فهرست کتاب


آشنایی با اسلام برای نوجوانان

حاج شیخ محسن قرائتی

درس نهم: راهنمایان بشر

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: برای هر امّتی پیامبری است. [وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُول] (1). خداوند هیچگاه مردم را بدون راهنما و رهبر آسمانی نگذاشته است. [وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هاد] (2). یعنی در هر زمان و مكانی باید مردم راهنمای زنده داشته باشند كه آن راهنمای زنده یا پیامبر است یا جانشین او. در ضمن باید بدانیم كه انبیا تنها در منطقه خاصی نبوده‌اند، هرکجا امتی بوده راهنمایی بوده است. خداوندی كه به مردم لطف و مهربانی دارد هرگز مردم را بدون راهنما نمی‌گذارد و هرگز زمین خالی از حجت نمی‌ماند.
گر‌چه انسان گاهی با فكر و عقل و گاهی با علم و مطالعه و گاهی با مشورت و گاهی با احساس و وجدان و گاهی با تجربه خود و دیگران، می‌تواند راه حق را پیدا كند، اما بسیاری از اوقات، پیدا كردن راه حق نیاز به آگاهی كامل انسان از زمانهای گذشته، حال و آینده و همچنین آگاهی انسان از خودش دارد، و این آگاهی‌ها تنها در اختیار آفریدگار انسان است و علم و تجربه ما به آنها نمی‌رسد.
به همین دلیل مردم با اینكه از علم و عقل و تجربه استفاده می‌كنند، هر كدام در طول عمر صدها بار از كرده خود پشیمان می‌شوند. پشیمانی انسان نشان آن است كه علم و عقل و تجربه او ناقص است. این پشیمانی از قدیم بوده و هست و خواهد بود.
اكنون كه خطا و پشیمانی‌های مردم باسواد و بی‌سواد در كشورهای پیشرفته و عقب‌مانده را مشاهده می‌كنیم، می‌فهمیم باید انسان راهنمایانی داشته باشد كه در کمالات از خود انسان برتر باشند. خطا و خلاف و پشیمانی، جهل و ترس و شك در وجودشان نباشد و از هر جهت امین و مورد اعتماد مردم باشند.
خداوند آنان را از طریق كمالات، معجزات، قدرت بیان، حلم و بردباری، علم و شجاعت بر همه‌ی مردم برتری داده باشد و مردم دست خود را در دست آن افراد بگذارند و با راهنمایی آنان دنیا و آخرت خود را آباد كنند. نام آن راهنمایان، پیامبران آسمانی است.
تنها پیامبرانند كه هرگز پشیمان نمی‌شوند؛ چون سخن آنان سخن خداست و خداوند هرگز پشیمان نمی‌شود. علم آنان از علم خداست و علم خدا محدودیت و نهایت ندارد.
انبیا از مردم و با مردم و در مردم و مثل مردم زندگی می‌كردند.
در كوچه وبازار راه می‌رفتند؛ [یَمْشُونَ فِی الْأَسْواق] (3) وهر دستوری می-دادند، ابتدا خودشان به آن عمل می‌كردند. در میان مردم صادق و امین بودند و برای هدایت مردم جانفشانی می‌كردند.
مردم را برادر خود می‌دانستند؛ [إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُود] (4) و اجازه نمی‌دادند كسی در ستایش آنان چاپلوسی كند. خودشان را در زندگی روزمرّه، بشری مثل همه‌ی مردم می‌دانستند؛ [قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُم] (5)
تمام انبیا یك هدف و یك مأموریت داشتند و آن دعوت مردم به خداپرستی و دور كردن مردم از اطاعت ستمگران و خرافات و برداشتن آداب و رسومی بود كه با عقل سازگار نیست. [وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت] (6)، ما در هر امتی رسولی برانگیختیم كه: «خدای یكتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب كنید!»
تمام انبیا مردم را به عبادت و نماز سفارش می‌كردند. قرآن از قول حضرت ابراهیم (علیه السلام) می‌گوید: «پروردگارا! من فرزندانم را به سرزمینی كه قابل كشت نیست، در كنار كعبه آورده‌ام، تا نماز به پا دارند.» (7)
خدا به موسی می‌فرماید: [أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْری] (8)، نماز را به پا دار، تا یاد من باشی.
حضرت عیسی می‌گوید: [وَ أَوْصانی بِالصَّلاةِ] (9)، خداوند مرا به نماز سفارش كرده است.
بنابراین یكی از برنامه‌های همه انبیا، دعوت مردم به بندگی خدا از طریق نماز بوده است.
اگر خداوند انسان را بدون پیامبر به حال خود رها كند، هر انسانی با سلیقه و مقدار علم خود راهی را انتخاب می‌كند. در آن راه خیال‌ها، وسوسه‌ها و فشارهای ستمگران هر روز او را به سویی می‌كشاند. هر روز انسان راهی می‌رود و فردای آن روز پشیمان می‌شود. امروز با یكی دوست می‌شود و فردا با او قهر می‌كند. امروز یك راه را بهترین می‌داند و فردا راهی دیگر را.
هرگز خداوند انسان را اینگونه به حال خود رها نمی‌كند.
خداوند در قرآن می‌فرماید: [وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلی بَشَرٍ مِنْ شَیْ ء] (10)، آنان كه گفتند خدا چیزی نازل نكرده و پیامبری نفرستاده است، در حقیقت خدا را آنچنان كه باید نشناخته‌اند.
مگر می‌شود خداوند انسان را كه بهترین موجودات هستی است، به حال خود رها كند و برای او راهنمایی معصوم نفرستد؟ هرگز چنین نیست. خداوند در قرآن می‌فرماید: ما هدایت مردم را بر خود واجب كرده‌ایم؛ [إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدی] (11)، كوتاه سخن آن كه انسان برجسته‌ترین موجود هستی است؛ یعنی از جمادات و نباتات و حیوانات، برجسته‌تر و همه چیز برای استفاده او آفریده شده است. اگر خداوند از طریق پیامبران بشر را راهنمایی نكند، همه چیز به هدر رفته است. همان‌گونه كه اگر مدیر مدرسه برای كلاسها معلم تعیین نكند و بچه‌ها را به حال خود رها كند، تمام بودجه‌های آموزش و پرورش و مدرسه و آب و گاز و برق و تلفن و كتابخانه و آزمایشگاه به هدر می‌رود. دنیا مدرسه‌ای است که مردم شاگردان این مدرسه و انبیا معلمان آن هستند، لكن معلمانی كه همه چیز می‌دانند و هرگز گناه نمی‌كنند و بهترین بندگی خدا را دارند و دلسوزترین مردم هستند و برای هدایت بشر تا پای جان ایستاده‌اند و از هیچ كس پاداش و مزدی نمی‌خواهند؛ [قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرا] (12)، بگو: در برابر این (رسالت و تبلیغ)، پاداشی از شما نمی طلبم!
در عمل به دستوراتشان، خودشان پیشگامند. در دعوت خود، مردم را مجبور نمی‌كنند؛ بلكه با استدلال و خوش‌اخلاقی آنها را دعوت می‌كنند. پیامبران هم مردم را به بهشت آخرت و سعادت دنیا مژده می‌دادند و هم به مردم درباره كیفر خلافكاری‌ها هشدار می‌دادند.
كسانی كه دنبال انبیا می‌روند، راه مستقیم، بی‌خطر، بدون اشتباه و امیدبخش را می‌پیمایند و كسانی كه از پیامبران جدا هستند، هر روز ستمگران بیرونی یا وسوسه‌ها و خیالها و آرزوهای درونی و یا آداب و رسوم و تعصبات قومی و منطقه‌ای، آنان را به سویی می‌كشانند و دنیا و آخرت آنها را تباه می‌كنند.
اكنون بیاییم همان‌گونه كه خدا بر انبیا سلام می‌كند، ما هم به آنان سلام كنیم:
[سَلامٌ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمین] (13). [سَلامٌ عَلی إِبْراهیم] (14). [سَلامٌ عَلی مُوسی وَ هارُون] (15). [سَلامٌ عَلی إِلْ یاسین] (16).
و در پایان به پیامبر عزیز اسلام نیز آنگونه كه در نماز است، سلام كنیم: «السلام علیك ایّها النبیّ و رحمة الله و بركاته».
1. سوره یونس، آیه 47.
2. سوره رعد، آیه 7.
3. سوره فرقان، آیه 20.
4. سوره شعراء، آیه 124.
5. سوره کهف، آیه 110.
6. سوره نحل، آیه 36.
7. سوره ابراهیم، آیه 37.
8. سوره طه، آیه 14.
9. سوره مریم، آیه 32.
10. سوره انعام، آیه 91.
11. سوره لیل، آیه 12.
12. سوره انعام، آیه 90.
13. سوره صافّات، آیه 79.
14. سوره صافّات، آیه 109.
15. سوره صافّات، آیه120.
16. سوره صافّات، آیه130.

درس دهم: آشنایی با اخلاق پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: (ای پیامبر!) همانا تو بر اخلاق بزرگی استواری. [إِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم] (1)
امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «اخلاق خوب آن است كه اگر به خواسته‌های خود رسیدی راضی باشی و اگر نرسیدی عصبانی نباشی. اخلاق خوب آن است كه در برخورد با مردم كینه و انتقام نداشته باشی و بی مهری‌های آنان را به حساب نیاوری با آنان رفت و آمد داشته باشی گر چه آنان مثل شما نباشند و اگر ظلمی به تو شد مردم را ببخشی.»
امام حسن (علیه السلام) می‌فرماید: «اخلاق خوب، سر آغاز هر كار نیك است.»
امام‌ صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «همان‌گونه كه نور خورشید آلودگی‌ها (میكروب‌ها) را می‌كشد، اخلاق خوب نیز خطاهای انسان را از بین می‌برد.»
اخلاق خوب آن است كه انسان همیشه و برای همه آن را به كار برد. مثلا به همه سلام كند و به همه احترام گزارد.
پس اگر كسی فقط به معلم خود سلام كند و احترام گزارد به این کار به تنهایی اخلاق گفته نمی‌شود.
پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) حتی به كودكان سلام می‌كرد. آنان را با نام خوب صدا می‌كرد. با مردم عادی مشورت و به آنان دعا و با آنان همكاری می‌كرد. در سفری، همراهان می‌خواستند غذا تهیه كنند و هر كس كاری را به عهده ‌گرفت. پیامبر فرمود: پس من هم برای پخت غذا هیزم و آتش تهیه می‌كنم. یاران او گفتند: ما كارهای شما را انجام می‌دهیم. حضرت قبول نكرد و فرمود: اگر می‌خواهید من از این غذا بخورم، من هم باید سهمی از این كار داشته باشم.
پیامبر عزیز ما با افراد فقیر هم غذا می‌شد و با آنان دست می‌داد. روی زمین می‌نشست، حتی اگر یك عدد خرما را به او می‌دادند می‌پذیرفت و همیشه تبسم بر لب داشت.
1. سوره قلم، آیه 4.

درس یازدهم: دوست داشتن پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام)

انسان نسبت به كسی كه به او نیكی كند، علاقمند می‌شود و هر چه نیكی بهتر و بیشتر باشد، علاقه به او بیشتر است.
اكنون ببینیم چه كسی بیش از هر كس به ما لطف و محبت داشته است تا نسبت به او شناخت پیدا كنیم و او را دوست بداریم و با پیروی از او، او را یاری كنیم.
بعد از خداوند كه ما را آفرید و نعمت سلامتی و علم و فكر و عقل و هوش و استفاده از زمین و آسمان و گیاهان و حیوانات و امكانات را داد، هیچ كس به اندازه پیامبران و جانشینان بر حق آنان به ما خدمت نكرده‌اند.
آنان هم حق معلمی بر ما دارند به خاطر علومی كه از طرف خداوند به ما یاد دادند و هم حق تربیت بر ما دارند؛ چون در اخلاق و صبر و شجاعت و تقوی الگوی ما بوده‌اند و هم ما را از آینده خود آگاه كرده‌اند.
اگر پدر و مادر برای لباس و خوراك و پوشاك و مسكن بر ما حق دارند پیامبر و اهل بیت او به خاطر هدایت و تقوی و اخلاق، حق بیشتری دارند، چون در خوراك و پوشاك و مسكن، انسان با حیوانات یكسان است. آنها نیز نوعی خوراك و پوشاك و مسكن دارند، اما انسان به خاطر هدایت و رشد و تقوی بر حیوانات برتری دارد و این برتری را ما از راهنمایی رهبران آسمانی داریم.
كسانی كه از رهبران معصوم جدا هستند، گرچه در علم و صنعت رشد داشته باشند، اما رشد و صنعت آنان همه جا سبب نجات بشر نیست. امروز آمریكا در صنعت پیشرفته است، اما با این وسیله به دنیا زور می‌گوید، چون از تقوی و اخلاق جدا شده است.
اكنون كه امتیاز انسان بر حیوانات هدایت اوست و این هدایت را از رهبران معصوم دارد، پس باید سعی كنیم آنان را بهتر بشناسیم و بیشتر دوست بداریم و از آنان پیروی كنیم.
همه‌ی امامان ما شهید شده‌اند تا به ما یاد بدهند تا پای جان تسلیم ظلم نشویم، زندگی ساده داشته‌اند تا به ما یاد دهند از اسراف و تجملات دوری كنیم، عبادت خدا كرده‌اند تا راه و رسم بندگی را به ما یاد دهند.
آنان با عمل خود عدالت و تقوی را به ما آموختند تا انسان‌ها را از الگو قرار دادن نااهلان نجات دهند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من و علی پدران این امت هستیم.» (1) اگر پدر به فكر جسم ما می‌باشد، رهبران آسمانی به فكر جسم و روح ما هستند.
در حدیث می‌خوانیم: «معلم نیز پدر انسان است»
در قرآن می‌خوانیم: «حضرت ابراهیم پدر مردم است.» (2)
به وسیله‌ی امامان معصوم خداوند نعمت‌های خودش را بر انسان فرو می‌فرستد. آنان پیوسته به ما دعا می‌كنند و واسطه قبول شدن دعاهای ما هستند. ما نیز باید نسبت به زحمات آنان آگاه باشیم و به آنان عشق بورزیم و به زیارتشان برویم و از دستوراتشان پیروی كنیم؛ زیرا دستورات آنان دستورات خداست و پیروی از آنان پیروی از خداست و نپذیرفتن دستورات آنان نپذیرفتن دستورات خداست.
ما باید نام آنان را زنده بداریم. تولد آنان را گرامی بداریم و در شهادت آنان سوگوار باشیم. به همنامی با آنان افتخار كنیم و از پدر و مادر خود برای این نامگذاری تشكر كنیم و كتاب‌هایی كه درباره‌ی زندگی آنان نوشته شده را بخوانیم و دوستان آنان را دوست بداریم و با دشمنانشان دشمن باشیم.
1. بحارالانوار، جلد 16، صفحه 364 .
2. سوره حج، آیه 78.