مقدمه
باسمه تعالی
بحث «روزه؛ دریچهای به عالَم معنا» سخنرانی استاد طاهرزاده در جمع دانشجویان تربیت معلم است. این بحث بهجهت نوع نگاهی كه به روزه و ماه رمضان دارد مورد استقبال زیاد قرار گرفت، و لذا بر آن شدیم تا به صورتی كه ملاحظه میفرمایید آن را در اختیار علاقمندانِ به این نوع بحثها قرار دهیم.
خصوصیت این بحث در توجه كردن به روزه است در رابطه با نقشی كه روزه در ابعاد باطنی و قلبی انسان ایفاء میكند.
سخنران سعی دارد دست روزهدار را بگیرد و به كمك نیّتِ نابی كه در روزهداریاش اراده میكند، او را به لایههای باطنیِ روح و روان و قلبش سیر دهد و راههای ظریف خودشناسی را كه انسانِ روزهدار میتواند طی كند، مقابل او قرار دهد.
میگوید: ای انسان! به اندازهای كه در روزهداری عزم بلند داشته باشی، روزه برای تو ثمره به همراه خواهد آورد و لذا سعی دارد آن نوع از عزمهای بلندی را كه انسان روزهدار میتواند اراده كند، به او متذكر شود.
توجه به روایات و سخنان عرفا در مورد روزه موجب تقویت اراده در روزهداری میگردد، لذا با مطالعة روایات مورد بحث، انسان احساس میكند با روزهداری خود راههای گمشدهاش را میتواند بیابد.
پیشنهاد ما این است كه سعی شود هر سال قبل از ماه رمضان یكبار این بحث مرور شود تا عزیزان با شعف و شور بیشتری با روزة خود كنار بیایند و اُنس بگیرند.
گروه فرهنگی المیزان
بسماللهالرحمنالرحیم
«اَلسلام علیك یا عِیدَ اَوْلِیاءِ اللهِ»
سلام بر تو ای رمضان، ای عید دوستان خدا، ای ماه نور و طهارت.
با فرا رسیدن ماه مبارك رمضان، یعنی ماه میهمانی خاص خدا، وقت آن رسیده است كه به نفسِ عادت كرده به خوردن بگوییم:
زین غذاها اندك اندك بازبـُر
كین غذای خر بُوَد نی قوت حُر
تاغذایاصل را قابل شوی
لقمههای نـور را آكل شـوی
لبفروبندازطعاموازشراب
سویخوانآسمانیكـنشتاب
بهر لقمه گشت لقمانیگـرو
وقتلقماناست، ایلقـمهبرو
ما میخواهیم با محبوب حقیقی خود دلدادگی كنیم ولی این لقمهها ما را از او غافل میكنند، و در این حالت است كه احساس غربت از محبوب در ما میمیرد و اشك ما -كه علامت دوری همراه با شوق است- خشك میشود. لذا گفت:
تو چه دانی قدرآب دیدگان
عاشـقنـانـیچـــونادیدگان
گر تو این انبان زنان خالی كنی
پُر زگوهرهای اِجْلالی كنی
پس اگر انسان طالب گوهرهای جلال حضرت حق است، باید انبان شكم را كمی از نان خالی كند.
تا تو تاریك وملول و تیرهای
دانكهبـادیــولعینهمشیرهای
این عدم نشاط در دینداری، ریشه در شكم پُر دارد كه منشأ وسوسة شیطان میگردد.
طفلِ جان از شیرِ شیطان بازكن
بعد از آنَشْ با مَلَك اَنْباز كن
چنانچه پیامبر(ص) فرمودند: معدة پُر، چراگاه شیطان است.
با امید به اینكه در این ماه مبارك رمضان، مرتع چرای شیطان را خشك كنیم واز تحریكهای ظلمانی شیطان در جان خود، آزاد شویم، و محكم و جانانه در جهت كشف لقمههای نور و نورانیت قدم بزنیم. چند نكتهای در رابطه با روزه به عرض میرسانیم.
نكتة اول اینكه پیامبر اكرم(ص) در خطبة شعبانیه یعنی خطبهای كه جهت آمادگی ورود به ماه رمضان بیان فرمودند، مطالب و اسرار عجیبی را بیان كردند كه توجه به سخنان حضرت در مادهشدن قلب برای بیشتر بهرهبردن از ماه مبارك رمضان مؤثر است.
حضرت در ابتدای خطبه از فضائل ماه رمضان سخن گفتند، و بعد ما را متوجه وظایف و اعمال خاص این ماه میكنند و در انتها میفرمایند: «ای مردم در این ماه درهای بهشت باز است، از خداوند بخواهید آن را بر شما نبندد، و درهای آتش بسته است از پروردگارتان بخواهید آن را بر شما باز نگرداند، و شیاطین را بستهاند، از پروردگارتان تقاضا كنیدكه آنها را بر شما مسلّط نگرداند.»
«ایُّهَا النّاسُ اِنَّ اَبْوابَ الْجِنانِ فی هَذا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ، فَاسْألُوا رَبَّكُم اَنْ لا یُغَلِّقَها عَلَیْكُم، وَ ابْوابَ النِّیرانِ مُغَلَّقَةٌ، فَاسْألُوا رَبَّكُم اَنْ لا یُفَتِّحَها عَلَیْكُم، وَالشَّیاطِینَ مَغْلُولَةٌ فَاسْألُوا رَبَّكُمْ اَنْ لا یُسَلِّطَها عَلَیْكُم».(1)
ملاحظه میفرمایید كه همة درهای جهنم بسته است، بكوشید كه عملاً این درها را بهروی خود باز نكنید، و تمام درهای بهشت باز است بكوشید كه این درها را بر خود نبندید، این راه را به رایگان از كف ندهید و برای یك سالِ خود رهتوشه فراهم كنید.
معنی بستن و بازشدن شیطان
برای روشن شدن معنای این فرمایش پیامبر(ص) كه شیاطین را میبندند شما به حالات خودتان در روزهای اول ماه مبارك رمضان توجه كنید. در این روزها یك حال خاص و یك آمادگی قلبی خاص در خود احساس می كنید كه نباید از این مطلب ساده بگذرید. این یك روحانیت قلبی است كه به جهت آن، آمادة بندگی خداوند شدهاید. اگر به حالات قلبتان دقت كنید این یك آماده شدن برای ارتباط با عالم غیب است تا لطف خداوند بر جانتان ریزش كند. حتی ممكن است خودتان ندانید كه الآن قلبتان در چه حالی است، ولی ملاحظه میكنید كه این روحانیت قلبی را پیامبر(ص) به ما خبر دادهاند! همیشه این حالت را ندارید و این به یك اعتبار به معنی باز شدن درهای بهشت است . و در این حال می بینید وسوسه شیطان در جانتان فعّال نیست، آرمانهای معنوی برایتان مطلوب شده است، مگر كار شیطان وسوسه نیست ؟ ملاحظه كنید الآن وسوسههای شیطانی تا حدی كه خودتان آماده باشید و به دنبال آن نروید، بر قلبتان حكومت نمیكند، در این ماه چنین حالتی را بر قلب هر بندهای حاكم میكنند و این لطف خداوند است. سپس پیامبر(ص) میفرمایند: مواظب باشید شیطانی را كه پروردگارتان بست، باز نكنید، و درهای بهشتی را كه باز كرد نبندید !
باز به خودتان رجوع كنید: گاهی ممكن است خدای ناكرده در روزهای آخر ماه مبارك رمضان حالتی برایتان پیش آید كه احساس كنید از دست عبادت این ماه خسته شدهاید، این حالت یعنی چه ؟ یعنی بهشتی كه برای ما باز كردند و از آن طریق حالتِ میلِ به بندگی در ما ایجاد شد ، با خوب استفاده نكردن از ماه رمضان، آن بهشت را برروی قلب خود بستهایم!
باز ملاحظه بفرمایید؛ گاهی مواقع نگران فقر خود نیستید، نگران از این نیستید كه نكند از مال دنیا كم بهدست آورم و اینگونه اضطرابها را ندارید این حالت، معنی بازكردن دریچة بهشت به قلب شما است و اگر دیدید این آرامش رشد كرده، بدانید نگذاشتهاید دریچة بهشت بسته شود. اگر دیدید بعد از مدتی دوباره حرص به دنیا در شما پدید آمد و دلتان می خواهد فقط دنبال دنیا بدوید و دنیای بیشتر را میخواهید، بدانید درِ بهشت را به قلبتان بستهاید.
«بهشت»؛ مسیر بنده است به سوی خدا، و این شور و شعفی كه امروز نسبت به بندگی خدا در خود حس می كنید اگر پایدارش كنید فردا در قیامت بهصورت بهشت ظهور میكند و بهواقع شما را در خود جای میدهد. بهشت و جهنم هر دو از قلب ظهور میكند، پس اگر خواستید ببینید الآن اگر مُردید در چه حالی هستید، یكی از راههایش این است كه به قلبتان نظر كنید و ببینید در چه حالی است، روی هم رفته حالات قلبی شما، مقام شما را نشان میدهد، اگر قلب شما جهنمی شد و به تعبیر قرآن از درون آن جهنم طلوع و ظهور كرده باشد،(2) غضب، احساس فقر و شهوت بر شما حكومت میكند، و لذا پردهها كه عقب رفت خودتان را در جهنم میبینید. ولی اگر دیدید آرامش، خوشبینی به بندگان خدا، حلم، حیا و عفت، روحتان را سیراب كرده، راه بهشت به روحتان باز شده است، و اگر چنین باشد تلاش كنید، كه این راه بسته نشود.
نمیدانم متوجه شدهاید یا نه كه بیشترین فعالیت شیطان این است تا فیض و بركتهای این ماه را از شما بگیرد، اگر توجهی بفرمایید می بینید كه عموماً در این ماه اختلافات و دستهبندیها، وقتكشیها و شبنشینیهای بیمحتوی زیاد میشود، شیطان به كمك یاران خود در این ماه اختلاف و فتنه درست میكند، تا توفیق مردم را در استفاده از ماه رمضان بگیرد، یا كم كند. كار شیطان در سلب توفیق از انسان در زمانها و مكانهای مقدس، چیز مهمی است. مثلاً اگر آدم بخواهد در خانه نماز بخواند وسوسههای شیطان كمتر است، ولی اگر خواست به مسجد برود وسوسههای شیطانی بیشتر میشود. شیطان وقتی نتوانست ما را از نماز منصرف كند، ما را از نمازِ بهتر، كه همان نماز در مسجد است، محروم میكند، و باز اگر نتوانست، كاری میكند كه در مسجد به آن نتیجة نهایی نرسیم. ماه رمضان هم همین طور است درهای جهنم بسته است ولی از یكجهت هم شیطان بیكار نیست و دنبال فرصت است. اگر شما شروع كردید به بدی كردن، و مواظب نبودید كه او همواره بسته بماند و سهلانگاری كردید، آن شیطانِ بسته شده، بهسوی شما باز میشودو توفیق بسیار بزرگی را از دست میدهید، و در این صورت خود شما هستید كه راه وسوسة شیطان را به قلب خودتان باز كردهاید.(3)
انتظار ما از روزه
اما نكتة دوم اینكه: شما از روزه چه انتظاری دارید؟ میخواهید چهچیزی بهدست آورید؟ مطلوبتان از روزه چیست كه دنبالش میگردید؟ اول باید مطلوب انسان مشخص شود، چون ما از روزه به اندازة مطلوبمان بهره میگیریم و خداوند به ما بهره میدهد.
مولوی داستان گاوی را نقل میكند كه در تمام شهر بغداد گردش كرد و در عین اینكه با آن همه غذاها و خوراكیهای گوناگون روبهرو میشد جز پوست خربزه چیزی نمیدید! چرا؟ چون مطلوب جسم و روح گاو، پوست خربزهاست بقیه چیزها ازنظر او چیزی نیست. مولوی میگوید:
گاو را آری به بغداد ناگهان
بگذرد از این كَران تا آن كَران
از همه خوب وخوشیها و مزه
او نبینـد غیـر قِشر خـربزه
بعد نتیجه میگیرد كه:
طالـب هـر چیـز ای یار رشیـد
جزهمانچیزیكهمیخواهد ندید
عمدة مطلب همین است كه هركس در هر عرصهای دنبال مطلوب خود است و جز آن را نمیبیند، حالا در عرصه روزه هم اگر مطلوب ما چیز كمی باشد، از آن حقایق برین روزه كه مطلوب اولیای الهی است محروم خواهیم ماند. پس اول باید روشن شود از ماه رمضان چه انتظاری میتوانیم داشته باشیم، اگر انتظارمان كم باشد بهرة كمی میگیریم، و اگر همت ما بلند باشد، حقایق عالی نصیب ما میشود. مثل آن گاو كه از آن همه چیز فقط پوسته خربزه را میخواست. گندم، هم مغز دارد و هم كاه، باید مطلوب ما فقط كاه نباشد، اگر مغز را بخواهیم كاه هم نصیبمان میشود.
از طریق روزه هم میشود از خداوند دنیای بهتر بخواهیم و هم میشود مطلوبمان وَجه حق باشــد، یعنی «اِبْتِغاءً لِوَجْهِ الله» روزه بگیریم تا خداوند، خودش را به ما بدهد.