آیه 186
آیه و ترجمه
وَ إِذَا سأَلَک عِبَادِی عَنی فَإِنی قَرِیبٌ أُجِیب دَعْوَةَ الدَّاع إِذَا دَعَانِ فَلْیَستَجِیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشدُونَ(186)
ترجمه :
186 و هنگامی که بندگان من از تو درباره من سؤال کنندبگو ) من نزدیکم ! دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا می خواند پاسخ می گویم، پس آنها باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند (و به مقصد برسند).
شان نزول
کسی از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم ) پرسید: آیا خدای ما نزدیک است تا آهسته با او مناجات کنیم ؟ یا دور است تا با صدای بلند او را بخوانیم ؟ آیه فوق نازل شد و (به آنها پاسخ داد که خدا به بندگانش نزدیک است ).**مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث.***
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 638@@@
تفسیر:
سلاحی به نام دعا و نیایش
از آنجا که یکی از وسائل ارتباط بندگان با خدا مساءله دعا و نیایش است به دنبال ذکر بخش مهمی از احکام اسلام در آیات گذشته آیه مورد بحث از آن سخن می گوید، و با اینکه یک برنامه عمومی برای همه کسانی که می خواهند با خدا مناجات کنند در بر دارد قرار گرفتن آن در میان آیات مربوط به روزه مفهوم تازه ای به آن می بخشد، چرا که روح هر عبادتی قرب به خدا و راز و نیاز با اوست .
این آیه روی سخن را به پیامبر کرده می گوید: ((هنگامی که بندگانم از تو درباره من سؤال کنند بگو من نزدیکم )) ( و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب ).
نزدیکتر از آنچه تصور کنید، نزدیکتر از شما به خودتان، و نزدیکتر از شریان گردنهایتان چنانکه در جای دیگر می خوانیم : و نحن اقرب الیه من حبل الورید (سوره ق آیه 16 ).
سپس اضافه می کند: ((من دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا می خواند اجابت می کنم )) (اجیب دعوة الداع اذا دعان ).
((بنابراین باید بندگان من دعوت مرا بپذیرند)) (فلیستجیبوا لی ).
((و به من ایمان آورند)) (و لیؤمنوا بی ).
((باشد که راه خود را پیدا کنند و به مقصد برسند)) (لعلهم یرشدون ) جالب اینکه در این آیه کوتاه خداوند هفت مرتبه به ذات پاک خود اشاره کرده و هفت بار به بندگان ! و از این راه نهایت پیوستگی و قرب و ارتباط و محبت خود را نسبت به آنان مجسم ساخته است !.
((عبدالله بن سنان )) می گوید از امام صادق (علیه السلام ) شنیدم که فرمود:
((زیاد دعا کنید زیرا دعا کلید بخشش خداوند و وسیله رسیدن به هر حاجت
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 639@@@
است، نعمتها و رحمتهائی نزد پروردگار است که جز با دعا نمی توان به آن رسید! و بدان هر در را که بکوبی عاقبت گشوده خواهد شد!**اصول کافی جلد 2 صفحه 468.***
آری او به ما نزدیک است، چگونه ممکن است از ما دور باشد در حالی که میان ما و قلب ما جای او است ! (و اعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه ) سوره انفال آیه 24).
نکته ها
1- فلسفه دعا و نیایش
آنها که حقیقت و روح دعا و اثرات تربیتی و روانی آن را نشناخته اند ایرادهای گوناگونی به مساءله دعا دارند:
گاه می گویند: دعا عامل تخدیر است، چرا که مردم را بجای فعالیت و کوشش و استفاده از وسائل پیشرفت و پیروزی، به سراغ دعا می فرستد، و به آنها تعلیم می دهد که بجای همه این تلاشها دعا کنند!
و گاه می گویند: اصولا آیا دعا کردن فضولی در کار خدا نیست ؟! خدا هر چه را مصلحت بداند انجام می دهد، او به ما محبت دارد، مصالح ما را بهتر از خود ما می داند، پس چرا ما هر ساعت مطابق دلخواه خود از او چیزی بخواهیم ؟!
و زمانی می گویند: از همه اینها گذشته آیا دعا منافات با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده خداوند ندارد؟
آنها که چنین ایرادهائی را مطرح می کنند از آثار روانی اجتماعی و تربیتی و معنوی دعا و نیایش غافلند؟ زیرا انسان برای تقویت اراده و بر طرف کردن ناراحتیها به تکیه گاهی احتیاج دارد، دعا چراغ امید را در انسان روشن می سازد.
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 640@@@
مردمی که دعا و نیایش را فراموش کنند، با عکس العملهای نامطلوب روانی و اجتماعی مواجه خواهند شد.
و به تعبیر یکی از روانشناسان معروف :
((فقدان نیایش در میان ملتی برابر با سقوط آن ملت است اجتماعی که احتیاج به نیایش را در خود کشته است معمولا از فساد و زوال مصون نخواهد بود.
البته نباید این مطلب را فراموش کرد که تنها صبح نیایش کردن و بقیه روز همچون یک وحشی به سر بردن بیهوده است، باید نیایش را پیوسته انجام داد و در همه حال با توجه بود تا اثر عمیق خود را در انسان از دست ندهد.))**(نیایش) نوشته طبیب و روانشناس مشهور (الکسیس کارل).***
آنان که برای دعا اثر تخدیری قائلند معنی دعا را نفهمیده اند، زیرا معنی دعا این نیست که از وسائل و علل طبیعی دست بکشیم و بجای آن دست به دعا برداریم، بلکه مقصود این است بعد از آنکه نهایت کوشش خود را در استفاده از همه وسائل موجود به کار بستیم، آنجا که دست ما کوتاه شد و به بنبست رسیدیم به سراغ دعا برویم، و با توجه و تکیه بر خداوند روح امید و حرکت را در خود زنده کنیم، و از کمکهای بی دریغ آن مبداء بزرگ مدد گیریم .
بنابراین دعا مخصوص به نارسائیها و بن بستها است، نه عاملی به جای عوامل طبیعی .
((نیایش در همین حال که آرامش را پدید آورده است، در فعالیتهای مغزی انسان یکنوع شکفتگی و انبساط باطنی و گاهی روح قهرمانی و دلاوری را تحریک می کند، نیایش خصائل خویش را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فرد نشان می دهد، صفای نگاه متانت رفتار، انبساط و شادی درونی، چهره پر از یقین، استعداد هدایت، و نیز استقبال از حوادث، اینها است که از وجود یک گنجینه پنهان در عمق روح ما حکایت می کند، و تحت این قدرت حتی مردم عقب مانده
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 641@@@
و کم استعداد نیز می توانند نیروی عقلی و اخلاقی خویش را بهتر به کار بندند، و از آن بیشتر بهره گیرند، اما متاسفانه در دنیای ما کسانی که نیایش را در چهره حقیقتش بشناسند بسیار کمند.**نیایش آلکسیس کارل.***
از آنچه گفتیم پاسخ این ایراد که می گویند دعا بر خلاف رضا و تسلیم است نیز روشن شد، زیرا دعا همانطور که در بالا شرح داده شد یکنوع کسب قابلیت برای تحصیل سهم زیادتر از فیض بی پایان پروردگار است .
به عبارت دیگر انسان به وسیله دعا توجه و شایستگی بیشتری برای درک فیض خداوند پیدا می کند، بدیهی است کوشش برای تکامل و کسب شایستگی بیشتر عین تسلیم در برابر قوانین آفرینش است، نه چیزی بر خلاف آن .
از همه گذشته دعا یکنوع عبادت و خضوع و بندگی است، و انسان به وسیله دعا توجه تازه ای به ذات خداوند پیدا می کند، و همانطور که همه عبادات اثر تربیتی دارد دعا هم دارای چنین اثری خواهد بود.
و اینکه می گویند دعا فضولی در کار خدا است ! و خدا هر چه مصلحت باشد انجام می دهد توجه ندارد که مواهب الهی بر حسب استعدادها و لیاقتها تقسیم می شود، هر قدر استعداد و شایستگی بیشتر باشد سهم بیشتری از آن مواهب نصیب انسان می گردد.
لذا می بینیم امام صادق (علیه السلام ) می فرماید: ان عند الله عز و جل منزلة لا تنال الا بمسالة : در نزد خداوند مقاماتی است که بدون دعا کسی به آن نمی رسد!.**اصول کافی جلد 2 صفحه 338 باب فضل الدعاء و الحث علیه حدیث 3.***
دانشمندی می گوید وقتی که ما نیایش می کنیم خود را به قوه پایان ناپذیری که تمام کائنات را به هم پیوسته است متصل و مربوط می سازیم .**آئین زندگی صفحه 156.***
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 642@@@
و نیز می گوید: امروز جدیدترین علم یعنی روانپزشکی همان چیزهائی را تعلیم می دهد که پیامبران تعلیم می دادند، چرا؟ به علت اینکه پزشکان روانی دریافته اند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین نگرانی و تشویش و هیجان و ترس را که موجب نیم بیشتری از ناراحتیهای ما است بر طرف می سازد.**آئین زندگی صفحه 152.***