فهرست کتاب


آشنایی با اسلام برای نوجوانان

حاج شیخ محسن قرائتی

درس هجدهم: پای سخن خالق (آشنایی با سوره والعصر)

بسم الله الرحمن الرحیم
[وَ الْعَصْرِ (1) إِنَّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ (2) إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقّ ِ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (3)]
به زمان و روزگار سوگند. همانا انسان در خسارت است. مگر آنان كه ایمان آورده و كارهای نیك انجام داده و یكدیگر به حق و استقامت سفارش می‌كنند.
زمان بسیار عزیز و مهم است و خداوند در قرآن به تمام ساعات آن سوگند یاد كرده است مثلاً:
[والفجر] (1)، سوگند به سپیده‌دم!
[والصبح] (2)، سوگند به صبح!
[والضحی] (3)، سوگند به چاشت!
[والنهار] (4)، سوگند به روز!
[والعصر] (5)، سوگند به عصر!
[والیل] (6)، سوگند به شب!
[وَ اللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ] (7)، سوگند به شب، آن گاه كه رو به رفتن است، یعنی سوگند به سحر!
تفاوت ضرر و خسارت:
خداوند پس از سوگند، می‌فرماید:
[إِنَّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ]
همانا انسان در خسارت است.
اگر جنسی باشد و قیمت آن كم شود، ضرر است. مثلاً اگر سكه ارزان شود، می‌گویند: صاحبش «ضرر» كرده است، زیرا طلا هست ولی نرخش كم شده است، ولی اگر جنس و سرمایه از بین برود، می‌گویند: «خسارت» كرده است. مثل یخ فروشی كه مشتری نداشته باشد، در این جا نرخ یخ كم نشده بلكه سرمایه آب شده است.
اگر انسان از عمر خود استفاده خوب نكند، سرمایه‌اش از دست رفته است. زیرا عمر انسان بالاترین سرمایه اوست.
اگر مال از بین برود می‌توان آن را جایگزین كرد ولی اگر عمر تلف شود جایگزین ندارد.
[إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ]
مگر آنان كه ایمان آورده و كارهای نیك انجام داده‌اند.
قرآن می‌فرماید: «به زمان و روزگار سوگند که انسان در حال آب شدن و هدر رفتن است، یعنی هر لحظه‌اش می‌رود و بر نمی‌گردد. مگر كسانی كه ایمان آورده و كارهای شایسته انجام دهند که در برابر رفتن عمر،سرمایه‌ی ایمان و عمل صالح را به دست آورده‌اند.»
ایمان به خدا و معاد و پیامبران آسمانی، ایمان به حق و راه حق است. در حدیث می‌خوانیم: «ایمان ده درجه دارد؛ ایمان بعضی در درجه پایین است و بعضی در درجه بالاتر قرار دارند».
نشانه‌ی ایمان كامل آن است كه انسان به قدرت و آن چه در دست خداست بیش از آن چه در دست خودش هست اطمینان داشته باشد. مثلاً نگوید: «چون درس خوانده‌ام و نمره‌ی خوب دارم، پس حتماً خوش‌بخت خواهم بود.» زیرا ممكن است در اثر یك فراموشی تمام خوانده‌ها بر باد برود. نگوید: «چون پدرم سرمایه‌دار است پس زندگی راحتی خواهم داشت». زیرا ممكن است تمام دارایی‌ها انسان یك شبه از بین برود.
ما باید از امكانات و تلاش خود استفاده كنیم ولی فكر نكنیم همه كاره هستیم. گاهی تمام سیم‌كشی‌های برق درست و لامپ‌ها سالم است ولی از نیروگاه، برق قطع می‌شود. حضرت علی (علیه السلام) می‌فرماید: «چون دیدم تصمیمات ما بر هم می‌خورد، فهمیدم خدایی است كه كارها را از راه دیگری سر و سامان می‌دهد» . (8)
بنابراین ما باید از تلاش و کوشش خود دست برنداریم ولی بدانیم فكر و تلاش و برنامه‌های ما جلو اراده خدا را نمی‌گیرد.
معمولاً قرآن در كنار كلمه [آمَنُوا] كلمه‌ی [عَمِلُوا الصّالِحاتِ] را آورده تا بگوید باید ایمان همراه با عمل باشد.
اگر پدر و مادر به فرزندش بگوید من تو را دوست دارم، ولی كاری برای فرزند نكند، فرزند می‌گوید این چه دوستی است که همراه با كار نیست. قرآن به پیامبر می‌فرماید: «به مردم بگو اگر خدا را دوست دارید پس باید مرا پیروی كنید». (9)
دوستی و ایمان باید همرا با عمل باشد، آن هم عمل صالح و كار شایسته، آن هم همه كارهای خوب که زمینه‌اش به وجود می‌آید، نه این كه بعضی عمل‌های خوب را انجام دهیم و بعضی دیگر را انجام ندهیم.
اگر نردبانی یكی دو تا پله داشت ما را به پشت بام نمی‌رساند.
اگر بیمار به بعضی از دستورات پزشك عمل كند، به سلامت کامل نمی-رسد.
اگر فرزندی به دنیا آمد و فقط دست یا پا و یا سر او بزرگ شد و بقیه-ی اعضای بدن او همچنان كوچك باقی ماند، این طفل نمی‌تواند زندگی سالم داشته باشد.
ایمان و عمل مثل نخ و سوزن است اگر با هم باشند لباس دوخته می‌شود.
[وَ تَواصَوْا بِالْحَقّ ِ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ]
و یكدیگر به حق و استقامت سفارش می‌كنند.
خداوند در این سوره می‌فرماید: همه مردم مثل یخ هر لحظه آب می‌شوند و دچار خسران می‌شوند مگر انسان‌هایی كه اهل ایمان و كارهای شایسته باشند كه هر چه از عمرشان كم می‌شود، در عوض به ایمان و عمل صالحشان افزوده شود. در پایان سوره می‌فرماید: تنها به فكر خود بودن كافی نیست، بلكه مؤمن باید با دل سوزی برای دیگران آنان را نیز به پیمودن راه حق سفارش كند، [تَواصَوْا بِالْحَقّ] و به یك بار و دو بار دلخوش نباشد، بلكه در سفارش به حق، تاکید و پافشاری كند و حتی اگر مورد بی‌مهری قرار گرفت، دلسرد و ناراحت نشود. بلكه آن قدر مقاومت و صبر كند تا دیگران را نیز به راه حق آورد مثل كسی كه می‌خواهد چوبی را بشكند، آن قدر تبر می‌زند تا بشكند و هرگز نمی‌گوید چند تبر زدم، چوب نشكست و من دست از كارم کشیدم. [تَواصَوْا بِالصَّبْرِ]
1. سوره فجر، آیه 1.
2. سوره تکویر، آیه 18.
3. سوره ضحی، آیه 1.
4. سوره شمس، آیه 3.
5. سوره عصر، آیه 1.
6. سوره لیل، آیه 1.
7. سوره مدثّر، آیه 33.
8. بحارالانوار، جلد 83، صفحه 189.
9. سوره آل‌عمران، آیه 31.

درس نوزدهم: پای سخن خالق (آشنایی با سه نعمت)

خداوند در قرآن می‌فرماید:
[أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ . أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ . وَ لِسانًا وَ شَفَتَیْنِ] (1)
آیا انسان خیال می‌كند كسی او را نمی‌بیند؟ آیا ما برای او دو چشم و زبان و دو لب قرار ندادیم؟
چگونه انسان می‌بیند، ولی خیال می‌كند خدا او را نمی‌بیند؟!
آیا فراموش كرده‌ایم كه خداوند برای چشم چند محافظ قرار داده است؟ اشك شور كه درون چشم را حفظ می‌كند و مژه و پلك و ابرو كه حافظ و سایبان چشم است.
عكس‌برداری چشم نیاز به تنظیم و دقت ندارد، خستگی ندارد، هم عكس ساده می‌گیرد، هم رنگی. آیا دستگاه عكس برداری كه از پیه ساخته شده و میلیون‌ها عكس می‌گیرد سازنده ندارد؟
علاوه بر عكس‌برداری، چشم، سیمای غضب و محبت است. یعنی با نگاه، انسان علاقه و ناراحتی خود را به دیگران اعلام می‌كند.
چشم وسیله‌ی زیبایی انسان است. انسان با یك چشم نمی‌تواند فاصله و عمق و مسافت اشیا را به خوبی درك كند. چشم وسیله شناسایی افراد است. اگر گوش و لب و دهان افراد پوشیده باشد شناخته می‌شوند ولی اگر نواری روی چشم قرار گیرد و چشم پوشیده شود، افراد شناخته نمی‌شوند.
چشم راه اثر‌گذاری در دیگران است. تاثیرپذیری شاگردی كه در برابر چشم استاد است و او را می‌بیند با شاگرد غیرحضوری تفاوت دارد.
[وَ لِسانًا وَ شَفَتَیْنِ] آیا یك زبان و دو لب به او ندادیم؟
زبان با دو لب كلمه را می‌سازد و بدون همكاری آن‌ها بسیاری از حروف ساخته نمی‌شوند.
انواع لهجه‌ها از آثار قدرت خداوند است. انسان در آفریدن جملات و كلمات محدودیتی ندارد.
زبان وسیله چشیدن مزه‌ها است.
با قدرت خداوند، آن مقدار آبی كه برای حركت و سخن گفتن و جویدن لازم است، به طور خودكار در خود دهان تولید می‌شود تا زبان در خواب و بیداری، تر و تازه باشد.
مقدار تولید آب دهان نه زیاد است كه از لب سرازیر شود و نه كم است كه انسان دائما در كنار ظرف آب زندگی كند.
مزه آب دهان شیرین است و نوع آن به گونه‌ای است كه هم در هضم غذا و هم در فرو رفتن آن به معده اثر دارد.
زبان غذا را برای جویدن به دندان‌ها هل می‌دهد ولی خودش آسیب نمی‌بیند. زبان، لقمه‌ها را بازرسی می‌كند و بعد از غذا، دهان را جارو می-كند.
لب نیز یكی از نعمت‌های الهی است. شكل لب منحنی و زیبا است. با همین شكاف لب، مكیدن سینه مادر، سخن گفتن، فوت كردن،گرفتن هوا و پس دادن آن، راحت و رایگان و دائمی صورت می‌گیرد.
راستی اگر لب‌ها روی هم قرار نمی‌گرفت و باز بود، انسان چقدر زشت می‌شد. هنگام غذا خوردن به خصوص نوشیدن آب، غذاها و آب‌ها به لباس و بدن ریخته می‌شد و چه مشكلاتی پیش می‌آمد.
خداوند در قرآن بارها می‌فرماید: اگر نعمت‌ها را دگرگون می‌كردیم، شما چه می‌كردید و به چه كسی پناه می‌بردید و چه کسی مشكل شما را حل می‌كرد؟ مثلاً در سوره ملك می‌خوانیم: «به من خبر دهید اگر آب (چشمه‌ها و چاه‌های شما) در عمق زمین فرو رود به گونه‌ای كه با هیچ وسیله‌ای نتوانید آن را خارج كنید، چه کسی آب گوارا برای شما خواهد آورد.» 1. [قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیكُمْ بِماءٍ مَعین] (2)
1. سوره بلد، آیات 7-9.
2. سوره ملک، آیه 30.

درس بیستم: پای سخن خالق (از سختی‌ها نترسیم)

خداوند در قرآن می‌فرماید:
[فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا . إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً] (1)
پس با سختی آسانی‌هاست. البته با سختی‌ آسانی‌هاست.
انسان نباید به هنگام برخورد با سختی فقط تلخی‌ها و سختی‌های ظاهری آن را ببیند، بلكه باید بدانیم كه همراه با سختی‌ها آسانی‌هاست.
كشاورزی سخت است، ولی اگر انسان به یاد برداشت میوه‌ها و محصولات در پایان کار باشد، آن سختی را تحمّل می‌كند.
درس خواندن و كار کردن و خدمت به دیگران و امثال آن سخت است، ولی دانشمند شدن، خود‌كفا شدن و محبوب‌شدن را به همراه دارد.
نماز‌خواندن به خصوص نماز صبح و رفتن به مسجد سخت است، ولی یاد رضای خدا و پاداش‌های فراوان، سختی‌ها را هموار می‌كند.
نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر كه كاركرد
سختی‌ها فكر را به كار می‌اندازد كه چگونه آن سختی را برطرف كنیم.
اگر بدانیم كه سختی‌ها سبب رضای خداوند از ما می‌شود، آن‌ها را تحمل می‌كنیم. همان‌گونه كه اگر بدانیم شفای بیماری ما در مصرف فلان داروی تلخ است، آن را مصرف می‌كنیم.
اگر بدانیم كه تمام افراد كامیاب نیز مزه تلخی‌ها را چشیده‌اند، ما نیز حاضر به چشیدن مزه آن می‌شویم.
اگر بدانیم چشیدن تلخی‌ها و سختی‌ها به ما هوشیاری می‌دهد و ما را از بی‌تفاوتی و بی‌خیالی رها می‌كند و اگر بدانیم صبر و مقاومت ما سبب درود و ستایش خداوند از ما می‌شود به استقبال سختی‌ها می‌رویم.
1. سوره انشراح، آیات 5-6.