فهرست کتاب


دیوان اشعار

محتشم کاشانی

شماره ۳۲

هرگز از زلف کجت بی‌پیچ و تابی نیستم - صید این دامم از آن بی‌اضطرابی نیستم
گرچه هستم در بهشت وصل ای حوری نژاد - چون قرینم با رقیبان بی‌عذابی نیستم
دی که بهر قتل می‌کردی شمار عاشقان - من یقین کردم که پیشت در حسابی نیستم
تا عتابت باشد از حلمم دل خوش که من - مرغ آتشخواره‌ام قانع به آبی نیستم
ز آب حلمت شعلهٔ عشقم به پستی مایل است - عاشقم آخر سزاوار عتابی نیستم
من که صد پیغام گستاخانه‌ات دادم هنوز - در خور ارسال عاشق کش جوابی نیستم
بزم آن مه محتشم مخصوص خاصان به که من - کو چه گردی ابترم عالیجنابی نیستم

شماره ۳۳

منم شکسته نهال ریاض عشق و گلی - ز دهر می‌کند امسال غالبا بی‌خم
به زخم ناوک او چون شوم شهید کنید - شهید ناوک شاطر جلال تاریخم

شماره ۳۴

به خوبی ذره‌ای بودی چه در کوی تو جا کردم - به دامن گرم آتشپاره‌ای اما خطا کردم
منت دادم به کف شمشیر استغنا که افکندی - تن اهل وفا در خون ولی بر خود جفا کردم
تو خود آئینه‌ای بودی ولی ماه جمالت را - من از فیض نظر آئینهٔ گیتی نما کردم
بلای خلق بودی اول ای سرو سهی بالا - منت آخر بلائی از بلاهای خدا کردم
نبود از صدق روی اهل حاجت در تو بی‌پروا - تو را من از توجه قبله حاجت روا کردم
خریداران ز قحط حسن می‌گشتند گرد تو - تو را من از عزیزی یوسف مصر صفا کردم
کنون او ذوق دارد محتشم از کردهای من - من انگشت تاسف می‌گزم که اینها چرا کردم