بازگشت به خودِ گمشده
روزمرّگیها و پیرایهها ما را از خود اصیل باز داشته است و ناخود را در ما خود كرده است، پیامبر(ص) آمدند كه انسان خود را خود كند و از ناخودِ خود آزاد گردد. همه بیقراریها در انسانها به جهت آن است كه به خود واقعیشان دست نیافتهاند و لذا به هر جمعیتی نالان میشوند تا به خود واقعی دست یابند و به اصل خود برسند. بیقراریها به جهت آن است كه غنای ذاتی و برگشت به خود اصیل را از دست دادهاند، آن خودی که بتواند از نسیمهای قدسی ملائکه برخوردار شود و جانش به صحنة دلگشای عالم غیب و معنویت سیر کند. صلوات بر پیامبر و آل او(ع) چنین نیازی را جبران میکند. در روایت از رسول اکرم(ص) داریم:
« مَنْ صَلَّی عَلَیَّ ،صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ مَلَائِكَتُهُ، وَ مَنْ شَاءَ فَلْیُقِلَّ وَ مَنْ شَاءَ فَلْیُكْثِر»؛(14) هر كه بر من درود بفرستد خدا و فرشتگان بر او درود می فرستند. پس هر كه خواهد كمتر و هر كه خواهد بیشتر درود بفرستد.
آنهایی که میفهمند صلوات خدا و ملائکه بر جان انسانها به چه معنی است و چه غوغایی در جانها بهپا میکند و چه شهوداتی به همراه دارد، متوجه هستند روایت فوق چه رمز و رازهایی را برای انسانها میگشاید. در همین راستا در روایت داریم؛ «عن ابیعبد الله(ع) قال؛ قال رسول اللَّه(ص): مَا مِنْ قَوْمٍ اجْتَمَعُوا فِی مَجْلِسٍ فَلَمْ یَذْكُرُوا اللَّهَ وَ لَمْ یُصَلُّوا عَلَی نَبِیِّهِمْ إِلَّا كَانَ ذَلِكَ الْمَجْلِسُ حَسْرَةً وَ وَبَالًا عَلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.»(15) هر گروهی كه در مجلسی اجتماع كنند و نام خدا را نبرند و بر پیامبر خود درود نفرستند، آن مجلس مایة وبال و حسرت آنان خواهد شد.
آیا حسرتی بالاتر از آنکه انسان راه ارتباط با عالم قدس و معنویت را گم کند؟ انسانهایی که راه هدایت را گم کردهاند، ناخودهای خود را «خود» به حساب میآورند و از خودِ واقعی که انگشت اشاره به افق برتر انسانیت است، محروم میشوند. پیامبر(ص) همان مظهری است كه اگر انسان بخواهد خودش را بیابد و به آن آرامش و قرار حقیقی كه در اثر خودیابی نصیبش میشود برسد، باید به پیامبر و ائمه معصومین(ع) نظر كند. اشتیاق به پیامبر(ص) یعنی اشتیاق به خودی برین كه بیقراری را به قرار، و ناخودی را به خود تبدیل میكند.
به عبارت دیگر نظر به پیامبر و آل او(ع)، نظر به هزاران نیازی است که جان ما به دنبال آن است تا با برآوردهشدن آنها، از نقص رو به کمال رود. در روایت داریم:
قال رسول(ص): «مَنْ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ مِائَةَ مَرَّةٍ قَضَی اللَّهُ لَهُ مِائَةَ حَاجَة»؛(16) هر كس بر محمّد و آل محمّد صد بار درود بفرستد، خداوند صد حاجت او را بر می آورد.
نظر به ذوات مقدس پیامبر و آل او(ع)، نظر به فطرت بالفعل هر انسانی است، به همین جهت برکات آن بسیار زیاد و چندین برابر عمل ما خواهد بود.
خروج از ظلمات به سوی نور
حضرت صادق میفرمایند: «قالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ(ع) یَا إِسْحَاقَ بْنَ فَرُّوخَ «مَنْ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَشْراً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ مَلَائِكَتُهُ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ مَنْ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ مِائَةَ مَرَّةٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ مَلَائِكَتُهُ أَلْفاً أَ مَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِیُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیما»(17)»؛(18)
هركس بر محمّد و آل محمد ده نوبت صلوات بفرستد، خدا و فرشتگانش صد نوبت بر او صلوات می فرستند. و هركس صد نوبت بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد خدا و فرشتگانش هزار نوبت بر او صلوات می فرستند، آیا كلام خدا را نمی شنوی كه می گوید: «او است كه بر شما صلوات می فرستد و فرشتگانِ او نیز بر شما صلوات می فرستند تا شما را از تاریكیها به سوی نور بكشانند. و خداوند با مؤمنان مهربان بوده است».
ونیز در همین رابطه داریم که عبد الرحمن بن عوف می گوید: «پیامبر به سجده رفت و آن را طولانی ساخت. از ایشان سبب را پرسیدیم «قَالَ نَعَمْ أَتَانِی جَبْرَئِیلُ فَقَالَ مَنْ صَلَّی عَلَیْكَ مَرَّةً صَلَّی اللَّهُ لَهُ عَشْرَ مَرَّاتٍ فَخَرَرْتُ شُكْراً لِلَّه»(19)
فرمود: جبرئیل فرود آمد و گفت: هر كس بر تو صلوات فرستد، خداوند بر او ده صلوات می فرستد، من به جهت شكراز خدا، سجده كردم.
انسان اگر به خود مشغول شود، هم خودپسند خواهد شد و هم پریشان احوال. حال با توجه به حقیقت کلی انسانیت و تمرکز بر کمالات او، جهت جانش از چنین ظلماتی به سوی نور سیر میکند، و این همان است که در آخر روایت فوق حضرت بدان اشاره فرمودند که صلوات خدا و ملائکه انسان را از ظلمات به سوی نور میکشاند، پس صلوات بر محمد و آل محمد(ع) انسان خاكی را خصلتی افلاکی میدهد. گفت:
بخت جوان یار ماست، دادن جان کار ماست
قافلهسالار ما فخر جهان مصطفی است
مسلّم اراده انسانهای عادی پریشان است و نسبت به خود، خودپسندانه عمل میکنند، چنین انسانهایی در هر چیز که بنگرند و هر چیزی را که اراده کنند، در همه حال نظر به خودِ مادون دارند، حال وقتی نظرشان به انسانی افتاد که نقطة عطف انسانیت است، با تمام وجود میخواهند با او همافق باشند. دیگر به جای اینکه در منظر خود، خود را ببینند، در منظر خود پیامبری را میبینند که تمام توجه او به حضرت اَحد است، و لذا نه تنها از ارادههای پریشان آزاد میشوند و پیام رسول خدا(ص) را اراده میکنند، بلکه به جای آنکه خود را در منظر خود داشته باشند و گرفتار ظلمات خودپسندی باشند، به حق نظر میکنند و مفتخر به حقپسندی خواهند شد و از خودِ پراكنده، به خودی جامع و به سوی حضرت اَحدی سیر میکنند، آزاد از خودی كه در آرزوهای کثیر منفجر شده بود و امیال كثیره را اراده میکرد.
صلوات؛ عامل غفران
نظر به وجود مقدس پیامبر(ص) و صلوات بر او، یعنی نظر به مقام اراده كلّ - مقامی متمركز به نور اَحد و مجموع شده در زیر حکم توحید- و در نتیجه مشمول رحمت ساکنان حرم قدسشدن، و واردشدن در حرمی که انسان بدون هرگونه کثرتی در تجرد و یگانگی با حق بهسر میبرد. در همین رابطه داریم؛ «وَ بِمَا رُوِیَ أَنَّهُ (ص) سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی« إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» فَقَالَ هَذَا مِنَ الْعِلْمِ الْمَكْنُونِ وَ لَوْ لَا أَنَّكُمْ سَأَلْتُمُونِی عَنْهُ مَا أَخْبَرْتُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ وَكَّلَ بِی [لِی ] مَلَكَیْنِ فَلَا أُذْكَرُ عِنْدَ مُسْلِمٍ فَیُصَلِّی عَلَیَّ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِكَ الْمَلَكَانِ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ وَ قَالَ اللَّهُ وَ مَلَائِكَتُهُ آمِینَ وَ لَا أُذْكَرُ عِنْدَ [كُلِ ] مُسْلِمٍ وَ لَمْ [فَلَا] یُصَلِّ عَلَیَّ إِلَّا قَالَ الْمَلَكَانِ لَا غَفَرَ اللَّهُ لَكَ وَ قَالَ اللَّهُ وَ مَلَائِكَتُهُ آمِین.»(20)
وقتی كه جمعی از رسول خدا(ص) سؤال نمودند از تفسیر آیه: «إِنَّ الله وَ مَلائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً»، پس آن حضرت در مقام جواب آن جماعت در آمده فرمودند كه: «این آیه كریمه از جمله علوم مكنون است كه اگر شما از آن سؤال نمی كردید هر آینه من خبر آن را به شما نمی دادم و تفسیر آن را بیان نمی كردم. به درستی كه حضرت ربّ العزّة دو فرشته بر من موكّل گردانیده است كه نزد هیچیك از شما مذكور نشوم كه او صلوات بر من فرستد مگر آنكه آن دو فرشته از برای او آمرزش خواهند، و در جواب آن كس که صلوات بر من بفرستد، گویند: خداوند تو را بیامرزد. و چون آن دو فرشته برای آن مؤمن طلب آمرزش نمایند، الله تعالی و جمیع فرشتگان بگویند: آمین. و نزد هیچیك از شما مذكور نشوم كه او صلوات بر من نفرستد مگر آنكه آن ملكین موكّلین او را نفرین كنند و در جواب آنكس گویند كه: خداوند تو را نیامرزد، و خداوند و جمیع فرشتگان بگویند: آمین».
پیامبر خدا(ص) با ذکر روایت فوق قاعدة جاری در عالم غیب را بر ملا نمودند که چگونه قلب ذاکرِ صلوات از گناهان پاک میشود، و راستی پاداشِ انسانی که از همه دل کنده و نظر خود را به پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) انداخته باید کمتر از این باشد؟
و نیز در کتب اهل سنت از آن حضرت نقل شده است:
«اَکْثِروا الصّلاةَ عَلَی، فَإنَّ صَلاتَکُمْ عَلَی مَغْفِرَةً لِذُنُوبِکُمْ»(21) صلوات بر من را بسیار کنید. زیرا، صلوات شما بر من مایة آمرزش گناهان است.
و نیز از «ابودرداء» از رسولخدا(ص) است که فرمود:
«مَنْ صَلّی عَلَی حینَ یصْبِحُ عَشْراً وَ حینَ یمْسی عَشْراً أدْرَکَتْهُ شَفاعَتی»(22) کسی که در هر صبح و شام ده بار بر من صلوات فرستد، شفاعت من او را فرا گیرد.