مقدمه
باسمه تعالی
1- ادبِ «خیال»، «عقل» و «قلب» از انسان، موجود متعادلی میسازد که به راحتی میتواند با حقایق عالم مرتبط شود و استعدادهای معنوی خود را به شکوفایی برساند.
2- چگونه وقتی خیال انسان در اختیار انسان نیست انسان میتواند مدعی باشد موجود مختاری است؟ مگر وقتی خیالاتِ انسان، اختیار او را تحت تأثیر قرار میدهد باز جایی برای اختیارِ آزاد میماند؟
انسانی که با تمرکز عقلی و قلبی توانست متوجه حقایق عالم شود و توجه جان خود را به سوی آنها سوق دهد، میتواند اختیار خود را بهکار بندد تا جان خود را همنشین حقایق معنوی نماید.
3- همچنان که اگر خیالات خود را رها کنیم قوهی واهمه، خیالات را به ناکجاآبادها میکشاند و عمر انسان را با بیمحتوایی کامل همراه میکند، اگر قوهی خیال را تحت تأثیر عقل و قلب قرار دهیم، خیالاتِ انسان با صُوَر نوری مأنوس میگردد و زندگی را از حالت خشکِ عقلانی به شعف معنوی رهنمون میشود.
4- همهی حقیقت انسان قلب و دل اوست، اگر توانست قلب خود را ادب کند بقیهی قوا و اعضاء نیز جهت صحیحی پیدا خواهند کرد. قرآن نیز در همین راستا جایگاه ایمان را قلب انسان تعیین میکند.(1) لذا مولوی میگوید:
وصف بیداری دل ای معنوی
در نگنجد در هزاران مثنوی
5- انسانِ بینقص انسانی است که همهی ابعاد وجودی او، یعنی «جسم» و «حس» و «خیال» و «عقل» و «قلب» او تربیت شود، ولی باید بدانیم آنگاه که امکان به کمالرساندن همهی ابعاد خود را نداریم کدام بُعد از ابعاد خود را در اولویت قرار دهیم تا از رسیدن به هویت اصلی خود باز نمانیم.
6- مطالعهی آثار آنچه بر قلب عالمان خلوتنشین و حکیمان متعمق میگذرد، مطالعهی جنبهی باطنی خودمان در آینهی وجود آنان است، و در همین رابطه رسول خدا(ص) فرمودند: «الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِن »؛(2) مؤمن آینهی مؤمن است.
هرگز رسانههای دنیای جدید ظرفیت اظهار رازهایی را که بر قلب عالمان میگذرد و آنهادر کتب خود با مقدماتی که طرح میکنند، تبیین نمودهاند، ندارند. پس آنکس که از مطالعهی کتب عالمانِ خلوتنشین و حکیمان متعمِق محروم است، از شناخت لایههای عمیق جان خود محروم است.
7- اگر فرمودند: «الْكُتُبُ بَسَاتِینُ الْعُلَمَاءِ»؛(3) کتابها بوستان عالمان هستند، بدان جهت است که در برگبرگِ کتابهای عالمان و حکیمان، جلوهای از مظاهر اسمای الهیه به تجلی آمده است تا با نظاره بر آنها بهراحتی راه اتصال با پروردگار عالم فراهم گردد.
8- ساحاتی از حقیقت هست که فقط در فضای نظر به ربّ اکرم و در قالب تعلیم به کمک قلم، امکان بروز دارند(4) و مطالعهی آثار عالمان و حکیمان راه ورود به آن ساحات است. چنین کتابهایی است که انسان باید جان خود را با نور آنها به روشنایی بکشاند. اگر این راه گم شود، انسان برای همیشه از شناخت آن ساحات محروم میگردد و نمیتواند به افقی که باید بنگرد، درست نظر کند.
9- در عین اینکه مطالعهی آثار عالمانِ خلوتنشین امکان تربیت خیال و عقل و قلب را فراهم میکند، ولی چنانچه در ابتدا راه ادب ابعاد مذکور را درست بشناسیم، راه استفادهی بهتر از مطالعات خود را فراهم کردهایم.
مطالب فوق از جمله نکاتی است که میتوانید در کتابِ پیش رو دنبال بفرمایید.
10- کتابی که در اختیار عزیزان هست حاصل نشستی است که دانشجویان و طلاب در طی آن نشست، مشکلات خود را با استاد طاهرزاده در بارهی راههای ادب خیال و عقل و قلب و ضرورت و نحوهی مطالعه در میان گذاشتند، حاصل آن گفتگوها منجر به طرح نکات قابل استفادهای شد که بهتر دیدیم آنها را پس از اضافاتی که توسط استاد انجام شد، جهت استفادهی عموم خواهران و برادرانِ اهل تفکر به صورت مکتوب عرضه بداریم. به امید هرچه نزدیکترشدن عزیزان به حقایقی که شایسته است جان خود را با آن حقایق مأنوس کنند.
گروه فرهنگی المیزان
ابعاد وجودی انسان
مطلبی را در راستای چگونگی تربیت خیال و عقل و قلب عرض میكنم تا إنشاءالله مقدمهای باشد برای جوابگویی به بسیاری از سؤالاتی که دوستان در این رابطه دارند. عزیزان توجه دارند كه انسان باید ابعاد وجودی خود را در مسیر صحیح رشد دهد. و بداند هر بعدی را كه تعطیل كند به همان اندازه ناقص میماند و از تعادل همهجانبه محروم میشود. هرچند بعضی از ابعاد در حكم مقدمهاند، و بعضی از آنها اساس شخصیت ما را تشکیل میدهند، به همین جهت میتوان با جایگزینی بعضی موضوعات، جواب بعضی از ابعاد خود را نداد ولی بعضی از آنها اصلاً جایگزینبردار نیست؛ و اگر تقویت نشود، انسان ناقص میماند.