درس دهم: آشنایی با اخلاق پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)
خداوند در قرآن کریم میفرماید: (ای پیامبر!) همانا تو بر اخلاق بزرگی استواری. [إِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم] (1)
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «اخلاق خوب آن است كه اگر به خواستههای خود رسیدی راضی باشی و اگر نرسیدی عصبانی نباشی. اخلاق خوب آن است كه در برخورد با مردم كینه و انتقام نداشته باشی و بی مهریهای آنان را به حساب نیاوری با آنان رفت و آمد داشته باشی گر چه آنان مثل شما نباشند و اگر ظلمی به تو شد مردم را ببخشی.»
امام حسن (علیه السلام) میفرماید: «اخلاق خوب، سر آغاز هر كار نیك است.»
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «همانگونه كه نور خورشید آلودگیها (میكروبها) را میكشد، اخلاق خوب نیز خطاهای انسان را از بین میبرد.»
اخلاق خوب آن است كه انسان همیشه و برای همه آن را به كار برد. مثلا به همه سلام كند و به همه احترام گزارد.
پس اگر كسی فقط به معلم خود سلام كند و احترام گزارد به این کار به تنهایی اخلاق گفته نمیشود.
پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) حتی به كودكان سلام میكرد. آنان را با نام خوب صدا میكرد. با مردم عادی مشورت و به آنان دعا و با آنان همكاری میكرد. در سفری، همراهان میخواستند غذا تهیه كنند و هر كس كاری را به عهده گرفت. پیامبر فرمود: پس من هم برای پخت غذا هیزم و آتش تهیه میكنم. یاران او گفتند: ما كارهای شما را انجام میدهیم. حضرت قبول نكرد و فرمود: اگر میخواهید من از این غذا بخورم، من هم باید سهمی از این كار داشته باشم.
پیامبر عزیز ما با افراد فقیر هم غذا میشد و با آنان دست میداد. روی زمین مینشست، حتی اگر یك عدد خرما را به او میدادند میپذیرفت و همیشه تبسم بر لب داشت.
1. سوره قلم، آیه 4.
درس یازدهم: دوست داشتن پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام)
انسان نسبت به كسی كه به او نیكی كند، علاقمند میشود و هر چه نیكی بهتر و بیشتر باشد، علاقه به او بیشتر است.
اكنون ببینیم چه كسی بیش از هر كس به ما لطف و محبت داشته است تا نسبت به او شناخت پیدا كنیم و او را دوست بداریم و با پیروی از او، او را یاری كنیم.
بعد از خداوند كه ما را آفرید و نعمت سلامتی و علم و فكر و عقل و هوش و استفاده از زمین و آسمان و گیاهان و حیوانات و امكانات را داد، هیچ كس به اندازه پیامبران و جانشینان بر حق آنان به ما خدمت نكردهاند.
آنان هم حق معلمی بر ما دارند به خاطر علومی كه از طرف خداوند به ما یاد دادند و هم حق تربیت بر ما دارند؛ چون در اخلاق و صبر و شجاعت و تقوی الگوی ما بودهاند و هم ما را از آینده خود آگاه كردهاند.
اگر پدر و مادر برای لباس و خوراك و پوشاك و مسكن بر ما حق دارند پیامبر و اهل بیت او به خاطر هدایت و تقوی و اخلاق، حق بیشتری دارند، چون در خوراك و پوشاك و مسكن، انسان با حیوانات یكسان است. آنها نیز نوعی خوراك و پوشاك و مسكن دارند، اما انسان به خاطر هدایت و رشد و تقوی بر حیوانات برتری دارد و این برتری را ما از راهنمایی رهبران آسمانی داریم.
كسانی كه از رهبران معصوم جدا هستند، گرچه در علم و صنعت رشد داشته باشند، اما رشد و صنعت آنان همه جا سبب نجات بشر نیست. امروز آمریكا در صنعت پیشرفته است، اما با این وسیله به دنیا زور میگوید، چون از تقوی و اخلاق جدا شده است.
اكنون كه امتیاز انسان بر حیوانات هدایت اوست و این هدایت را از رهبران معصوم دارد، پس باید سعی كنیم آنان را بهتر بشناسیم و بیشتر دوست بداریم و از آنان پیروی كنیم.
همهی امامان ما شهید شدهاند تا به ما یاد بدهند تا پای جان تسلیم ظلم نشویم، زندگی ساده داشتهاند تا به ما یاد دهند از اسراف و تجملات دوری كنیم، عبادت خدا كردهاند تا راه و رسم بندگی را به ما یاد دهند.
آنان با عمل خود عدالت و تقوی را به ما آموختند تا انسانها را از الگو قرار دادن نااهلان نجات دهند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من و علی پدران این امت هستیم.» (1) اگر پدر به فكر جسم ما میباشد، رهبران آسمانی به فكر جسم و روح ما هستند.
در حدیث میخوانیم: «معلم نیز پدر انسان است»
در قرآن میخوانیم: «حضرت ابراهیم پدر مردم است.» (2)
به وسیلهی امامان معصوم خداوند نعمتهای خودش را بر انسان فرو میفرستد. آنان پیوسته به ما دعا میكنند و واسطه قبول شدن دعاهای ما هستند. ما نیز باید نسبت به زحمات آنان آگاه باشیم و به آنان عشق بورزیم و به زیارتشان برویم و از دستوراتشان پیروی كنیم؛ زیرا دستورات آنان دستورات خداست و پیروی از آنان پیروی از خداست و نپذیرفتن دستورات آنان نپذیرفتن دستورات خداست.
ما باید نام آنان را زنده بداریم. تولد آنان را گرامی بداریم و در شهادت آنان سوگوار باشیم. به همنامی با آنان افتخار كنیم و از پدر و مادر خود برای این نامگذاری تشكر كنیم و كتابهایی كه دربارهی زندگی آنان نوشته شده را بخوانیم و دوستان آنان را دوست بداریم و با دشمنانشان دشمن باشیم.
1. بحارالانوار، جلد 16، صفحه 364 .
2. سوره حج، آیه 78.
درس دوازدهم: آشنایی با اهل بیت پیامبر (علیهم السلام)
همانگونه كه كتاب و معلم، هر دو لازمند؛ قرآن و امام نیز هر دو لازمند.
بارها پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من میان شما دو چیز گرانبها را میگذارم و میروم، یكی قرآن (كه دستور زندگی است) و دیگری اهل بیت من (كه معلمان این كتابند).» (1)
سپس فرمود: «بین قرآن و اهل بیت من هرگز جدایی نیست. این دو با هم برای همیشه وسیله هدایتند.» در این درس، با اهل بیت پیامبر كه همان امامان معصومند آشنا میشویم.
همانگونه كه پیامبر و قرآن از طرف خداست باید همتای قرآن نیز از طرف خدا تعیین شود؛ تا هرگز بین این دو جدایی پیش نیاید.
امام باید نمونه قرآن باشد. امام رضا (علیه السلام) فرمود: «تمام كلمات ما برخاسته از قرآن است.» (2)
آشنایی با امام علی (علیه السلام)
اولین امام ما حضرت علی (علیه السلام) است كه بارها و بارها توسط پیامبر اسلام به مردم معرفی شد و در اواخر عمر نیز هنگامی كه از آخرین سفر حج برمیگشتند به فرمان خداوند در مراسمی باشكوه بعد از نماز ظهر و سخنرانی در غدیر خم، ایشان را به همه معرفی كردند.
حضرت علی (علیه السلام) آینه قرآن است؛ اگر در قرآن دستور نماز و عبادت است، بهترین نماز و عبادت را آن حضرت انجام میداد، او از نماز خسته نمیشد، همانگونه كه ماهی از شنا خسته نمیشود.
اگر قرآن به احترام گذاردن به كودكان یتیم سفارش میكند، حضرت علی پدر یتیمان بود و غذای آنان را بر دوش خود حمل میكرد و به در خانه آنان میبرد.
اگر قرآن به علم سفارش میكند، علم حضرت علی (علیه السلام) تا آنجا بود كه فرمود: «هر چه بپرسید جواب میدهم.»
اگر قرآن به كار و تلاش سفارش میكند، او نخلستانهایی را ایجاد كرد.
اگر قرآن به شجاعت سفارش میكند، حضرت علی (علیه السلام) در جنگ با بزرگترین كفار آنگونه جنگید كه شمشیر زدن او از عبادات همهی عبادتکنندگان برتری پیدا كرد.
حضرت علی در همسرداری و تربیت فرزند و كمك به مظلومان، بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله) همتایی نداشت. همینكه پیامبر او را به امامت برگزید، مردم به او تبریك گفتند و در مراسمی با او پیمان وفاداری بستند. نه تنها در زندگی حتی در شهادت، او تمام خوبیها را به خود اختصاص داد؛ مثلاً در بهترین ایام (ماه رمضان)، در بهترین شبها (شب قدر)، در بهترین مكانها (مسجد)، در بهترین عبادات (نماز)، در بهترین حالات (سجده)، از طریق شهادت جان خود را تقدیم خدا كرد.
آشنایی با حضرت زهرا (علیها السلام)
حضرت علی (علیه السلام) دارای امتیازاتی بود كه هیچ كس دیگری نداشت. از جمله اینکه همسری همچون حضرت زهرا (علیها السلام) داشت که همسر هیچ پیامبری نیز به مقام او نمیرسد. در اینجا مناسب است چند كلمهای راجع به حضرت زهرا (علیها السلام) صحبت كنیم.
كدام عروس در مسیر خانه داماد، لباس عروسی خود را به فقیر هدیه می-كند و میگوید: [لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون] (3)، هرگز به نیكی نمی-رسید تا آنچه را كه دوست دارید، در راه خدا انفاق كنید.
حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به گونهای از پدر خود حفاظت می-كرد كه گویا مادر بود نه دختر. همینكه پدرش مورد بیمهری و جسارت كفار قرار میگرفت، همچون مادر، او را دلداری میداد؛ تا آنجا كه پیامبر فرمود: «فداها أبوها» (4). یعنی «پدرش فدای این فرزند.»
دلسوزی حضرت زهرا (علیهاالسلام) به قدری بود كه فرزندش امام حسن (علیه السلام) میگوید: مادرم از سر شب تا پایان شب به دیگران دعا میكرد. به او گفتم: ای مادر چرا برای خود دعا نمیكنی؟ گفت: «الْجَارُ ثُمَّ الدَّارُ» (5)، اول همسایه بعد اهل خانه. یعنی اول دیگران بعد خود.
حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) كسی بود كه فرزندش امام حسین در كربلا فرمود: من زیر بار زور نمیروم چون در دامن فاطمه پرورش یافتهام.
دختری تربیت كرد كه با سخنرانی، حكومت ستمگر بنیامیه را رسوا كرد.
فاطمه زهرا برای زنان كلاس درس داشت. كارش را با خادم خود فضه یكسان تقسیم میكرد. هرگز از شوهرش تقاضایی نكرد. برای اسلام به مدینه هجرت كرد. در جنگ خندق و احد، پدر و مسلمانان را یاری می-كرد. غذای افطار خودش را به یتیم و مسكین و اسیر داد. با سخنرانی خود در مسجد پیامبر، از امام خود دفاع كرد.
نه برای فاطمه زهرا همسری جز علی بود و نه برای علی همسری جز فاطمه یافت میشد. اگر مریم مادر یك عیسی بود، فاطمه مادر 11 عیسی بود. فاطمه زهرا به حجاب بسیار اهمیت میداد.
1. وسائل الشیعه، جلد 27، صفحه 33.
2. بحارالانوار، جلد 39، صفحه 2.
3. سوره آلعمران، آیه 92.
4. بحارالانوار، جلد 43، صفحه 86.
5. وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه112.