختی‌ها را هموار می‌كند.
نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر كه كاركرد
سختی‌ها فكر را به كار می‌اندازد كه چگونه آن سختی را برطرف كنیم.
اگر بدانیم كه سختی‌ها سبب رضای خداوند از ما می‌شود، آن‌ها را تحمل می‌كنیم. همان‌گونه كه اگر بدانیم شفای بیماری ما در مصرف فلان داروی تلخ است، آن را مصرف می‌كنیم.
اگر بدانیم كه تمام افراد كامیاب نیز مزه تلخی‌ها را چشیده‌اند، ما نیز حاضر به چشیدن مزه آن می‌شویم.
اگر بدانیم چشیدن تلخی‌ها و سختی‌ها به ما هوشیاری می‌دهد و ما را از بی‌تفاوتی و بی‌خیالی رها می‌كند و اگر بدانیم صبر و مقاومت ما سبب درود و ستایش خداوند از ما می‌شود به استقبال سختی‌ها می‌رویم.
1. سوره انشراح، آیات 5-6.

درس بیست ویکم: آشنایی با اخلاق اسلامی (دروغ)

چون دروغ گناهی است كه نیاز به زمان و مكان و قدرت و پول و وسیله‌ای ندارد، انسان زود گرفتار آن می‌شود.
چه افراد نااهلی كه به خاطر وعده‌های دروغی كه به مردم می‌دهند، مردم را با خود همراه و بر آنان حكومت می‌كنند.
با دروغ، انسان خطرناك‌ترین اعمال را انجام می‌دهد. برادران یوسف به دروغ به پدرشان گفتند: «اگر یوسف را برای تفریح همراه ما بفرستی ما خیرخواه و محافظ او خواهیم بود». پس از آن به دروغ گفتند: «ما سرگرم مسابقه بودیم و یوسف را كنار وسائل خود نشانده بودیم» و به دروغ گفتند: «گرگ او را خورده است، حتی شبانه نزد پدر آمدند و به دروغ گریستند.»
هزاران انسان خوب با دروغ افراد نااهل، گرفتار و حتی كشته شده و یا به زندان افتاده‌اند. تمام پیامبران دروغ گفتن را گناه می‌دانند.
امام حسن عسکری (علیه السلام) می‌فرماید: «دروغ، كلید گناهان دیگر است.» همان‌گونه كه برادران یوسف با دروغ های خود برادر عزیزی را ربوده و به چاه انداختند و پدرشان را که پیامبر بود دهها سال به گریه و ناله واداشتند.
امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «دوستان خود را از راه راستگوئی شناسائی كنید نه عبادت، زیرا گاهی افراد عبادت می‌كنند، اهل نماز و روزه هم هستند، ولی در گفتار دروغ می‌گویند.» اگر انسان دروغ بگوید و مطالب را وارونه نشان دهد، فكر و عمل مردم را وارونه می‌كند.
دروغگو فقیر می‌شود، زیرا مثلا اگر فروشنده چیزی را فروخت و به دروغ گفت: این چیز سالم است، همین‌كه مردم آن را ناقص و ناسالم یافتند، دیگر از او جنس نمی‌خرند و با همین دروغ، مشتریان خود را از خود فراری می‌دهد و فقیر می‌شود.
دروغگو بی‌حیا می‌شود، زیرا همین‌كه دروغش بر دیگران روشن و آبرویش ریخته شد، انسان بی‌آبرو دست به كارهای بی‌حیایی می‌زند.
دروغ نوشتن مثل دروغ گفتن، گناه است. اگر پزشك بیماری را تشخیص ندهد و نسخه بنویسد، دروغ نوشته است.
گاهی ما برای تفریح و سرگرمی خود یا دیگران دروغ می‌سازیم، یا دروغ دیگران را نقل می‌كنیم و گاهی به دروغ كار ناروائی را بر مردم یك استان نسبت می‌دهیم.
دروغگو همیشه نگران است كه مبادا دروغش فاش و رسوا و آبرویش ریخته شود.
در روایات می‌خوانیم: «با دروغگو رفیق نشوید»، دروغگو بخاطر آنكه مردم به دروغش پی‌برده‌اند، او را طرد كرده و زندگی برای او تلخ می‌شود. ما نباید هرچه را شنیدیم برای دیگران بازگو كنیم، زیرا چه بسا شنیده‌ها دروغ باشد.
دروغ گفتن حتی به طفل و كودك حرام است. اسلام به ما دستور داده حتی از دروغ شوخی نیز بپرهیزیم.
انواع دروغ:
گاهی راننده با روشن كردن چراغهای مخصوص و بوقهای پی‌درپی به مردم اعلام می‌كند كه بیمار دارم، در حالی كه چنین نیست و این کار نوعی دروغ است. گاهی انسان با رفتارش، دروغ می‌گوید. مثلاً به وعده خود عمل نمی‌كند، یا سر خود را به علامت خوب بودن یا بد بودن تكان می-دهد، در حالی كه آنگونه كه نشان می‌دهد نیست.
البته راست گفتن هم، همه جا جایز نیست، مثلاً اگر كسی از ما پرسید: فلانی برای من حرف بد زده یا نه؟ و ما در اینجا اگر راست بگوئیم، میان دو نفر یا بیشتر فتنه می شود، نباید راست بگوئیم.
در حدیث می‌خوانیم: «اگر به كودك قولی دادید، به آن عمل كنید، تا دروغگو نشوید.»
گوش سپردن به دروغ نیز گناه است، قرآن می‌فرماید: «اگر آدم نااهلی برای شما خبری آورد، زودباور نباشید و ابتدا تحقیق كنید». (1)
1. سوره حجرات، آیه 6.