جهان صحنه آزمایش الهی است
بعد از ذکر مساءله شهادت در راه خدا، و زندگی جاوید شهیدان، و همچنین مساءله صبر و شکر که هر کدام یکی از چهره های آزمایشهای الهی است، در این آیه به مساءله آزمایش به طور کلی و چهره های گوناگون آن اشاره می کند
@@تفسیر نمونه، جلد 1، صفحه : 525@@@
و به عنوان یک امر قطعی و تخلف ناپذیر می فرماید: به طور مسلم ما همه شما را با اموری همچون ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود میوه ها آزمایش می کنیم (و لنبلونکم بشی ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات ).
و از آنجا که پیروزی در این امتحانات جز در سایه مقاومت و پایداری ممکن نیست در پایان آیه می فرماید: و بشارت ده صابران و پایداران را (و بشر الصابرین ).
آنها هستند که از عهده این آزمایشهای سخت به خوبی بر می آیند و بشارت پیروزی متعلق به آنها است، اما سست عهدان بی استقامت از بوته این آزمایشها سیه روی در می آیند.
آیه بعد صابران را معرفی کرده می گوید: آنها کسانی هستند که هر گاه مصیبتی به آنها رسد می گویند ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم (الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون ).
توجه به این واقعیت که همه از او هستیم این درس را به ما می دهد که از زوال نعمتها هرگز ناراحت نشویم، چرا که همه این مواهب بلکه خود ما تعلق به او داریم، یکروز می بخشد و روز دیگر مصلحت می بیند و از ما باز می گیرد و هر دو صلاح ما است .
و توجه به این واقعیت که ما همه به سوی او باز می گردیم به ما اعلام می کند که اینجا سرای جاویدان نیست زوال نعمتها و کمبود مواهب و یا کثرت وفور آنها همه زودگذر است، و همه اینها وسیله ای است برای پیمودن مراحل تکامل توجه به این دو اصل اساسی اثر عمیقی در ایجاد روح استقامت و صبر دارد.
بدیهی است منظور از گفتن جمله انا لله و انا الیه راجعون تنها ذکر
@@تفسیر نمونه، جلد 1، صفحه : 526@@@
زبانی آن نیست، بلکه توجه به حقیقت و روح آن است که یکدنیا توحید و ایمان در عمق آن نهفته است .
و در آخرین آیه مورد بحث الطاف بزرگ الهی را برای صابران و سخت کوشان که از عهده این امتحانات بزرگ بر آمده اند بازگو می کند و می گوید: اینها کسانی هستند که لطف و رحمت خدا و درود الهی بر آنها است (اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة).**نویسنده المنار می گوید: منظور از (صلوات) در اینجا انواع تکریم و پیروزیها و ترفیع مقام نزد خدا و بندگان است و از ابن عباس نقل می کند که منظور از آن آمرزش گناهان می باشد (المنار جلد 2 صفحه 40) ولی روشن است که صلوات مفهوم وسیعی دارد که هم این امور و هم سایر رحمتها و نعمتهای الهی را شامل می شود.***
این الطاف و رحمتها آنها را نیرو می بخشد که در این راه پر خوف و خطر گرفتار اشتباه و انحراف نشوند، لذا در پایان آیه می فرماید: و آنها هستند هدایت یافتگان (و اولئک هم المهتدون ).
و به این ترتیب فشرده ای از مساءله بزرگ امتحان و هدف نهائی و چهره های مختلف، و عوامل پیروزی و همچنین نتائج آن را در این چند جمله کوتاه روشن می سازد.
نکته ها
نکته : 1- چرا خدا مردم را آزمایش می کند ؟
در زمینه مساءله آزمایش الهی بحث فراوان است، نخستین سؤالی که به ذهن می رسد این است که مگر آزمایش برای این نیست که اشخاص یا چیزهای مبهم و ناشناخته را بشناسیم و از میزان جهل و نادانی خود بکاهیم ؟ اگر چنین است
@@تفسیر نمونه، جلد 1، صفحه : 527@@@
خداوندی که علمش به همه چیز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه کس و همه چیز آگاه است، غیب آسمان و زمین را با علم بی پایانش می داند، چرا امتحان می کند ؟ مگر چیزی بر او مخفی است که با امتحان آشکار شود؟!
پاسخ این سؤال مهم را در اینجا باید جستجو کرد که مفهوم آزمایش و امتحان در مورد خداوند با آزمایشهای ما بسیار متفاوت است .
آزمایشهای ما همانست که در بالا گفته شد یعنی برای شناخت بیشتر و رفع ابهام و جهل است، اما آزمایش الهی در واقع همان پرورش و تربیت است .
توضیح اینکه در قرآن متجاوز از بیست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است، این یک قانون کلی و سنت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته (و از قوه به فعل رساندن آنها) و در نتیجه پرورش دادن بندگان آنان را می آزماید، یعنی همانگونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره می گدازند تا به اصطلاح آبدیده شود، آدمی را نیز در کوره حوادث سخت پرورش می دهد تا مقاوم گردد.
در واقع امتحان خدا به کار باغبانی پر تجربه شبیه است که دانه های مستعد را در سرزمینهای آماده می پاشد، این دانه ها با استفاده از مواهب طبیعی شروع به نمو و رشد می کنند، تدریجا با مشکلات می جنگند و با حوادث پیکار می نمایند در برابر طوفانهای سخت و سرمای کشنده و گرمای سوزان ایستادگی به خرج می دهند تا شاخه گلی زیبا یا درختی تنومند و پر ثمر بار آید که بتواند به زندگی و حیات خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد.
سربازان را برای اینکه از نظر جنگی نیرومند و قوی شوند به مانورها و جنگهای مصنوعی می برند و در برابر انواع مشکلات تشنگی، گرسنگی، گرما و سرما، حوادث دشوار، موانع سخت، قرار می دهند تا ورزیده و آبدیده شوند.
@@تفسیر نمونه، جلد 1، صفحه : 528@@@
و این است رمز آزمایشهای الهی .
قرآن مجید به این حقیقت در جای دیگر تصریح کرده می گوید و لیبتلی الله ما فی صدورکم و لیمحص ما فی قلوبکم و الله علیم بذات الصدور: او آنچه را شما در سینه دارید می آزماید تا دلهای شما کاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است (آل عمران 154).
امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) تعریف بسیار پر معنی در زمینه فلسفه امتحانات الهی دارد می فرماید: و ان کان سبحانه اعلم بهم من انفسهم و لکن لتظهر الافعال التی بها یستحق الثواب و العقاب : گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاهتر است ولی آنها را امتحان می کند تا کارهای خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از آنها ظاهر گردد.**نهج البلاغه کلمات قصار جمله 93.***
یعنی صفات درونی انسان به تنهائی نمی تواند معیاری برای ثواب و عقاب گردد مگر آن زمانی که در لابلای اعمال انسان خودنمائی کند، خداوند بندگان را می آزماید تا آنچه در درون دارند در عمل آشکار کنند، استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و کیفر او گردند.
اگر آزمایش الهی نبود این استعدادها شکوفا نمی شد و درخت وجود انسان میوه های اعمال بر شاخسارش نمایان نمی گشت و این است فلسفه آزمایش الهی در منطق اسلام .
نکته : 2 آزمایش خدا همگانی است
از آنجا که نظام حیات در جهان هستی نظام تکامل و پرورش است و تمامی موجودات زنده مسیر تکامل را می پیمایند، حتی درختان استعدادهای نهفته خود را با میوه بروز می دهند همه مردم از انبیاء گرفته تا دیگران طبق این قانون عمومی
@@تفسیر نمونه، جلد 1، صفحه : 529@@@
می بایست آزمایش شوند و استعدادات خود را شکوفا سازند.
گرچه امتحانات الهی متفاوت است، بعضی مشکل، بعضی آسان و قهرا نتائج آنها نیز با هم فرق دارد، اما به هر حال آزمایش برای همه هست، قرآن مجید به امتحان عمومی انسانها اشاره کرده می فرماید: ا حسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون : آیا مردم گمان می کنند بدون امتحان رها می شوند، نه هرگز بلکه همگی باید امتحان دهند (عنکبوت آیه 1) قرآن نمونه هائی از امتحانات پیامبران را نیز بازگو کرده است آنجا که می فرماید: و اذ ابتلی ابراهیم ربه : خداوند ابراهیم را امتحان کرد (بقره 124).
در جای دیگر آمده است : فلما رآه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی لیبلونی ا اشکر ام اکفر: هنگامی که یکی از پیروان سلیمان تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم به هم زدن از راه دور برای او حاضر کرد، سلیمان گفت این لطف خدا است برای اینکه مرا امتحان کند آیا شکرگزاری می کنم یا کفران ؟ (نمل 40 ).