پیشگفتار
باسمه تعالی
اگر یک روز علامه طباطبایی(ره) میفرمودند: هنوز حوزههای علمیه آمادگی طرح بحث معاد را آنطور که باید و شاید ندارد(1)، با ظهور انقلاب اسلامی و رشد اندیشههای دینی بحمدالله در شرایط کنونی آنچنان اندیشهها آمادگی پیدا کردهکه نهتنها در حوزههای علمیه بلکه در سطح جامعه مردم آمادگی طرح معاد را به صورتی عمیق دارند به طوری که اگر یک روز جناب صدرالمتألهین(ره) با تدبّر در آیات معاد و طرح نظرات خود در مورد معادِ در غربت قرار گرفت، گویا او خوب میدانست که آینده از آن اوست و تفکرات عمیق او در مورد معاد جسمانی در آیندة بشر، جایگاهی بس عظیم خواهد داشت و امام خمینی(ره) در موقعی که مورد انتقاد بودند که چرا آنچنان از ملاصدرا(ره) تجلیل میکنند فرمودند: «ملاصدرا! وَ ما اَدْریکَ ملاصدرا! او مشکلاتی را که بوعلی به حل آن در بحث معاد موفق نشده بود حل کرد».(2) و امروز همان روزی است که ذهنهای تشنه برای تدبّر در معاد از ما سخنانی دقیق و عمیقتر میطلبند. امروز دیگر عموماً بحثِ بود و نبود معاد در میان نیست، بلکه بحث در چگونگی معاد مطرح است و اینکه با منظری باید به معاد نگریست که منجر به بهترین اعمال و کاملترین سلوکها گردد.
کتابی که در اختیار عزیزان قرار گرفته سعی دارد تا با مبانی دقیق جناب صدرالمتألهین(ره) این اندیشمند بزرگ اسلامی و متدبّر در آیات معاد، معاد را تبیین نماید که با دقت در آن؛ معارف دقیق و عمیقی در مقابل عزیزان گشوده خواهد شد و در عمل ما را به اعمال و اخلاقیاتی میکشاند که عملاً بتوانیم در همین دنیا قیامتی زندگی کنیم و إنشاءالله حجابهای بین خود و عالم برتر را قبل از ورود به آن عالم مرتفع نماییم.
گروه فرهنگی المیزان
مقدمه مؤلف
باسمه تعالی
1- برای تدوین کتابی جهت تدریس موضوع معاد که آزاد از سطحینگری و همراه تدبّر لازم در آیات قرآنیِ معاد بوده باشد، متون مختلفی بررسی شد. از جمله اسفار ملاصدرا(ره) (جلد هشتم و نهم)، معادشناسی آیتالله حسینی تهرانی(ره) و «معاد یا بازگشت به سوی خدا» آیتالله محمدشجاعی.(3) این عزیزان در آثار خود مطلب را چنان وسعت داده بودند و معارف بلند دیگری را ضمیمة بحث نموده بودند که عملاً پیگیری موضوعِ خاصِ بحث معاد در آن کتابها ممکن نبود و لذا به کمک تجربة سیسالهای که در تدریس موضوع معاد به دست آمده بود تنظیم این کتاب را به کمک متون فوقالذکر انجام دادم. بیشترین استفاده از نظر بینش؛ از اسفار ملاصدرا(ره) جلد هشتم و نهم و از تقریرات امام خمینی(ره)(4) و از نظر شکل و چارچوبِ ارائه موضوع و نوع تجزیه و تحلیل مطالب از آیتالله محمدشجاعی بوده است. به امید اینکه در رابطه با معاد، یعنی اساسیترین و جدّیترین بُعد زندگی، بصیرتی قابل استفاده به خوانندگان عزیز ارائه کرده باشیم.
2- موضوع معاد اگر درست طرح شود میتواند به خودیخود یک نحوه سلوک باشد و انسان متدبِّر در موضوع معاد، در عین مطالعة آن موضوع عملاً در حالت سلوک الیالله قرار گیرد و حجابهای ظلمانی و نورانیاش رفع و خَرق گردد و به امید چنین نتیجهای مباحث این کتاب تنظیم شده است. امید است شما خوانندة عزیز با چنین قصدی مطالب را دنبال بفرمایید تا إنشاءالله پس از رحلت از این دنیا نسبت به آن دنیا غریبه نباشید و بتوانید خود را به جاهایی که در این دنیا شناختهاید، به راحتی برسانید.
3- نکتهای که باید تأکید کنم و امیدوارم موجب بهرة فراوانی برای خوانندگان باشد، نوع برخوردی است که باید با مباحث معاد داشت. اگر اولاً؛ به قصد تدبّر در موضوع معاد، موضوع را دنبال بفرمایید، ثانیاً؛ موضوع را به شکل مباحثه چند نفره در چند سال متوالی دنبال کنید، إنشاءالله حالتی نصیب شما خواهد شد که گویا در این چند سال در حال عبادتی نورانی و در بهشت بهسر میبردهاید و پس از آن از وزش نسیم انوار آن عالم، بر جان و قلب خود همواره برخوردار خواهید شد.
4- عرفای بزرگ میفرمایند: هیچچیز در اصلاح نفس به اندازة یاد مرگ کارساز و مؤثر نیست. و از طرفی یاد هر حقیقتی همانند شناخت آن دارای مراتب است و هرگز از شناخت سطحی یاد عمیق و مؤثر بر نمیخیزد و لذا تذکر به عمق معاد فقط مربوط به عارفان دقیق معاد است و این است که هرچه عمیقتر نسبت به حقیقت معاد معرفت پیدا کنیم، عمیقتر به یاد آن خواهیم بود و در اصلاح نفس خود موفقتر خواهیم شد.
حضرت علی(ع) توصیه میکنند: «اَسْمِعُوا دَعْوَتَ الْمَوْتَ اَذانَکُمْ قَبْلَ اَنْ یدْعی بِکُم»(5) بر گوشهای خود دعوت و یاد مرگ را بشنوانید، قبل از آنکه مرگ شما را فرا خواند. و مسلم معرفت صحیح نسبت به معاد موجب میشود که قلب انسان تحت تأثیر یاد مرگ قرار گیرد و إنشاءالله به درجة بالایی از کمالات انسانی نایل شود، چنانچه قرآن عامل مخلَصشدن انبیاء را خلوصشان نسبت به یاد قیامت معرفی میکند و میفرماید: «إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ»(6) ما آنها را خالص کردیم به جهت خلوص آنها نسبت به یاد قیامت.
وقتی انسان به درستی متوجه قیامت شد پیش از آنکه خود را در این دنیا احساس کند، خود را در ابدیت احساس مینماید و دیگر به جای حالت زمانزدگی دنیا، یک حالت بقاء و آزادی از زمان و مکان به او روی میآورد و در آن صورت زندگی معنی خود را مییابد و افکار و حرکات انسان با حرکات و افکار انسانهای دنیازده فرق میکند و حکمت در او شروع میشود، چون خود را در آنچه باید باشد مییابد و نه در آنچه فعلاً هست، و این است آن انسانی که از روزمرّگیها نجات یافته و میتواند به امکانات عالی خود نظر کند و پیش برود. إنشاءالله
طاهرزاده
معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی
بسماللهالرحمنالرحیم
در مسیر انسان به سوی خدا، انسان باید از نظر روحی و جسمی متحول شود تا آمادگی ورود به عالم برتر را کسب کند. یکی از سرفصلهای این مسیر «مرگ» است. حال اگر جهت انتخابی انسان در دنیا، حرکت به سوی خداوند باشد؛ با مرگ این حرکت سرعت میگیرد.
این جاست که می توان گفت:
آن دگر گفت: ار نبودی مرگ هیچ
که نیرزیدی جهان پیچ پیچ
خرمنی بودی به دشت افراشته
مهمل و ناکوفته بگذاشته
چون برای کسی که به دنبال مقصد نهایی جان و روح است، مرگ وسیلة رفع موانع و نزدیکشدن به مقصد اصلی است و با ورود به عالم برزخ شرایط ظهور اسماء الهی به نحوهای نورانیتر از دنیا برای قلب انسان ظهور میکند.
پس از ایمان به خدا، حقیقیترین نكتهای كه انسان باید بدان دست یابد و معتقد شود، ایمان به معاد است تا در ابدیت خود بدون ذخیره نباشد. منشأ اعتقاد به معاد همان توجه به روح مجرد انسان است كه با اندك تأملی انسان متوجه میشود علاوه بر این تن، یك «روح» یا «منی» دارد كه بدون بدن، دارای وجود مستقلی است و بقاء آن به بدن بستگی ندارد که البته در بحث اثبات تجرد روح به این نکته پرداخته میشود. پس از روشنشدن تجرد روح است که انسان به فكر فرو میرود در آن حیات ابدی كه زندگی تمام نمیشود، بلكه شكل آن تغییر میكند، چگونه زیست كنم و ساز و برگ آن زندگی را چگونه فراهم آورم؟
در راستای چنین سؤالاتی است كه مسئله معاد پیش میآید و خداوند بهكمك انبیاء(ع)ما را در درست فهمیدن معاد و درست زندگیكردن در دنیا برای آبادانی قیامتِ خود یاری میكند. برنامة پیامبران(ع)باعث میشود تا انسانی را كه روزمرگیهای زندگی از یاد معاد و حیات ابدی غافل میكند، بیدار کند تا از اصلیترین بُعد زندگی خود غافل نماند.