تفسیر سوره صاد

حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 38. صاد آیه 1-3

آیه
ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ
بَلِ الَّذِینَ کَفَرُواْ فِی عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ
کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَواْ وَّ لَاتَ حِینَ مَنَاصٍ
ترجمه
صاد، به قرآن پندآموز سوگند. آری، کسانی که کفر ورزیدند، در سرکشیِ سخت و مخالفت شدیدی هستند.
چه بسیار اقوام پیش از اینان که (به خاطر کفر و نفاق) هلاکشان کردیم، پس فریاد زدند، لیکن (چه سود) که زمان، زمان فرار نبود.
نکته ها
کلمه ی «عزّة» و «عزیز» به معنای نفوذ ناپذیری است. صلابت و نفوذ ناپذیری، گاهی بجاست، نظیر «ان العزّة للّه و لرسوله...» و گاهی نابجاست که به معنای سرسختی و یکدندگی و لجاجت است. گاهی سرچشمه عزّت، علم و قدرت و کمالات است، نظیر عزّتی که برای خدا و رسول و مؤمنان گفته می شود ولی گاهی سرچشمه عزّت، تکبّر و غرور و تعصّب و خودپسندی است، نظیر آیه مورد بحث. «بل الّذین کفروا فی عزّة و شقاق»
کلمه ی «شقاق» به معنای اختلاف و مخالفت شدیدی است که به جدایی بیانجامد. «قرن» به مردمی گفته می شود که مقارن یکدیگر و در یک زمان زندگی می کنند.
کلمه ی «لات» مرکب از دو حرف است، «لا» که به معنای نفی است و حرف «ت» که برای مبالغه و تأکید است، نظیر حرف تاء در علامة. «لات» در نفی زمان به کار می رود، یعنی: زمان، زمان چنین کاری نیست. کلمه ی «مناص» از «نوص» به معنای پناهگاه است.**تفسیر نمونه.***
حرف «ص» از حروف مقطعه است که در حدیث می خوانیم این حروف از متشابهاتی است که خداوند علم آن را مخصوص خود قرار داده است.**تفسیر راهنما.***
مراد از ندای کفّار در «نادوا» اعلام پشیمانی آنان از کرده های پیشین است که دیگر سودی به حال آنان ندارد. چنانکه در آیه 14 سوره انبیاء سخن آنان را چنین بیان می کند که می گویند: «یا ویلنا انّا کنّا ظالمین» ای وای بر ما، ما از ستمگران بودیم.
قرآن، ذکر است. «ذی الذکر»
ذکر مبارک است. «هذا ذکر مبارک»**انبیاء، 50.***
برای همه ی جهانیان ذکر است. «ذکر للعالمین»**ص، 87 .***
در دسترس همگان است. «لقد یسّرنا القرآن للذّکر»** قمر، 17 .***
پیام ها
1- سوگند خداوند به قرآن، نشانه عظمت این کتاب و حقانیّت پیامبر است. «و القرآن»
2- قرآن، فطرت های خفته را بیدار و دانسته های فراموش شده را یادآوری می کند. «ذی الذّکر»
3- با این که مطالب متفاوت و متنوّع بسیاری در قرآن آمده است، ولی خط اصلی در همه ی آنها هدایت مردم و تذکّر به آنان است. «ذی الذّکر»
4- عظمت قرآن به ذکر بودن آن است. «القرآن ذی الذّکر» همان گونه که ارزش عالم به غافل نبودن اوست. «فسئلوا اهل الذکر»**نحل، 43 و انبیاء، 7.*** و نفرمود: «فاسئلوا اهل العلم»
5 - انسان اختیار دارد ودر انتخاب راه آزاد است. قرآن برای تذکّر وهدایت انسان نازل شده لیکن برخی راه کفر را انتخاب می کنند. «ذی الذکر بل الّذین کفروا»
6- کفر کافران، ناشی از عناد و لجاجت آنان است نه قصور قرآن در بیان حقّ. «بل الّذین کفروا فی عزّة و شقاق»
7- از حوادث تاریخ درس بگیریم. «و کم اهلکنا»
8 - همه ی غرورها، زمانی خواهد شکست و به ناله و فریاد تبدیل خواهد شد. «فنادوا»
9- در برابر قهر خدا پناهی نیست. «و لات حین مناص»
10- توبه و ناله تا قبل از وقوع قهر کارساز است. «و لات حین مناص»
توضیحات

سیمای سوره ص

این سوره در مکّه نازل شده و هشتاد و هشت آیه دارد.
نام این سوره برگرفته از آیه اول آن و یکی از حروف مقطّعه قرآنی است.
آیات این سوره همچون سوره صافّات، بیانگر استمرار جریان بعثت در طول تاریخ و برخورد مشرکان و کافران با عقیده به توحید و معاد است.
در سوره صافّات، نام پیامبرانی چون نوح، ابراهیم، لوط، موسی، هارون، الیاس و یونس مطرح شد، این سوره بیشتر به تاریخ زندگی حضرت داود، سلیمان و ایّوب علیهم السلام، پرداخته است.
بخش پایانی سوره، ماجرای آفرینش انسان، سجده فرشتگان بر آدم و نافرمانی شیطان را بیان می کند تا مؤمنان به کرامت ذاتی انسان نزد خداوند پی برده و از پیروی شیطان دوری کنند.

سوره 38. صاد آیه 4

آیه
وَعَجِبُواْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ وَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ کَذَّابٌ
ترجمه
و تعجب کردند که هشدار دهنده ای از خودشان به سراغشان آمده و کافران گفتند: این، جادوگری دروغگو است.
پیام ها
1- مخالفان، نقطه ی قوّت پیامبر را نقطه ی ضعف او می پندارند. (از مردم بودن، نقطه ی قوّت است ولی کفّار از همین امر شگفت زده می شدند). «عجبوا... منذر منهم»
2- مهم ترین وظیفه ی انبیا هشدار است. «منذر منهم»
3- پیامبر، باید از جنس خود مردم باشد تا همان نیازها و احساسات را داشته باشد و بتواند الگو و رهبر مردم باشد. «منهم»
4- غرور و سرسختی نابجا، سبب می شود که انسان هر چه را مطابق تمایلاتش نباشد تکذیب کند. «فی عزة و شقاق و قال الکافرون...»
5 - کفّار به جای پیروی از منطق، تهمت می زدند. «ساحر کذّاب»