پرواز به سوی افقهای برتر
شهادت اباعبدالله(ع) بر عالم هستی گران آمده و مصیبت او بر جمیع آسمانها و زمین طاقتفرسا بود، زیرا که مقصدِ خلقت هستی، انسان است و اصل انسانیت هم امام معصوم است و عالَم به امام نظر دارد و هر مصیبتی که بر امام وارد شود بر جنبهی برتر عالَم یعنی بر قلب عالم وارد شده است. و لذا در راستای عزاداری و احساس مصیبت برای حسین(ع) باید یک نوع یگانگی قلبی در این جریان نه تنها با انسانیت، بلکه با عالم هستی در خود ایجاد کنیم و با این حال و هوا میتوان با زیارت عاشورا زندگی کرد و از دنیای تنگ روزمرّگیها به درآمد، وگرنه مصیبتهای ما در حدّ مریض شدن فرزندمان و گم شدن کفش و کلاهمان تقلیل مییابد و غم ما غم کهنهشدن فرشهایمان میشود.
با زیارت عاشورا میتوان پرواز کرد و بلندتر از این زندگی عادی، به افقهای بسیار برتر نزدیک شد، خود را در صحنهای وارد نمود که صحنهی مقابلهی جبههی حق به فرماندهی امام حسین(ع) در مقابل جبههی باطل است و از این طریق با حسین(ع) زندگی کنیم تا با روزمرّگیها همجوار نگردیم و با پایین و بالا رفتن قیمت کالاهای دنیا، شخصیت ما هم بالا و پایین نرود که به تعبیر قرآن این همان خسران مبین و ضرر کامل است.(54) وقتی توانستیم به آن درجه از بصیرت برسیم که مصیبتهای وارده بر اولیاء الهی را مصیبت خودمان محسوب کنیم، دیگر بالا و پایین رفتن عوامل زودگذر دنیا، غمها و شادیهای ما را تعیین نمیکنند، گفت:
گرچه در خشکی هزاران رنگهاست
ماهیان را با یبوست جنگهاست
این جهان خود حبس جانهای شماست
هین روید آنسو که صحرای شماست
این جهان محدود وآن خود بیحد است
نقش و صورت پیش آن معنی سد است
بنای ما براین است که از این دنیا درآییم و به دنیای محمّد و آل محمّد(ص) وارد شویم و نور حسین(ع) راهنما و عامل جهتدهی خوبی است. در همان راستا که شرایط را جهت طرح عالیترین تقاضاها مناسب دیدید اظهار میدارید:
(اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْكَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ(
خدایا! در این مقام، که مصیبت شهادت امام(ع) بر جانم نشسته، مرا جزء کسانی قرار ده که از طرف تو صلوات و رحمت و مغفرت دریافت کردهاند.
اظهار میدارید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا»؛ خدایا در مقامی اینچنین، یعنی مقامی که از طریق زیارت عاشورا به زیارت حضرت سیدالشهداء(ع) نایل شدهام و خود را در پرتو یگانگی با آن حضرت قرار دادهام، در مقام برائت از دشمنان امام حسین(ع) و عشق و محبّت به سلطان عشق و یارانش، در مقامی که مقام زندگی واقعی است، مرا شامل صلوات و رحمت و مغفرت خود قرار ده. اگر این زیارت و عزاداری شرایط قابلیت چنین صلوات و رحمت و مغفرتی را فراهم نمیکرد، چنین تقاضایی، تقاضای بیهودهای بود. پس معلوم است در شرایطی قرار گرفتهاید که امکان صلوات و رحمت و مغفرت الهی بر جانتان فراهم است و بر این اساس اظهار چنین تقاضای مهمی را به ما آموختهاند، از طریق این تقاضا از خدا میخواهی تا همهی نیکیها را به طور یک جا به شما عطا کند. از خدا تقاضا میکنی! هم صلواتی که بر پیامبر خودت میفرستی، بر جان من بِوَزان، تا جان من بهار شود و هم رحمتت را که بر هستی سرازیر میداری، بر جان من بریز، تا جانم شکوفا گردد و با اتّصال به نور ربوبیت تو سرمست گردد، هم مغفرتت را بر من بیفشان تا موانع اتّصال به مقام قربت رفع گردد.
بزرگترین تقاضا
بعد از این فراز از دعا که جانتان آمادگی کامل پیدا میکند، در فراز بعدی به خود اجازه میدهید که عظیمترین تقاضا را بر زبان آورید، بالاترین تقاضایی که ممکن است یک بشر از خدای خود داشته باشد. خدایا، پروردگارا، تمام وجود ما را ذوب گردان و این دعا را در حقّمان مستجاب بفرما. و آن تقاضا این است که:
(اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ(
خدایا! حیات و مرگ مرا همچون حیات و مرگ محمّد(ص) و آل او قرار بده.
مگر نه اینکه انسان وقتی به مقصد میرسد که همهی ابعاد وجودش از نقص رسته باشد؟ و مگر انسانِ معصوم در شعفِ بینقصی و در طراوتِ اُنس با خدا در همهی ابعاد وجودیاش به سر نمیبرد؟ مگر محمّد و آل محمّد(ص) معصوم نیستند؟ حال ملاحظه کنید چه تقاضای بزرگی را از دریچهی زیارت عاشورا، با خدا در میان میگذارید. از خدا میخواهید آن طور که انسانهای کامل بدون هر حجابی با تو به سر میبرند و زندگی خود را میگذرانند شما هم زندگی را بگذرانید و آن طور که امام معصوم به مرگ نظر دارد و با مرگ روبرو میشود، شما هم بر مرگ نظر کنید و با آن روبهرو شوید و از دریچهی مرگ به سوی ابدیتی بس نورانی سیر کنید. در یک کلمه در این فراز طالب عبودیت محض شدهاید، زیرا همهی حقیقت انسان، همین عبودیت است که منجر به تجلی ربوبیت کامل حق بر قلبها میگردد. مقام زائر حسین(ع) چه اندازه ارزشمند است که میتواند عالیترین مقام ممکن را از خداوند تقاضا کند، تمام زیارت عاشورا برای رساندن زائر امام حسین(ع) است به چنین مقامی. کدام تقاضا و آرمان بالاتر از این میتواند باشد که زندگی و مرگ انسان، در فضای زندگی و مرگ بزرگترین انسانهای هستی قرار گیرد؟ اگر بدانیم انسانهای عادی در چه دنیای تنگی زندگی میکنند و اگر بدانیم در این دنیای تنگ دست و پا زدن چقدر آزار دهنده است و اگر بدانیم آنگاه که زندگی از وَهْمها و خیالات آزاد شد چقدر شیرین و گسترده است و اگر بدانیم زندگی در افقی که معصوم در آن افق زندگی میکند چه اندازه روحافزا است و چه اندازه آزادی از خود و از هوسها را به دنبال دارد، لحظهای از این دعا غافل نمیشویم.
انسانهای معمولی با ارزشهای پیرایهای و غیر واقعی برای خود عالَم مخصوصی ساختهاند و در آن زندگی میکنند که هیچ نوری از حقایق غیبی بر جانشان نمیتابد و راهی به عالم گستردهی غیب و معنویت به سوی آنها گشوده نمیشود و همه با سایههای ذهنی خود مأنوساند و همین امر موجب میشود تا رابطهشان با حقیقت قطع شود و در این حال به جای رابطه داشتن با یک زندگی واقعی، با سایهی زندگی رابطه برقرار میکنند و در واقع در سرابِ زندگی میدَوند و هر چه بیشتر از اصل خویش فاصله میگیرند، تا آنجا که دیگر با خود حقیقیشان بیارتباط میشوند و همهی زندگی را خرج سایههای زندگی میکنند و دیگر هیچ، و در انتها وامانده و خسته، زندگی را تمام میکنند، گفت:
جان همه روز از لگدمال خیال
وز زیان و سود و زبیمِ زوال
نِی صفا میماندش نِی لطفوفَر
نِی بهسوی آسمان راه سفـر
زندگی انسانهای معصوم درست برعکس، آنقدر که آنها در آسمان معنویت زندگی میکنند در زمین تنگ و تاریک به سر نمیبرند و ما در زیارت عاشورا از خدا زندگی و مرگی همانند زندگی و مرگ معصومین را میخواهیم تا در واقع از اضمحلال و روزمرّگیها رها شویم. آنقدر افق این فراز از زیارت بلند است که هیچ تقاضایی را نمیتوان همطراز آن دانست فقط میتوان گفت: خدایا خودت جرعهای از مزهی زندگی معصومین را بر جان ما بچشان تا از خاک برآییم و به افلاک در آییم.
غم غربت
پس از طرح آن تقاضای بزرگ، غم غربت خود را در روزگاری که در آن به سر میبرید با خدای خود در میان میگذارید و عرضه میدارید:
(اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا یَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ وَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ اللَّعِینُ ابْنُ اللَّعِینِ عَلَى لِسَانِكَ وَ لِسَانِ نَبِیِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی كُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِیهِ نَبِیُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ (
خدایا روز عاشورا را مبارک شمردند، بنی امیه و فرزند هند جگرخوار که ملعون است بر زبان تو و زبان پیامبر تو در هر موطن و موقفی که در آن ایستاده پیامبر تو که صلوات خدا بر او و بر آل او باد.(55)
خدایا امروز و امروزه روزگاری شده که بنی امیه و فرزندان هند جگرخوار به جهت آن که فرزند پیامبرشان را شهید کردند جشن میگیرند. خدایا دنیای آنها دنیایی است که کشتن امام معصوم را وسیلهی حفظ حیات و دنیای خود میدانند. اینان قومی هستند که همواره مورد لعن خدا و رسول خدا(ص) بودهاند.
ملاحظه فرمائید که در زیارت عاشورا بنابراین است که چهرهی نفاق بنی امیه رسوا شود نه این که تقابل بین شیعه و سنی شکل گیرد. البته نقش بنی امیه در ایجاد تقابل اهل سنت با شیعه را نیز نباید نادیده گرفت، آنها سعی کردند مبارزهی خود با امامان معصوم(ع) را به مبارزهی اهل سنت با امامان و شیعیان تبدیل نمایند. همین کاری که امروزه وهّابیون انجام میدهند.
از آن جایی که در بینش اسلامِ ناب «کُلُّ یوْمٍ عاشُورا وَ کُلُّ اَرْضٍ کَرْبَلا»؛ است و شعار ما شیعیان در طول تاریخ بعد از کربلا چنین بوده، با اظهار این فراز از زیارت، متوجه جبهههای باطلِ زمانهی خود میشویم که چگونه یزیدیان بر باطل خود تأکید میکنند و حق و حقیقت را به مسلخ میبرند، بر همین اساس بزرگان دین همواره زیارت عاشورا میخواندند تا از حرامیان روزگار خود غافل نگردند. تا مهدی امت(عج) ظهور نفرماید هر روز برای ما روز عاشورا است و از ظلمی که توسط استکبار جهانی بر حق و حقیقت روا داشته میشود غافل نخواهیم ماند.
بزرگان دین همواره با زیارت عاشورا مأنوس بودند تا همیشه خود را در جبههی کربلاییان به فرماندهی حضرت امام حسین(ع) حفظ کنند، چون متوجه بودند و هستند که این جبهه تا قیام قیامت گشوده است. مگر امروز ستمگران در هر لباسی و به شکلهای مختلف با اسلام ناب در جنگ و ستیز نیستند؟ شعار «کُلُّ یوْمٍ عاشُورا وَ کُلُّ اَرْضٍ کَرْبَلا»؛ میخواهد بگوید: روح خود را برای همیشه با فرهنگ اصحاب کربلا متحد نگهدار تا شور اصحاب حسین(ع) در جانت زنده بماند و لحظهای از وفاداری به حقیقت غافل نمانی. مضافاً این که متذکر میشوید جبههی یزیدیان به جهت لعنت دائمی که خدا و رسول خدا(ص) بر آن می کنند هرگز سر به سلامت نمیبرد و لذا با تکرار این فراز از بیتفاوتی نسبت به حق و باطل - که هلاکت بزرگی است - خود را نجات میدهیم.
با امید به این که تلاشهای جبههی باطل به جهت لعنت خداوند، به هیچ نتیجهای نمیرسد، خود را در این لعنتها شریک مینمائید و تقاضا میکنید:
(اللَّهُمَّ الْعَنْ أَبَا سُفْیَانَ وَ مُعَاوِیَةَ وَ یَزِیدَ بْنَ مُعَاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ أَبَدَ الْآبِدِینَ(
خدایا بر اباسفیان و فرزند او یعنی معاویه و یزید فرزند معاویه لعنت و دوری از رحمتت را جاری فرما. لعنتی از جانب تو تا ابد بر آنها باد. تا همیشه سنّت یزید در عالَم رسوا و مطرود باشد و هرگز تنفّر ما نسبت به آن سنّتِ سوء و سیاه فرو ننشیند.
إنشاءالله عزیزان متوجه هستند که نقش این لعنتها در جهتدهی قلب بسیار مهم است و موجب طهارت آن از گرایشهایی میشود که در نفس امّارهی انسانی نهفته است. در راستای شکایت از غربت حق اظهار میدارید:
(وَ هَذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیَادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ(
خداوندا: این روز، روزی است که آل زیاد و آل مروان به جهت قتل حسین(ع) شادی میکنند.
با غفلت از غدیر و عدم رشد معنوی جامعه، احزاب و گروههایی با آن درجه از شقاوت و پستی شکل گرفتند که به قتل امام حسین(ع) با آن همه صفا و بزرگی و صداقت و ایمان، خوشحال شدند. چقدر باید جامعه از مرزهای انسانیت دور شده باشد که در درون آن جامعه گروههایی شکل بگیرند که با قتل چنین انسانی که نمایشگاه فضایل بود، خوشحال شوند. الهی! از عمق وجودم از تو تقاضا میکنم جبههی ما را از آنها جدا کن و جان ما را به تنفّر و دوری محض نسبت به این طایفهها و جریانها تبدیل فرما و در این راستا اظهار میدارید:
(اللَّهُمَّ فَضَاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذَابَ(
خدایا! پس لعنت و عذاب خود را بر آنها بیش از پیش بیفزا.
الهی سراسر قلب من از انسانهای خبیث، پرکینه است. پس خدایا لعنت و عذاب خود را بر آنها بیشتر کن، تا حجابهای بین من و تو رفع گردد و امورم اصلاح شود، زیرا هر پیامبری چون به مشکلی برخورد میکرد با لعنت کردن بر یزید و قاتلان امام حسین(ع) مشکل خود را رفع مینمود. از جمله حضرت آدم(ع) چهار بار یزید را لعنت کرد و حوّا را در عرفات یافت(56) و نوح نیز چهار بار یزید را لعنت کرد و کشتی او از موانع گذشت و به راه خود ادامه داد.(57) امروز نیز جوامع اسلامی در صورتی از موانع خود عبور میکنند که تنفر خود را از دشمنان بشریت اعلام نمایند و جهت خود را متوجه کمالاتی نمایند که اهل البیت(ع) متذکر آن هستند.