درس پانزدهم: جهان آخرت
ما همین كه به خود و اطراف خود نگاه میكنیم، مشاهده میكنیم كه هر چیزی در جای خود قرار گرفته است. اگر كودك ناتوان است، پدر و مادر با علاقهای كه به او دارند، او را نگهداری میكنند و تمام مشكلات او را حل میكنند. آب دهان، شیرین است تا ما احساس ناراحتی نكنیم و آب چشم، شور است تا با شوری خود چشم را حفظ كند.
خداوند روی انگشتان دست، مقداری پوست اضافه قرار داده كه هنگام خم شدن انگشتان، مشكلی نداشته باشد. روی زانو نیز مقداری پوست اضافه قرار داده كه زانوی ما به راحتی خم شود. مژههای چشم و پلك چشم و گودی چشم و ابروی بالای چشم، همه برای آن است كه به چشم ما ضرری نرسد. خداوند لبهای ما را نرم قرار داد، تا به راحتی سخن بگوییم و هنگام غذا چیزی از دهانمان بیرون نریزد. فاصلهی خورشید را به گونهای قرار داد كه ما نسوزیم. زمین را برای ما تصفیه خانه رایگان قرار داد كه آب كثیف در آن فرو میرود ولی از كنار آن آب زلال خارج میشود. ما به هر چه بنگریم، دست خدا را در آن میبینیم. آیا ممكن است خداوندی كه در بدن ما و در كل جهان این همه زیباییها و هنرنماییها و صنعتها و حكمتها قرار داده، پس از چندی با مرگ انسان همه چیز او را تمام كند؟!
آیا میتوانیم با خود بگوییم نوزاد، كودكی شود و بعد، جوان و پس از آن، سالمند و بعد با مردن، پرونده انسان در هم پیچیده و تمام شود؟
به یك مثال توجه كنید: اگر شخصی افراد زیادی را به مهمانی دعوت كند و در سفره انواع غذاها، نوشیدنیها، سبزیها و میوهها را با نظم بچیند. محل پذیرایی را با فرشها، پردهها و چراغها زینت دهد، ولی مهمانان به جای ادب، به یكدیگر حمله كنند، حق یكدیگر را تلف كنند و پس از مدتی سر و صدا و درگیری سفره برچیده و چراغها خاموش و مهمانی تعطیل شود. آیا به كسی كه این مهمانی را برگزار کرده نمیگویند زحماتت به هدر رفت و مهمانی بیهوده بود؟ آیا نباید از این جمعیت مهمانان بهرهگیری و هدفی دنبال میشد؟ بعد از آشنایی با این مثال، به سراغ درس خود برویم.
زمین سفرهای گسترده است؛ انواع غذاها و میوهها و رنگها و مزهها و نهرها و كوهها و معادن و زیباییها در این سفره قرار داده شده است و مردم زمین در این خانه بزرگ مدتی هستند. بعضی مردم ستمگر و بعضی مظلومند. اگر پس از چند روزی مرگ همه را فرا گیرد و چراغ خورشید خاموش و سفره برچیده شود، در این آفرینش چه سودی است؟ اگر از غذا انسان ساخته شود و انسان بمیرد و خاك شود، و هیچ مزد و كیفری در كار نباشد و خوبان و بدان با هم محو و نابود شوند، در این آفرینش چه هدفی در كار است؟ اگر ما حاضر نیستیم سفره بیهدف پهن كنیم، خدای حكیم نیز انسان بیهدف خلق نمیكند.
خدا حكیم است تا آنجا كه برای ایستادن ما گودی كف پا را قرار داده و همه چیز را برای بشر آفریده است. ما نمیتوانیم بگوییم همه چیز برای بشر خلق شده است ولی بشر برای خوردن و مردن. پس باید حساب و كتاب و كیفر و پاداشی باشد و همانگونه كه اگر برگها در پاییز میریزند دوباره سبز میشوند و همانگونه كه بعد از خواب دوباره بیدار میشویم باید دو مرتبه انسان زنده شود تا مزد كار نیك و بد خود را ببیند. البته بخشی از مزد و پاداشها در دنیا داده میشود، اما مزد اصلی در جهان دیگر است.
زنده شدن مرده، مثل بیدار شدن از خواب و مثل به یاد آوردن چیزهای فراموششده است. همان خدایی كه ما را آفرید میتواند بعد از مرگ دوباره ما را زنده كند.
چنانکه اگر كسی ماشینی ساخت میتواند قطعات آن را از هم جدا كند و بار دیگر آنها را به هم متصل كند. همانگونه كه ما می توانیم خشتی را خاك كنیم و دومرتبه از همان خاكها خشت جدیدی بسازیم. مگرنه آن است كه دندانهای كودك میریزد، ولی دو مرتبه دندان محكمتری میروید؟ حتی اگر قسمت كوچكی و ذرهای از انسان باشد، میشود تبدیل به یك انسان شود. شما پنج سانتیمتر از شاخه درخت انگور را قطع كنید و در زمینی كشت كنید. همان قلمهی كوچك، درخت انگور بزرگی میشود.
بنابراین خدایی كه یك شاخه كوچك را درخت میكند، و پس از ریزش دندان، دندان محكمتری را برای زندگی طولانی، پدید میآورد و درختان پاییزی را در بهار سبز میكند و خواب رفتهها را بیدار میكند، مردهها را نیز زنده خواهد كرد. زیرا اگر زنده نكند و انسان با مرگ نابود شود، مثل همان مهمانی بیفایده است كه مهمانان به یكدیگر ظلم كنند و سفره برچیده شود.
درس شانزدهم: كیفر و پاداش
خداوند از طریق پیامبران خود، به كسانی كه ایمان به خدا و قیامت و پیامبران دارند، وعدههایی داده كه یك زندگی همیشگی در بهشت خواهند داشت و از انواع میوهها و غذاها و خوشی و لذتها هر چه را كه بخواهند، استفاده میكنند. در بهشت، درد و رنج، غم و اندوه و هیچ گونه ناراحتی وجود ندارد. در آنجا حرف ناروا گفته نمیشود. از كسانی كه در دنیا به دستورات خدا عمل كردهاند، به بهترین نوع پذیرایی میشود. پذیرایی كنندگان افرادی بسیار زیبا و خوشسیما هستند. آبها و نهرهای بهشتی و میوههای بهشتی برای ما قابل فهم نیست، زیرا ما در دنیا هر چیز خوبی را چند بار استفاده كنیم دیگر نسبت به آن علاقهای نداریم. مثلا برای گردشگران، شهرها و روستاهای نرفته زیباست، ولی برای اهل آن شهر و روستا كه همیشه آنجا را میبینند تازگی ندارد. اما در بهشت با اینكه بهشتیان همیشه در آنجا هستند، ولی در هر نگاهی كه میكنند، لذت و تازگی احساس میكنند.
اما برای كسانی كه در دنیا كار زشت انجام دادهاند، با سخن و یا با زور مردم آزاری كردند و از نعمتهای خدا استفاده نموده ولی از خدا تشكر نكردند، به جای انجام فرمان خدا دستورات دیگران را اطاعت كردند، نه نماز خواندند و نه سخن انبیا را پذیرفتند، به پدر و مادر خود بدرفتاری كردند، مردم را مسخره كردند، مال آنان را به ناحق ربودند، غذای حرام خوردند، حق دیگران را مراعات نكردند و از كرده های خود پشیمان نشدند و عذرخواهی نكردند؛ برای اینگونه افراد، دوزخ آماده شده است. آتش دوزخ هرگز خاموش نمیشود.
در قرآن میخوانیم: «اهل بهشت از اهل دوزخ میپرسند: چه چیز شما را روانه جهنم كرد؟» آنها چهار جواب میدهند:
اول میگویند: [قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّین] (1)، ما اهل نماز نبودیم.
دوم میگویند: [وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِین] (2)، ما گرسنگان را سیر نكردیم.
سوم میگویند: [وَ كُنَّا نخَُوضُ مَعَ الخْائضِین] (3)، ما با همنشینی با كسانی كه در فساد غرق بودند، غرق شدیم.
چهارم میگویند: [وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّین] (4)، ما پیوسته قیامت را نمیپذیرفتیم و آن را رد میكردیم.
به خاطر این اعمال، گرفتار قهر خدا و روانه دوزخ شدیم.
گاهی انسان در یك لحظه چاقو به چشم خود فرو میكند، ولی برای همیشه كور است. دست به برق میزند و برای همیشه میمیرد. بنابراین زمان گناه و چاقو به چشم زدن یك لحظه است، اما اثر آن برای همیشه باقی خواهد ماند. در دنیا نیز انسان ممكن است با یك لحظه خلاف و گناه، قهر همیشگی خدا را برای خود بخرد.
1. سوره مدثّر، آیه 43.
2. سوره مدثّر، آیه 44.
3. سوره مدثّر، آیه 45.
4. سوره مدثّر، آیه46.
درس هفدهم: پای سخن خالق (سوره حمد)
[بِسْمِ اللهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ]
به نام خداوند بخشندهی مهربان
همیشه و در همه جا آغاز و افتتاح كارها را از طریق افراد مهم انجام میدهند. مثلاً كلنگ ساختمان مهم را به دست یكی از بزرگان منطقه به زمین میزنند. در افتتاح یك كارخانه، نوار را یك فرد برجسته قیچی میكند. در جنگ فرمان حمله از طرف فرماندهی کل صادر میشود. ما مسلمانان نیز بهتر است، كار خود را با نام خداوند آغاز کنیم؛ كه علم و قدرت و محبتش از هر كسی برتر است.
اولین آیهی قرآن با «بسم الله» شروع میشود. سایر پیامبران نیز آغاز كارشان را با «بسم الله» شروع میكردند. در آغاز غذا خوردن، مسافرت، خوابیدن، سوار وسیلهی نقلیه شدن، به گفتن «بسم الله» سفارش شده است. «بسم الله» نشانهی آشنایی با خدا و پناه بردن به او و استمداد از اوست. همین كه انسان میگوید: «به نام خداوند بخشندهی مهربان» یعنی خدایا! من به تو ایمان دارم، تو را دوست دارم، از تو كمك میخواهم و با نام تو به كارم رنگ خدایی میدهم.
[الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ]
ستایش مخصوص خداوندی است كه پروردگار جهانیان است.
كلمه «ربّ» به كسی میگویند كه هم صاحب چیزی است و هم در رشد و پرورش آن نقشی دارد. خداوند هم مالك همه چیز است و هم همه چیز را رشد میدهد. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» بهترین نوع شكر از خداست.
انسان در برابر خوبیها، تشكر میكند و خداوند سرچشمهی همه خوبیهاست.
آری، اگر از دانشآموزی به خاطر خوب درسخواندنش تشكر میكنیم، باید از سرچشمهی آن درس كه معلم و كتاب است نیز تشكر كنیم.
خداوند برای همه چیز راه رشد وتربیت مخصوصی قرار داده است؛
تخم هندوانه را رشد میدهد تا هنداونه شود.
به زنبور آموخته كه چه گلی را بمكد و چگونه عسل درست كند. در بدن كوچك زنبور عسل سه كارخانه مهم قرار داده است؛ كارخانه عسلسازی، كارخانه زهرسازی و كارخانه مومسازی، به او هنر خانهسازی نیز آموخته است.
دیگران كه چیزی میسازند آن را رها میكنند و میروند. مثلا كسی كه قالی یا ساختمان یا ماشینی درست میكند، ساخته خود را به دیگری واگذار میكند و به سراغ قالی و ساختمان و ماشین دیگری میرود، ولی خداوند هر چه را آفریده حتی برای یك لحظه آن را رها نمیكند و از آن غافل نیست. قرآن میفرماید: [وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلین] (1)، و ما (هرگز) از آفریدههای (خود) غافل نبوده ایم.
[الرَّحْمانِ الرَّحیمِ]
(خدایی كه) بخشنده و مهربان است.
ریشهی این دو كلمه رحمت خداست. خداوند «رحمان» و «رحیم» است.
در اینجا به چند نمونه از رحمت خدا اشاره می كنیم:
آفریدن او رحمت است.
روزی دادن او رحمت است.
پرورش او رحمت است.
بخشیدن گناهان از طرف او رحمت است.
همین كه برای كار خوب ده پاداش ولی برای کار بد یك كیفر میدهد، رحمت است.
او علاقه به فرزند را در دل پدر و مادر قرارداد.
او به انسان عقل و فهم و حافظه داد.
او به انسان چشم و گوش و هوش داد.
خورشید تابان و سبزی گیاهان و رام بودن حیوانات از اوست.
علم و قدرت و زنده بودن ما به دست اوست.
پس او را كه این همه مهربان است ستایش میكنیم، او را دوست می-داریم، با او از طریق نماز و دعا حرف میزنیم، فرمانش را میپذیریم و از مخالفت با او دوری میكنیم.
[مالِكِ یَوْمِ الدِّینِ]
خداوند مالك روز قیامت است.
گرچه خداوند مالك همه چیز در همه جاست ولی در قیامت، انسان مالک بودن خدا را بهتر میفهمد. انسان همیشه به شناسنامه و كارت شناسایی نیاز دارد، اما در حال عادی این نیاز را درك نمیكند، ولی هنگام ورود و خروج از كشور، ثبتنام برای مدرسه، گرفتن گواهینامه، رفتن به دانشگاه، گرفتن پول از بانک، شركت در مراسم مهم و امثال آن انسان نیاز به كارت و شناسنامه را بهتر احساس میكند. در قیامت هم كه مال و فامیل و علم و مقام و دوستان هیچ كاری نمیتوانند برای انسان بكنند، انسان با تمام وجود میفهمد كه جز خداوند هیچ كسی اختیار و قدرتی ندارد و در آن روز میفهمد كه مالك، فقط خداوند است.
[مالِكِ یَوْمِ الدِّینِ]
این خداوند، هم آفریدگار و پرورش دهنده ما است و هم انواع رحمت خود را بر ما میفرستد و هم در قیامت سر و كارها فقط با اوست.
پس فقط او را پرستش كنیم و فقط از او كمك بگیریم.
[إیّاكَ نَعْبُدُ وَ إیّاكَ نَسْتَعینُ]
ما فقط تو را میپرستیم و ما فقط از تو كمك میگیریم.
هر كسی به كسی وابسته است، او را دوست دارد، از او كمك میخواهد، او را صدا میزند و مشكلش را با او در میان میگذارد. انسان نیز در نماز، اول میگوید: خدایا! تو بسیار مهربانی. [بِسْمِ اللهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ]
سپس میگوید: تو مربّی ما هستی. [رَبِّ الْعالَمینَ]
آینده و قیامت ما به دست تو است. [مالِكِ یَوْمِ الدِّینِ]
پس ما فقط بندگی تو را میكنیم و فقط از تو كمك میخواهیم. [إیّاكَ نَعْبُدُ وَ إیّاكَ نَسْتَعینُ]
خدایا! غیر از تو یا نمیتوانند كاری انجام دهند. مثل بتها و مجسمهها كه هیچ سود و زیانی ندارند.
یا صدای ما را نمیشنوند.
یا نیاز ما را نمیدانند.
یا ما را دوست ندارند تا به ما كمك كنند.
یا كم كمك میكنند.
یا برای یك لحظه كمك میكنند.
یا برای كمك خود بر ما منّت میگذارند.
یا در برابر كمك خود ما را به بردگی و ذلّت میكشانند.
پس به جای دیگران، ما فقط بندگی تو را میپذیریم، [إیّاكَ نَعْبُدُ] و فقط از تو كمك میخواهیم. [إیّاكَ نَسْتَعینُ]
[اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ]
خداوندا؛ ما را به راه راست هدایت فرما.
انسان نمیتواتد مثل جمادات، راكد باشد. او فكر دارد، حرف میزند، غذا میخورد، دوست انتخاب میکند، كتاب میخواند، شغل انتخاب میكند. پس تمام انسانها باید در فکر و حرف و رفتار خود راهی را بروند. انسانها در راه خود اشتباه میكنند و پشیمان میشوند. انسان باید راهی را برود كه درست باشد و خطا نداشته باشد و راه بیخطا و درست همان راه مستقیم است كه در جملهی [اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ]، از خداوند میخواهیم كه همه ما را به آن راه مستقیم هدایت كند. راهی كه در آن خوشبختی دنیا و آخرت ما باشد. راهی كه پیامبران و شایستگان رفتهاند. راهی كه در آن اشتباه و خطا و پشیمانی نباشد.
[صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیرِْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ]
خدایا: راه كسانی را به من نشان بده كه برآنان نعمت دادی نه غضب شدگان و نه گمراهان.
هر كسی ممكن است راه و فكر و كار خود را درست و حق بداند. ما از خدا میخواهیم راه ما را راه پیامبران و نیكوكاران و شهدا و راستگویان قرار دهد. آری، كسانی هستند كه خداوند بر آنان نعمتهای زیادی داده ولی آنان ناسپاسی كرده و گمراه شدهاند و گروهی در همین دنیا مورد قهر و غضب خداوند قرار گرفتهاند.
ما ازخداوند دو چیز میخواهیم:
یكی آن كه ما را به راه مستقیم هدایت كند، همان راه كسانی كه به آنان نعمت داده است.
دوم این كه ما نعمتهای الهی را با ناسپاسی خود به گناه و كجروی و قهر خدا تبدیل نكنیم.
آری، نعمت خدا یك خیر است و بهرهگیری درست از آن، چیز دیگری است؛ مثلاً علم و نوشتن نعمت خداست ولی میتوان از این نعمتها بد استفاده كرد و به جای نامه محبتآمیز، كلمات بد و قهرآور نوشت.
پس از نگاهی گذرا به سوره حمد اکنون آیهی دیگری را بررسی میکنیم:
نیكی به دیگران سبب میشود كه خداوند نیكی خود را بر ما بیشتر كند. 1. اگر در مهمانی ظرف میوهای را نزد ما آوردند، اگر ما فقط برای خودمان برداریم، ظرف را از نزد ما دور و برای دیگران میبرند، ولی اگر همین كه ظرف میوه را نزد ما آوردند؛ میوهای برای نفری كه دست راست نشسته برداریم و به او بدهیم بعد میوهای برای كسی كه دست چپ ما نشسته است برداریم و به او بدهیم تا مادامی كه ما به دیگران احسان میكنیم و میوه میدهیم صاحب خانه ظرف را نزد ما نگه میدارد. همچنین تا مادامی كه ما به بندگان خدا احسان كنیم، خداوند احسان خود را برای ما نگه میدارد و ادامه میدهد. قرآن میفرماید: [إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُم]، اگر نیكی كنید به خود نیكی كردهاید. (2) البته اگر نعمتهای خدا را به دیگران ایثار کنیم، هم شکر نعمتها را به جا آوردهایم و هم باعث استمرار آن شدهایم چنانکه خداوند میفرماید:
[أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْك]
تو به دیگران نیكی كن همانگونه كه خداوند به تو نیكی كردهاست.
آری، نیكی به دیگران فرمان خداست كه انجام آن پاداش زیادی دارد.
نیكی به دیگران مشكلات مردم را برطرف میكند و میان افراد جامعه برابری و برادری به وجود میآورد.
نیكی به دیگران سبب میشود كه آنان نیز در روز گرفتاری و نیاز ما به ما نیكی و كمك كنند. نیكی به دیگران یك نمونه تشكر از خداست.
نیكی به دیگران شامل هر نوع محبت، خدمت، حمایت و كمك میشود.
1. سوره مؤمنون، آیه 17.
2. سوره اسراء، آیه 7.
3. سوره قصص، آیه 77.