غزل شماره ۳۷۹
ای قدت همچو نیشکر نازک - تنت از پای تا به سر نازک
همچو عضو تو سر و قد زیبا - همه جای تو سیم بر نازک
از زمین ارم به آب حیات - ندهد چون قدت شجر نازک
بی خبر زد کرشمهات رگ جان - بودش از بس که بیشتر نازک
هست از روی نازک اندامان - کف پای تو بیشتر نازک
بسته خوش طاقهای ابرویت - دست قدرت به یکدیگر نازک
جان مجنون گداختی لیلی - گر بدی خویش آن قدر نازک
دارد آزار بس که افتاده - کوه سیمش گران کمر نازک
محتشم نیست در بنی آدم - خوی چون خوی آن پسر نازک
غزل شماره ۳۸۰
مژده ای صبر که شد هجرت هجران نزدیک - یوسف مصر وفا گشت به کنعان نزدیک
غم غمین از خبر فرقت دوری شد و گشت - دوری فرقت و محرومی حرمان نزدیک
گشت سررشته بعد من از آن در کوتاه - شد ره مور به درگاه سلیمان نزدیک
کرد عیسی ز فلک مرحله چند نزول - درد این خاک نشین گشت به درمان نزدیک
بوی خیر آید ازین وضع که یک مرتبه شد - کوی درویش به نزهت گه سلطان نزدیک
قرب آن سرو سمن پیرهن از شوق مرا - چاک پیراهن جان ساخت به جانان نزدیک
محتشم گرچه نشد قطع ره هجر تمام - حالیا راه طلب گشت به جانان نزدیک
غزل شماره ۳۸۱
ای روی تو از می ارغوان رنگ - دارد سمنت ز ارغوان رنگ
در دور خط تو مینماید - آیینهٔ آفتاب در زنگ
در سلسلهٔ تو همچون مجنون - صد خسرو بیکلاه و اورنگ
خواهم شومت دچار اما - در خواب که دربرت کشم تنگ
از غمزهٔ پر فن تو پیداست - کیفیت صلح و صورت جنگ
صدر نگفسون در آن دو چشمست - در هر رنگی هزار نیرنگ
این دل که تو داری ای غلط مهر - نرم است چو موم و سخت چو نسنگ
دل میشنو اندم در آن زلف - نالیدن طایر شب آهنگ
ای گل برهی مرو که خاری - در دامن عصمتت زند چنگ
یک لحظه به غیر اگر بیائی - بگریزی ازو هزار فرسنگ
در پای فتادنم ز کویت - عذریست چو عذر محتشم لنگ