تفسیر سوره فصلت

حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 41. فصلت آیه 1-4

آیه
حم
تَنزِیلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لِّقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
بَشِیراً وَنَذِیراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ
ترجمه
حا، میم.
(این قرآن) از طرف خداوند بخشنده ی مهربان نازل شده است.
کتابی که آیات آن به روشنی بیان شده است، قرآنی عربی، برای مردمی که می دانند.
(کتابی) بشارت دهنده و هشدار دهنده؛ پس (با این حال) بسیاری از مردم روی گردان شدند و (ندای قرآن را) نمی شنوند.
نکته ها
کلمه «انزلنا» به معنای نزول دفعی و کلمه «تنزیل» به معنای نزول تدریجی است و شاید برای جمع میان دو تعبیر «انزلنا» و «تنزیل» بتوان گفت که مفاهیم و محتوای قرآن یکدفعه در شب قدر بر قلب مبارک پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نازل شده، ولی الفاظ و قالب ها به تدریج نازل شده است.**تفسیر راهنما.***
هر کجا سخن از نزول قرآن است، نشانه ای از تربیت، قاطعیّت، عزّت، حکمت و رحمت در کار است.
«تنزیل من ربّ العالمین»**واقعه، 80 و حاقّه، 43.***
«تنزیل الکتاب لاریب فیه»**سجده، 2.***
«تنزیل من اللّه العزیز الحکیم»**جاثیه، 2 و احقاف، 2.***
«تنزیل من الرّحمن الرّحیم»**فصّلت، 2.***
«تنزیل من حکیم حمید»**فصّلت، 42.***
پیام ها
1- قرآن به تدریج در صحنه های گوناگون نازل گشته است. «تنزیل»
2- قرآن، نزول تدریجی آن و هدف از نزول آن، برخاسته از رحمت گسترده و ابدی اوست. «تنزیل من الرّحمن الرّحیم»
3- قرآن در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به صورت کتابی موجود بوده است. «کتاب»
4- تجلیل از یک شخص یا کتاب، گاهی ضروری است. («فصّلت، آیاته، عربیّاً، نذیراً، بشیراً» صفات قرآن است.)
5 - قرآن از هر چیزی که در هدایت و رشد مردم مؤثّر است (مانند اوامر و نواهی، قصه ها و عبرت ها، استدلال ها، مثل ها، بیان نعمت ها، آینده ی بشر، حوادث قیامت، بیان عوامل عزّت و سقوط و...) به تفصیل و قاطعانه و شفّاف و بدون ابهام سخن گفته است. «فصّلت آیاته»
6- نه تنها محتوا بلکه الفاظ قرآن از خداست. «تنزیل... قرآناً عربیاً»
7- تفصیل و شیوایی قرآن را کسانی درک می کنند که به زبان عربی آشنا باشند. «قرآناً عربیاً لقوم یعلمون» (شاید مراد از «یعلمون» علم به زبان عربی باشد)
8 - قرآن برای همه ی مردم نازل شده «هُدیً للناس»**انعام، 91.*** لکن تنها اهل علم و تقوا از آن بهره مند می شوند. «لقوم یعلمون - هدیً للمتّقین»
9- علم، تنها خواندن و نوشتن نیست، بلکه فهم حقیقت است. «لقوم یعلمون» (با توجّه به این که بسیاری از هدایت یافتگان صدر اسلام قدرت خواندن و نوشتن نداشتند).
10- بیم و امید در کنار هم لازم است. «بشیراً و نذیراً»
11- اکثریّت، دلیل حقانیّت نیست. «فاعرض اکثرهم»
12- دلیل اعراض مردم از قرآن، جهل آنان است. «لقوم یعلمون... فاعرض اکثرهم»
توضیحات

سیمای سوره فصّلت

این سوره مکی است و پنجاه و چهار آیه دارد. نام این سوره برگرفته از آیه ی سوم است و آن را «حم سجده» نیز می گویند، چون با «حم» شروع می شود و در میان چهار سوره ای که سجده ی واجب دارد اولین سوره است.
آیات این سوره درباره ی رستاخیز، تاریخ اقوام پیشین، عظمت قرآن و نشانه های قدرت خداوند در هستی می باشد.
در حدیث می خوانیم که رسول خدا صلی الله علیه وآله هر شب، قبل از خواب سوره ی تبارک و حم سجده را تلاوت می فرمودند.** تفسیر روح المعانی.***

سوره 41. فصلت آیه 5

آیه
وَقَالُواْ قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَآ إِلَیْهِ وَفِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَ مِن بَیْنِنَا وَبَیْنِکَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ
ترجمه
و گفتند: «دل های ما از آن چه ما را به سوی آن دعوت می کنی در پوشش و پرده است و در گوش های ما سنگینی است، و میان ما و تو حجابی است، پس تو (کار خود را) انجام ده، ما نیز (کار خود را) انجام می دهیم.»
نکته ها
«اکنّة» جمع «کِنان» به معنای پارچه ای است که چیزی را در آن می پیچند.** مفردات راغب.***
«وقر» به معنای سنگینی در گوش است.
کفّار در برابر پیامبر و قرآن، پنج موضع گیری سخت داشتند:
الف: اعراض و دوری کردن. «فاعرض اکثرهم» (در آیه ی قبل)
ب) آماده نبودن قلبی برای پذیرش حقّ. «قلوبنا فی اکنة»
ج) گوش ندادن به پیام ها. «فی آذاننا وقر»
د) اعلام وجود مانع. (یعنی حجاب خودبینی و دنیاپرستی و...) «بیننا و بینک حجاب»
ه) پافشاری بر راه خود. «فاعمل اننا عاملون»
پیام ها
1- کار خداوند لطف کردن و نزول وحی از سرچشمه ی رحمت است. «تنزیل من الرحمن الرحیم» امّا شیوه ی کفّار لجاجت و اعراض است. «قلوبنا فی اکنة»
2- اگر دل تحت یک پوشش باشد قابل هشدار است، امّا چند پوشش کار را محال می کند. («اکنة» به صورت جمع آمده است).
3- اگر مخاطب آماده نباشد وحی و رحمت الهی و کتاب آسمانی و بشیر و نذیر بودن سودی نخواهد داشت. (با توجّه به آیه ی قبل و این آیه).
4- شرط اول پذیرش حقّ، شنیدن سخن حقّ است که معاندان خود را از آن محروم می کنند. «فی اذاننا وقر»
5 - موسی به دین خود، عیسی به دین خود، سخن کسانی است که حجابِ تعصّب ها و لجاجت ها، بر دل آنها پرده افکنده است. «من بیننا و بینک حجاب فاعمل اننّا عاملون»