عوامل ورود به عالم بقیت اللهی

اصغر طاهرزاده

11- دو نوع رجعت

در راستای فهم نفاق به کمک نور حضرت بقیت الله(عج)، همان طور که از قول حضرت صادق(ع)عرض شد در آخر الزمان دو نوع رجعت داریم: یكی رجعت سعداء و دیگر رجعت اشقیا، به جهت آن‌که با ملاک نور بقیت الله می‌توان فهمید هرکس چه اندازه از حقیقت فاصله دارد. امروزه ما به جهت حجاب ظلمانی آخرالزمان نمی‌دانیم بدی واقعی چیست؟(81) در رجعتِ انسان‌های سعید معنی ظهور عالم بقیت الله در جمال اولیاء الهی مشخص می‌شود. حضرت امام خمینی(رض) در حین برگشت از پاریس در جواب خبرنگاری که از ایشان پرسید چه احساسی دارید؟ فرمودند: هیچی. این حکایت از عالم بقیت اللّهی حضرت ایشان دارد که از جنس دیگری است و در آخرالزمان زمینه‌ی ظهور آن فراهم می‌شود و بر همین اساس می‌توان گفت حضرت روح الله(رض) رجعت می‌کند تا پرتوهای نوری حضرت بقیت الله(عج) در عالم به نمایش در آیند. خوشا به حال آن‌ها که نور بقیت الله را می‌شناختند و بر آن اساس حضرت امام را درک کردند و او را آینه‌ی جمال حضرت بقیت الله(عج) دیدند.
ظهور حضرت بقیت الله(عج)، ظهور اصل‌الانسانیت است با تمام استقراری که در مقام اُنسِ با خدا در جان حضرت هست. او مظهر شخصیت و حقیقت انسانیت می‌باشد. مگر می‌‌شود پرتوهای انسانیت هم‌اکنون در میان باشد و خود او اكنون موجود نباشد و مگر می‌شود آن حقیقت بزرگ ظهور نكند؟
عرض شد همان‌طور كه ریشه‌ی هر تری و رطوبت، «عین تری» یعنی آب است، اصل انسانیتِ هر انسانی عین الانسان یعنی حضرت صاحب الامر(عج) است و خودِ حضرت موضوع را چنین تبیین می‌کنند که «نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدَ صَنَائِعِنَا»(82) ما ساخته و پرداخته‌ی پروردگارمان هستیم و خلق در مرتبه‌ی بعد، ساخته‌ی ما می‌باشند. و لذا هر انسانی به اندازه‌ای كه منور به نور انسانیت است و خوك و گرگ نیست، به عین الانسان نزدیك است و در همین راستا است که گفته می‌شود هركس امام زمان ندارد در ذات خود هیچ انسانیتی ندارد. که این بحثی دقیق و منطقی است و در جای خود بحث شده، تأکید بنده بر این‌ نکته است که بفهمیم چگونه ظهور حضرت بقیت الله به انسانیت انسان و حقیقت او مربوط است.
با تحقق کامل عالم بقیت الله اسم اعظم خداوند تجلی می‌کند و آن اسمی كه در واقع مجلای ظهور انسان کامل است به صحنه می‌آید و حقیقت «عَلَّمَ آدَمَ الاَسْماءَ کُلَّها»(83) جاری می‌گردد و از آن جهت که حاکمیت بقیت الله(عج) ظهور می‌کند از همان جهت زمانه محل ظهور اسم‌الله که اسم اعظم است می‌شود و عالم هستی به غایت خود دست می‌یابد و محل تجلی نور الله می‌گردد، همان‌طور که جمال رسول خدا(ص) محل تجلی اسم «الله» شد و در آن رابطه فرمود: «مَن رَآنی فَقَد رَأَى الحَقّ»(84) هرکس مرا بنگرد حق را نگریسته است. همان‌طور که خداوند در جمال محمدی(ص) توانست خود را با تمام اسماءاش بنمایاند، در آخرالزمان و با ظهور بقیت الله خداوند با تمام اسمائش به صحنه می‌آید و رسول خدا(ص) و ائمه‌ی هدی(ع) از طریق روایات گوناگون وجهی از آن عالم را می‌نمایانند که به عنوان مثال تعدادی از آن روایات را خدمت عزیزان عرضه می‌داریم به امید آن‌که بتوانیم در دل این روایات ‌فهمی از عالم بقیت اللّهی را درک کنیم: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع)فَإِنَّمَا سُمِّیَ الْمَهْدِیَّ لِأَنَّهُ یَهْدِی لِأَمْرٍ خَفِیٍّ یَسْتَخْرِجُ التَّوْرَاةَ وَ سَائِرَ كُتُبِ اللَّهِ مِنْ غَارٍ بِأَنْطَاكِیَّةَ فَیَحْكُمُ بَیْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِالتَّوْرَاةِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْإِنْجِیلِ بِالْإِنْجِیلِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِالزَّبُورِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْفُرْقَانِ بِالْفُرْقَانِ وَ تُجْمَعُ إِلَیْهِ أَمْوَالُ الدُّنْیَا كُلُّهَا مَا فِی بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَیَقُولُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَى مَا قَطَعْتُمْ فِیهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَكْتُمْ فِیهِ الدِّمَاءَ وَ رَكِبْتُمْ فِیهِ مَحَارِمَ اللَّهِ فَیُعْطَى شَیْئاً لَمْ یُعْطَ أَحَدٌ»(85) ازحضرت باقر(ع)هست که آن حضرت را به این خاطر «مهدى» نامیده اند كه مردم را به امر مخفى و نهانى هدایت مى فرماید، آن جناب تورات و تمام كتب آسمانى دیگر را از غارى كه در انطاكیه هست بیرون آورده و بین اهل تورات به تورات و بین اهل انجیل به انجیل و بین اهل زبور به زبور و بین اهل فرقان به فرقان حكم مى فرماید، تمام اموال دنیا در خدمتش گرد مى آید، اعم از آنچه در دل زمین بوده یا روى آن باشد، سپس به مردم مى فرماید: بیایید به سوى آن چیزى كه به واسطه اش قطع ارحام نموده و خون ها ریخته و حرام هاى الهى را مرتكب شده اید. سپس به آن‌ها آن قدر مال اعطاء كند كه قبل از او احدى این مقدار اعطاء نكرده باشد. ملاحظه فرمایید با نور حضرت بقیت‌الله(عج) چگونه از یک طرف حقیقت ادیان ظاهر می‌شود و همه در ذیل نور مهدی به دیانت خود متعهد و متدین می‌شوند و از طرف دیگر دنیا و مال دنیا از ارزش فرو می‌افتد.
ابوبصیر از كامل و از امام باقر(ع)روایت كرده كه آن حضرت فرمود: «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ دَعَا النَّاسَ إِلَى أَمْرٍ جَدِیدٍ كَمَا دَعَا إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ غَرِیباً كَمَا بَدَأَ فَطُوبَى لِلْغُرَبَاء»(86) قائم ما چون قیام كند مردم را به امر نوینى دعوت خواهد نمود همان‌گونه كه رسول خدا(ص) دعوت فرمود و اسلام غریبانه آغاز شد و باز همچنان كه شروع شده غریب خواهد گردید، و خوشا به‌حال غریبان. چون ساحت بقیت‌اللّهی ساحتی است فوق اسلامی که مردم به شکل عادت پذیرفته‌اند، ساحت نور بقیت‌الله آزادی از زمان فانی است و این برای مردم عادی ساحت غریبی است.
راوی از امام صادق(ع)در مورد روش حضرت مهدى(عج) سؤال می‌کند حضرت می‌فرمایند: «یَصْنَعُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) یَهْدِمُ مَا كَانَ قَبْلَهُ كَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیدا»(87) چنان مى كند كه رسول خدا(ص) رفتار مى كرد، آنچه قبل از او بوده همه را ویران مى كند- همان گونه كه رسول خدا(ص) شالوده‌ی دوران جاهلیّت را ویران ساخت- و اسلام را از نو آغاز مى كند. بسیار باید به این موضوع فکر کرد که چه افقی برای بشریت گشوده می‌شود که شرایط موجود ظرفیت ظهور آن را ندارد.
امام صادق(ع)می‌فرمود: «لَا تَذْهَبُ الدُّنْیَا حَتَّى یَخْرُجَ رَجُلٌ مِنِّی یَحْكُمُ بِحُكُومَةِ آلِ دَاوُدَ وَ لَا یَسْأَلُ بَیِّنَةً یُعْطِی كُلَّ نَفْسٍ حَقَّهَا»(88) دنیا پایان نیابد تا آن‌كه مردى از فرزندان من بیرون آید كه طبق حكومت آل داود حكم كند، گواه نخواهد و حقِّ هركس را به او عطا كند. این روایت خبر از آن می‌دهد که زمانه امکان توجه به باطن را به میان آورده که وقتی به ظاهر هم حکم شود نظر به باطن شده است. در همین رابطه حضرت صادق(ع)می‌فرمایند: «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِشِیعَتِنَا فِی أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّى لَا یَكُونَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقَائِمِ بَرِیدٌ یُكَلِّمُهُمُ فَیَسْمَعُونَ وَ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ وَ هُوَ فِی مَكَانِه»(89) هنگامى كه قائم ما(ع)قیام كند خداى عزّ و جلّ در گوش‌ها و دیدگان شیعیان ما چنان نیروى رسانایى بنهد كه دیگر میان آن‌ها و حضرت قائم(ع)پیكى نباشد و آن حضرت از فاصله‌ی دور با آنان سخن بگوید و آنان بشنوند و او را در همان جایى كه هست ببینند.
آری موضوع عالم بقیت الله موضوعی است که زمانه ما هنوز آن را آن‌طور که شایسته است نمی‌شناسد. باید در جلساتی طولانی و به روش سلوکی بر روی آن تأمل کرد تا إن‌شاء‌الله برای ظهور حضرت بقیت الله(عج) زمینه‌سازی شود.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»

منابع

قرآن
نهج‌الفصاحه
نهج‌البلاغه
غررالحكم
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی
تفسیر المیزان، علامه‌طباطبایی(ره)
اسفار اربعه، ملاصدرا(ره)
بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، چاپ مؤسسه الوفاء، بیروت، لبنان
فصوص‌الحکم، محی‌الدین‌بن‌عربی
الکافی، ابی جعفر محمدبن‌یعقوب کلینی، چاپ دار الكتب الاسلامیه
امالی، شیخ صدوق
مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه،‌امام خمینی(ره)
شرح مقدمة قیصری، سید جلال‌الدین آشتیانی
ارشاد، محمدبن‌محمدبن‌النعمان، چاپ كنگرة شیخ مفید
کمال‌الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق،‌چاپ دارالكتب الاسلامیه
منهاج النجاح فی ترجمه مفتاح الفلاح، على بن طیفور بسطامى
المعجم‌الموضوعی لاحادیث لامام مهدی(عج)،‌الکورانی
الاربعون حدیثا، شهید اول
دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان، سید احمد فردید
علل الشرائع
جامع الأسرار، سید حیدر آملی
صحیفه‌ی امام خمینی(ره)
أمالی المفید
غیبت نعمانی، محمد ابن ابراهیم نعمانی

پاورقی ها

1 - مفاتیح‌الجنان قسمتی از زیارت مخصوص امام زمان(عج) ، «بحار الانوار»، ج99، ص 101.
2 - عقبات الانوار، ج 20، ص 238. بحار الانوار، ج 51، ص 71.
3 - باید توجه داشت که حذف اهل البیت(ع) و غفلت از غدیر موجب غیبت حضرت مهدی(عج) نبود بلکه همان‌طور که مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» می‌فرمایند: «اگر این حادثه - یعنی حاکمیت علی- اتفاق مى افتاد كه حفظ و گسترش كمّى و گسترش كیفى در این موجود خلق شده ى الهى - یعنى جامعه ى اسلامى نبوى- مى توانست به قدر ده، دوازده نسل، پى درپى حراست و حفاظت بشود، آن وقت مسلّم بود كه این حركت در طول تاریخ بشر، شكست ناپذیر مى ماند. معنایش این نبود كه بشر، دوران انتظارى نخواهد داشت و خود در طول این دوازده نسل، به نهایت مطلوب خود خواهد رسید. اگر آن طورى كه پیغمبر معین كرده بود، امیرالمؤمنین، بعد امام حسن، بعد امام حسین، بعد ائمه ى دیگر، یكى پس از دیگرى مى آمدند، باز به گمان بیشتر، بشر نیاز به یك دوران انتظار داشت تا بتواند آن جامعه ى آرمانى را تحقق ببخشد. اما در آن صورت اگر این تعاقب معصومین، این دست هاى امین و كارآمد، مى توانستند این حادثه ى ایجاد شده ى در واقعیت را حفظ كنند، آن وقت مسیر بشر، مسیر دیگرى مى شد. » (29/10/1384)
4 - الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 371.
5 - احقاق حق، سید نورالله حسینی مرعشی، ج 13، ص 85 - حافظ الطیالسی در مسندش، ص 259، طبع حیدرآباد دکن - حافظ القشیری در صحیح خود ج 8 ، ص 107.
6 - بحار الأنوار، ج 23، ص 77.
7 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 269.
8 - بحارالانوار، ج 27، ص 127.
9 - بحارالانوار، ج 23، ص 78.
10 - بحار الأنوار، ج 25، ص 21.
11 - بحار الأنوار، ج 54، ص 58.
12 - الكافی، ج 1، ص 257.
13 - همان.
14 - بحارالأنوار، ج 18، ص382.
15 - بحارالأنوار، ج 23، ص 78.
16 - شرح مقدمه‌ی قیصری از سیدجلال‌الدین‌آشتیانی ص 509.
17 - بحار الأنوار ، ج 51، ص 75.
18 - شرح مقدمه‌ی قیصری، سیدجلال‌الدین آشتیانی ص 509، بحارالانوار، ج 51، ص 74.
19 - شرح مقدمه‌ی قیصری، سیدجلال‌الدین آشتیانی، ص 509.
20 - رسول‌ خدا(ص) می‌فرمایند: «یَا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِینَ إِنِّی إِنَّمَا بُعِثْتُ أَنَا وَ السَّاعَةُ كَهَاتَیْنِ، قَالَ ثُمَّ ضَمَّ السَّبَّاحَتَیْن » اى مسلمانان بعثت من با قیامت مانند این دو انگشتم توأم است و دو انگشت سبّابه خود را كنار هم قرار داد.
21 - الاربعون حدیثا، شهید اول، ص 73.
22 - بحار الأنوار ، ج 53، ص 39.
23 - بحار الأنوار ، ج 52، ص 373.
24 - سوره‌ی هود، آیه‌ی 86 .
25 - إعلام الورى بأعلام الهدى، شیخ طبرسى ، ص 463.
26 - سوره‌ی هود، آیه‌ی 86 .
27 - بحار الأنوار ، ج 52، ص 340.
28 - بحار الأنوار، ج 10، ص 104.
29 - بحار الانوار، ج51 ، ص 148- غیبت نعمانی، ص 245، ح 23.
30 - تذکرة الاولیاء، انتشارات بهزاد، چاپ چهارم، ص 99.
31 - احتجاج طبرسی،ج2،ص455. بحارالانوار،ج2،ص6.
32 - الغیبة للنعمانی، ص 320.
33 - اثبات الهداة، ج 3، ص 539 .
34 - سوره‌ی غافر، آیه‌ی 16.
35 - همان.
36 - بحار الأنوار، ج 52، ص 364.
37 - ترجمه‌ی احیاء العلوم، ج 4، ص 266.
38 - رابطه‌ی رجوع به حق و حضور در «وقت» و بالعکس، به صورت اجمال و تفصیل خواهد بود به طوری که ابتدا انسان به جهت ذات مجرد خود در حالتی بی‌زمان نظر به حق می‌کند و با تجلی نور حق، حالتِ «وقت» قبلی از اجمال به تفصیل می‌گراید و در «وقت» جدید به حق رجوع می‌کند و تجلیات حق را با تفصیل بیشتر می‌یابد و از آن منظر در «وقتِ» روشن‌تری قرار می‌گیرد و همچنان این حالت ادامه می‌یابد.
39 - در مورد حقیقت روح انسان که فوق ملائکه است و بی‌واسطه با خدا مرتبط است، به کتاب «خویشتن پنهان» به بحث «نفس و وسعت آن» از همین مولف رجوع فرمایید
40 - غررالحكم، ص 159.
41 - غررالحكم، ص 473.
42 - نهج‌الفصاحه، ص 395.
43 - امام خمینی(رض) می‌فرمایند: «مسلمانان باید بدانند تا زمانی که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدم می‌شود... راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدّی با جهان‌خواران حل نکنند و لاأقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده‌ خواهند بود؟»(تیرماه 1367)
44 - این بحث در همایشی که تحت عنوان «پایان تاریخ» در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار شد مطرح گردید.
45 - مفاتیح الجنان، استغاثه به حضرت قائم(عج).
46 - اسوالد اشپنگلر از فلاسفه‌ی بزرگ آلمان در سال 1880 تولد یافت و در سال 1936 رحلت کرد. مهم‌ترین آثار او کتاب «انحطاط غرب» و کتاب «سال‌های تصمیم» است.
47 - مارتین هایدگر از فلاسفه‌ی مهم قرن بیستم از کشور آلمان است که در سال 1889 به دنیا آمد و در سال 1976 رحلت کرد وی در آثار متعدد خود تمدن غربی را حجاب حقیقت می‌داند و زبان نقد تفکر غرب را به بهترین شکل تدوین نمود.
48 - کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 331.
49 - در مورد جسمانی بودن معاد به نوشتار «چگونگی‌ حیات بدن اُخروی» از همین مؤلف رجوع فرمائید.
50 - الكافی، ج 1، ص 91.
51 - سوره‌ی هود، آیه‌ی 86.
52 - منهاج النجاح فی ترجمه مفتاح الفلاح، على بن طیفور بسطامى ، ص 274.
53 - الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 381.
54 - الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 379.
55 - سوره‌ی انفال، آیه‌ی 29 .
56 - معجم احادیث الامام مهدی، ج 3، ص 122.
57 - أمالی المفید، ص: 188.
58 - سوره‌ی هود،آیه‌ی 81 ، حضرت امام خمینی(رض) در پیام‌های خود در راستای وعده‌ی پیروزی و نزدیکی ظهور حضرت بقیت الله(عج) به این آیه‌ی مبارکه متذکر می‌شدند.
59 - كمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 353.
60 - بحار الأنوار، ج 24، ص 170.
61 - سوره‌ی انفطار، آیه‌ی 19.
62 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 166.
63 - سوره‌ی غافر، آیه‌ی 16.
64 - سوره‌ی یس، آیه‌ی 59.
65 - بحارالانوار، ج 60 ، ص 221.
66 - سوره‌ی انعام، آیه‌ی 73.
67 - سوره‌ی قصص،آیه‌ی 3.
68 - امالی صدوق، ص 479.
69 - بحار الأنوار، ج 24، ص 170.
70 - الكافى، ج 2، ص 136. بحار الأنوار، ج 70، ص 75.
71 - بحار الأنوار، ج 23، ص 78.
72 - الغیبة للنعمانی، ص 245.
73 - بحار الأنوار، ج 52، ص 372.
74 - جهت دنبال‌کردن این موضوع به کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» از همین مؤلف رجوع فرمایید.
75 - قرآن در این رابطه می‌فرماید: «فَأنّی تُؤْفَکون» پس به چه باطلی روی می‌آورید؟(سوره‌ی انعام، آیه‌ی 95).
76 - صحیفه‌ی امام، ج 21، ص 281.
77 - بحارالأنوار، ج 53، ص 39.
78 - بحار الانوار، ج 51 ص 148- غیبت نعمانی، ص 245، ح 23.
79 - كمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 353.
80 - غیبت نعمانی، ص 208، ج 16.
81 - حضرت امیرالمؤمنین(ع) در خطبه‌ی منافقین به‌خوبی حجاب تجلی نور امام را روشن می‌نمایند. امید داریم كه با نور خلوص شهدا در حال حاضر آن چیزی را كه تا به‌حال امکان روشن شدنش نبود، روشن شود، در شرح آن خطبه بحث شد كه ما باید برسیم به این‌كه در رگ و ریشه‌ی فكر ما چه اندازه نفاق ریشه دارد و بعد ببینیم باز هم می‌توانیم منتظر بقیت الله(عج) باشیم؟
82 - بحار الأنوار، ج 53، ص 178.
83 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 31.
84 - جامع الأسرار، سید حیدر آملی، ص 205.
85 - علل الشرائع، ج 1، ص 161.
86 - الغیبة للنعمانی، ص 321.
87 - همان، ص 231.
88 - الكافی، ج 1، ص 398.
89 - همان، ج 8 ، ص 241.