مقدمه
باسمه تعالی
1- سلسله مباحث «هدف حیات زمینی آدم» به کمک آیات قرآنی چشم خوانندگان خود را به عمیقترین لایههای حیات انسان معطوف میدارد تا معلوم شود آدم و آدمیت از کجا به سوی زمین آمده و چرا آمده و حال باید چگونه عمل کند تا در رسیدن به نتیجة نهایی موفق باشد.
2- در راستای نظر به بهشتی که آدم و آدمیت از آن هبوط کردهاند با اسرار زیادی روبهرو میشویم که از همه مهمتر معنی آدم و آدمیت و معنی ابلیس و شیطان است، و سخنران محترم سعی وافر نموده تا این نکتة عمیق در مدّ نظر خوانندگان قرار گیرد که عامل رفع ابهام بسیاری از مسائل در تحلیل انسان و جایگاه زمینی او و گشایش درهای معرفت در این زمینه خواهد شد.
3- وقتی چهرة آدم و خلیفةاللهی او مطرح است، ضرورتاً شناخت چهرة مقابل این خلیفة الهی یعنی شیطان به میان میآید و به جدّ میتوان گفت کتابی که در روبهروی خود دارید از جهت تحلیل جایگاه شیطان در زندگی انسان با توجه به آیات قرآن نکات بسیار دقیق و مفیدی را در اختیار خوانندگان قرار داده و زوایای حضور وسوسههای شیطانی را که منجر به محرومیت از ارتباط با عالم قدس میشود گوشزد نموده است.
4- آنچه که باید خوانندگان عزیز در رابطه با این کتاب عنایت فرمایند؛ پیگیری مباحث است. به این معنی که اولاً: کتاب باید از ابتدا، یعنی از جلسه اول و به طور دقیق مطالعه شود. ثانیاً: در ادامة مطالعه جلسات بعدی باید مطالب مطرحشده در جلسات گذشته مدّ نظر عزیزان باشد تا بتوان نقش اساسی این مباحث را در زندگی خود احساس کرد و از نتیجة واردشدن به یک دستگاه سلوکی محروم نگردید.
5- کتاب در دو بخش تنظیم شده؛ یک بخش مباحثی است قرآنی در رابطه با بهشت برزخ نزولی و ظهور جنبة آدمیت آدمها و نحوة فعالیت شیطان، و بخش دیگر در رابطه با نقش وسوسة شیطان و الهام ملک در روان انسان، که به شرح نظرات فلسفی ملاصدرا(ره) پرداخته است و در عین اینکه حاوی مطالب ارزشمندی است موجب تکمیل بخش اول نیز میگردد.
6- مباحثی که فعلاً به صورت این کتاب در اختیار عزیزان قرار دارد قبلاً به صورت نوزده جزوه منتشر گشت که با توجه به استقبال و استفادهای که خواهران و برادران ایمانی از آن کرده بودند و اصراری که بر چاپ آن به صورت کتاب داشتند با ویراستاری مجدد و اضافاتی، به صورت کتاب حاضر در اختیار همگان قرار گرفت. امید است مورد استفادة طالبان حیات طیبه قرار گیرد.
گروه فرهنگی المیزان
مقدمه مؤلف
باسمه تعالی
1- همانطور که از عنوان کتاب برمیآید هدف ما تدبّر هرچه بیشتر در آیاتی است که نظرها را به موضوع بهشت اولیه جلب میکند، در نتیجه در مطالبی که لابلای اوراق کتاب در روبهروی خود دارید کمتر سخن از ناله و فغانی است که چرا آدم به شجره ممنوعه نزدیک شد ودر نتیجه ما گرفتار زمین شدیم، بلکه نظر به حقیقت آدمیت در میان است و موشکافی شخصیت آدمیتی که هرکس در خود دارد، از این رو باید دائماً به کمک آیات قرآن آن آدمیت را بازخوانی کرد، و شاید کتاب حاضر بتواند کلیدهایی را برای بازگشودن بعضی از قفلهای پر رمز و راز این موضوع در اختیار خوانندگان عزیز قرار دهد، کلیدهایی فکرانگیزتر برای کشف حقایقی ازلی در بطن انسانیت و آدمیت آدمها.
2- در این کتاب ناگزیر به بعضی از حاشیهها و شاخ و برگهایی پرداختهایم که در جای خود طرح آنها برای جمعبندی نهایی ضروری است، و روی سخن با عزیزانی است که معتقدند قرآن رمز و رازهایی در ارائه فلسفه دقیق حیات زمینی دارد و باید با تدبّر در آیات قرآن آن رمز و رازها گشوده شوند و اعتبار و عظمت آیات الهی بیش از آن حدّی که در ابتدای امر به چشم میخورد، نمایان گردد.
3- امروزه با طرح و استحکام حکمت متعالیة جناب صدرالمتألهین(ره) که در واقع جمع بین شرع و عقل و حکمت و عرفان است، وقت آن رسیده است که متفکران جامعه قدمی جلوتر بگذارند و حکمت برتر را از متن قرآن و ادعیه و روایات خارج کنند و دیگر شایسته نیست در حالیکه زمانه آمادگی تدبّر و تفکر بیشتری دارد هنوز ما و مراکز علمی ما در فضای سالهایی بهسر ببرند که نه زمینة ظهور حکمت متعالیة صدرایی فراهم بود و نه کسی آمادگی ظهور حکمت قرآنی را داشت.
4- دیگر وقت آن نیست که هر وقت خواستیم تعقل کنیم به کتب حِکمی و فلسفی رجوع نماییم و هر وقت خواستیم عبادت کنیم به قرآن و ادعیه و روایات رجوع نماییم. باید با بودن اینهمه آمادگی فرهنگی و داشتن زبان تفکر، بتوانیم عظمتهای حکمت قدسی را در دل متون مقدس اسلامی ببینیم و بنمایانیم. سرمایة فکری تدوین شده توسط دانشمندان بزرگ اسلامی، زمینة تدبّر در قرآن و روایات را به خوبی فراهم کرده است.
امروز دیگر مثل آن روزهایی نیست که بر سر مجردبودن یا مادیبودن نفس ناطقه بحث داشته باشیم. امروز دیگر مثل آن روزهایی نیست که فکر بشر در مادیبودن و یا مجردبودن خیال متوقف باشد. سالها زمان برد تا صدرالمتألهین(ره) توانست تفکری را به میان آورد که به کمک آن بتوان در متون دین تدبّر نمود و به عمق عمیق آن نزدیک شد و از سطحینگری نسبت به آیات الهی نجات یافت. و اکنون تاریخ، مسئولیت دیگری را به عهدة ما گذاشته است و آن تدبّر و تفکر در متون قدسی است جهت دستیابی به حکمت برتر.
5- راستی چرا حاصل نزدیکی به شجرة ممنوعه، هبوط بر زمین است؟ این عیبها چه عیبهایی بود که با نزدیکی به شجرة ممنوعه ظاهر شد؟ آیا قبلاً نبود یا اعتنایی به آنها نمیشد؟ چرا اگر خدا در ابتدا میخواست در زمین خلیفهای برای خود تعیین کند کار انسانها را از بهشت شروع کرد و آن را به هبوط در زمین ختم نمود؟ آیا داستان بهشت آدم یک نوع نمایش آدم و آدمیت است به خود او و یا قصة خطایی است که امکان انجامندادن آن نیز بود؟ آیا آدمیت در مقابل حکم خدا عصیان کرد و سپس توبه نمود و یا شخص آدم چنین کرد؟ راستی چرا با اینکه توبة او پذیرفته شد، نتیجه نزدیکی به شجرة ممنوعه که هبوط بر زمین است از او برداشته نشد؟ اصلاً هبوط یعنی چه؟ آیا یک جابجایی مکانی است که از مکان بهشت او را به مکان زمین راندند، یا یک نوع تغییر منظر و تغییر مرتبه نفس است از مکانتی به مکانت دیگر؟ اگر شیطان به شخص آدم سجده نکرد، چرا با فرزندان آدم دشمنی میکند؟ آیا آدمی که جمیع اسماء الهی را آموخت، آدم ابوالبشر بود یا حقیقت الانسان که مصداق کامل آن حضرت محمد(ص) است؟ رابطة جان ما با وسوسههای شیطان چگونه است؟ حدّ تأثیر وسوسههای شیطان تا کجاست؟ الهامات ملائکه در خنثیکردن وسوسههای شیطان چگونه است؟ نقش انتخاب و ارادة ما در تأثیرپذیری از وسوسههای شیطان یا الهامات ملائکه در چه حدّ است؟ اینها از جمله نکاتی است که در کتاب به آنها پرداخته شده است.
6- چنانچه ملاحظه میفرمایید موضوع بهشت اولیة آدم موضوعی است بسیار پر رمز و راز و در عین حال زندگیساز و حکمت پرداز، و اگر درست با آن برخورد شود و شرط تدبّر در آیات مربوطه تا آخر رعایت گردد اصول بسیار مهمی را در رابطه با چگونگی زندگی زمینی در اختیار ما میگذارد و نه تنها جایگاه زندگی زمینی ما را در هستی برای ما روشن میکند، به خودی خود یک دستگاه سلوکی کاملی است برای سیر از کثرت به وحدت و از شجرة شاخهشاخه به حضرت اَحدیت.
امّا توصیة مؤکد این حقیر آن است که باید با این کتاب برخورد خاص خودش را داشت. اولاً: به عنوان یک دستگاه سلوکی و سیر از کثرت به وحدت به آن نگریست. ثانیاً: با تأمل و عزم چندساله با آن برخورد کرد، و پیشنهاد بنده آن است که چند نفر بهطور جداگانه هر هفته قسمتی از کتاب را بخوانند و سپس هفتهای یکساعت با همدیگر مباحثه کنند و یا از کسی که آمادگی بیشتر دارد کتاب را درس بگیرند تا إنشاءالله بتوانند وارد عالَم خاص و وقت و حضوری مناسب گردند عالَمی که خداوند انتظار دارد آدمیان در زندگی زمینی وارد آن عالَم شوند و از آن طریق راه بهشتی را برای خود بگشایند که در آن شیطان را راه نمیدهند و انسانها در ابدیتی بیکرانه، بیدغدغة وسوسة شیطان سراسر در حضورِ با حق بهسر برند. إنشاءالله
فرصت شِمُر طریقة رندی که این نشان
چون راهِ گنج بر همه کس آشکار نیست
طاهرزاده
جلسه اول ـ عالَم برای آدم، یا آدم برای عالَم؟
بسماللهالرحمنالرحیم
«وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ»؛(1)
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آیا در آن كسی را می گماری كه در آن فساد انگیزد و خونها بریزد و حال آنكه ما با ستایش تو [تو را] تنزیه می كنیم و به تقدیست می پردازیم فرمود من چیزی می دانم كه شما نمی دانید.
موضوع هدف حیات زمینی آدم از جمله مباحث عمیق قرآنی است كه تأمل و تدبر در آن موجب گشایش معارف بسیار عمیقی میگردد و جایگاه انسان در دنیا و وظایفی كه پیرو آن بر عهده انسان هست را روشن مینماید. همین طور كه میدانید معارفی كه قرآن به انسان ارائه میدهد، دارای درجات متفاوتی است و هركس در حدّ خود میتواند از آن بهرهگیری كند، و مسلّم است كه بعضی از معارف قرآنی برای جوابگویی به ابعاد عمیق و سؤالهای دقیق انسانی است به طوری که امام سجاد(ع) میفرمایند: بعضی از آیات قرآن مربوط به انسانهای ژرفنگری است که در آخرالزمان میآیند.(2) از جمله آن معارف عمیق، موضوع حیات آدم قبل از هبوط در زمین است كه خداوند در چندین جا از قرآن كریم از زوایای مختلف بدان پرداخته و رازهای گرانقدری را برای ما آشكار نموده است. قرآن میفرماید: «وَاتَّبِعُوا اَحْسَنَ ما اُنْزِلَ اِلَیْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ»؛(3) تبعیت كنید از بهترین چیزی كه برایتان از طرف پروردگارتان نازل شده است. با اندك تأمل در آیات مربوط به شرایط قبل از هبوط آدم، مشخص میشود كه از جمله آیاتی كه باید در زمرة «اَحْسَنَ مَا اُنْزِلَ اِلَیْكُمْ» قلمداد كرد، آیات مربوط به موضوع فوق است. به عنوان مثال؛ خدا در قرآن میفرماید: «فَاذْكُروُنی اَذْكُرْكُم»(4) یاد من باشید تا من هم یاد شما باشم. در جای دیگر میفرماید: «اُذْكُروُا نِعْمَتِیَ الَّتی اَنْعَمْتُ عَلَیْكُم»(5) به یاد نعمتهای من باشید كه به شما دادم. چنانچه ملاحظه میکنید عدهای را دعوت میكند كه از نعمتها بگذرید و مستقیماً به یاد خدا باشید و عدهای را دعوت میكند كه از طریق نعمتها به یاد خدا باشید. آری؛ هر دو دعوت، دعوت حقّی است ولی درجة آن دو متفاوت است. آری مستقیماً یادِ خودِ خدا بودن كار همه كس نیست و عموماً از طریق توجه به نعمتهای الهی میتوانند یاد خدا باشند. گفت:
خود هنر دان دیدن آتش عیان
نی گپ دلَّ عَلَی النّار دُخان
با توجه به این مقدمه خواستم عرض كنم بحث از اینكه سعی شود آدم جایگاه خود را در هستی بشناسد، یك بحث عمیقی است و بررسی آن شامل حال همة افراد نمیشود. ولی کسانیكه میتوانند در این موضوع و آیات مربوطه تدبّر كنند، نباید خود را محروم نمایند. زیرا کسیکه میتواند حقایق بالاتری را بفهمد، اگر در فهم آن حقایق همت نكند و به حقایق پایین یا متوسط بسنده نماید، در عین اینكه جواب سؤالات و استعدادات خود را به خوبی نداده، یكی از مشكلاتش در قیامت این است كه چرا جای خالی استعدادهایش را با معارف عمیق پر نكردهاست.
از بحثهای ذهنپرور و نظاممند؛ بحثِ حضور آدم و آدمیت در بهشت اولیه یا برزخ نزولی است. در قرآن به این معنا كه بودن انسان در مراتب هستی - اعم از برزخ نزولی و دنیا و برزخ صعودی- به چه معناست و فلسفه وجودی عالَم در رابطه با آدم چگونه است، بحث حساسی شده است و در واقع باید گفت این بحث به خودی خود یك دستگاه فكری دقیقی است كه جایگاه همة معارف دین را روشن مینماید. عموماً هم دیدهاید كه به راحتی كسی وارد آن نمیشود و نباید هم بشود، زیرا معارفی را كه مربوط به این موضوع است، به دست نمیآورد و بیشتر برای این افراد موضوع بهشت اولیة آدم یك قصه محسوب میشود. در صورتی كه قرآن هیچ چیزی را كه جنبه هدایتی برای ما نداشته باشد، نیاورده است، زیرا قرآن كتاب هدایت است و نه كتاب قصه.