فهرست کتاب


تفسیر نمونه، جلد1

آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان

حسودان لجوج

بسیاری از اهل کتاب مخصوصا یهود بودند که تنها به این قناعت


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 399@@@

که خود آئین اسلام را نپذیرند بلکه اصرار داشتند که مؤمنان نیز از ایمانشان باز گردند، و انگیزه آنان در این امر چیزی جز حسد نبود.

قرآن در آیات فوق به این امر اشاره کرده می گوید: ((بسیاری از اهل کتاب به خاطر حسد دوست داشتند شما را بعد از اسلام و ایمان به کفر باز گردانند با اینکه حق برای آنها کاملا آشکار شده است )) (ودّ کثیر من اهل الکتاب لو یردونکم من بعد ایمانکم کفارا حسدا من عند انفسهم من بعد ما تبین لهم الحق ).

در اینجا قرآن به مسلمانان دستور می دهد که در برابر این تلاشهای انحرافی و ویرانگر شما آنها را عفو کنید و گذشت نمائید تا خدا فرمان خودش را بفرستد چرا که خداوند بر هر چیزی توانا است )) (فاعفوا و اصفحوا حتی یاتی الله بامره ان الله علی کل شی ء قدیر).

این در واقع یک دستور تاکتیکی است که به مسلمانان داده شده که در برابر فشار شدید دشمن در آن شرائط خاص از سلاح عفو و گذشت استفاده کنند و به ساختن خویشتن و جامعه اسلامی بپردازند و در انتظار فرمان خدا باشند.

منظور از فرمان خدا در اینجا به گفته بسیاری از مفسران فرمان جهاد است که در آن هنگام هنوز نازل نشده بود، شاید به این علت که هنوز آمادگی همه جانبه برای این فرمان نداشتند، و لذا بسیاری معتقدند که این آیه بوسیله آیات جهاد که بعدا به آن اشاره خواهد شد نسخ شده است .

اما تعبیر به نسخ شاید در اینجا صحیح نباشد، چرا که نسخ آنست که حکمی ظاهرا به صورت نامحدود تشریع گردد اما در باطن موقت باشد، ولی حکم عفو و گذشت در آیه مورد بحث در شکل محدود بیان شده است، محدود به زمانی که فرمان الهی دائر به جهاد نیامده .


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 400@@@

آیه بعد دو دستور سازنده مهم به مؤمنان می دهد یکی در مورد نماز که رابطه محکمی میان انسان و خدا ایجاد می کند و دیگری در مورد زکات که رمز همبستگیهای اجتماعی است و این هر دو برای پیروزی بر دشمن لازم است، می گوید: ((نماز را بر پا دارید و زکات را ادا کنید)) و با این دو وسیله روح و جسم خود را نیرومند سازید (و اقیموا الصلوة و آتوا الزکاة ).

سپس اضافه می کند: تصور نکنید کارهای نیکی را که انجام میدهید و اموالی را که در راه خدا انفاق می کنید از بین میرود، نه ((آنچه از نیکیها از پیش می فرستید آنها را نزد خدا (در سرای دیگر) خواهید یافت )) ( و ما تقدموا لانفسکم من خیر تجدوه عند الله ).

((خداوند به تمام اعمال شما بصیر است )) (ان الله بما تعملون بصیر).

او بطور دقیق میداند کدام عمل را بخاطر او انجام دادهاید و کدام یک را برای غیر او.

نکته ها

نکته : 1

و ((اصفحوا)) از ماده ((صفح )) در اصل به معنی دامنه کوه، پهنی شمشیر، و یا صفحه صورت است، و این جمله معمولا به معنی روی گرداندن و صرف نظر کردن به کار میرود، و با قرینه جمله ((فاعفوا)) معلوم می شود که این روی بر گرداندن به خاطر قهر و بی اعتنائی نیست بلکه به خاطر گذشت بزرگوارانه است .

ضمنا این دو تعبیر نشان می دهد که مسلمانان حتی در آن زمان آنقدر قوت و قدرت داشتند که عفو و گذشت نکنند و به مقابله با دشمنان بپردازند، ولی برای اینکه دشمن اگر قابل اصلاح است اصلاح شود، نخست دستور به عفو و گذشت می دهد، و به تعبیر دیگر در برابر دشمن هرگز نباید خشونت، نخستین


تفسیر نمونه، جلد 1، صفحه : 401

برنامه باشد، بلکه اخلاق اسلامی ایجاب می کند که نخستین برنامه عفو و گذشت باشد، اگر مؤثر نشد آنگاه متوسل به خشونت شوند.

نکته : 2

جمله ((ان الله علی کل شی ء قدیر)) جمله ان الله علی کل شی ء قدیر ممکن است اشاره به این باشد که خداوند میتواند هم اکنون نیز شما را از طرق غیر عادی بر آنها پیروز گرداند، ولی طبع زندگی بشر و عالم آفرینش این است که هر کاری تدریجا و با فراهم شدن مقدمات انجام گیرد.

نکته : 3

جمله (( حسدا من عند انفسهم )) (انگیزه آنها حسدی از ناحیه خودشان است ) ممکن است اشاره به این باشد که حسد گاهی در شکل هدف منعکس می شود و آب و رنگ دینی به آن میدهند، ولی حسدی که آنها در این زمینه نشان میدادند حتی این رنگ را نیز نداشت بلکه صرفا جنبه شخصی داشت .**تفسیر المنار ذیل آیه مورد بحث.***

این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به حسدی باشد که در جان آنها ریشه دوانیده است .
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 402@@@

آیه 111 - 112

آیه و ترجمه

وَ قَالُوا لَن یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلا مَن کانَ هُوداً أَوْ نَصرَی تِلْک أَمَانِیُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَنَکمْ إِن کنتُمْ صدِقِینَ(111)

بَلی مَنْ أَسلَمَ وَجْهَهُ للَّهِ وَ هُوَ محْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ(112)

ترجمه :

111 آنها گفتند هیچکس جز یهود یا نصاری هرگز داخل بهشت نخواهد شد، این آرزوی آنها است، بگو اگر راست می گوئید دلیل خود را (بر این موضوع ) بیاورید.

112 آری کسی که در برابر خداوند تسلیم شود و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسی بر آنها است و نه غمگین خواهند شد (بنا بر این بهشت خداوند در انحصار هیچ طایفهای نیست ).

تفسیر:

انحصار طلبان بهشت

قرآن در آیات فوق اشاره به یکی دیگر از ادعاهای پوچ و نابجای گروهی از یهودیان و مسیحیان کرده و سپس پاسخ دندانشکن به آنها می گوید: ((آنها گفتند: هیچکس جز یهود و نصاری داخل بهشت نخواهد شد)) (و قالوا لن یدخل الجنة الا من کان هودا او نصاری )**گرچه جمله (قالوا) به صورت واحد ذکر شده ولی پیدا است که بیان حال دو گروه است که هر کدام ادعای جداگانه ای دار ند، یهود مدعی بودند بهشت مخصوص ما است، نصاری نیز می گفتند بهشت از آن ما است.***


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه :403@@@

در پاسخ ابتدا می فرماید: ((این تنها آرزوئی است که دارند)) (و هرگز به این آرزو نخواهند رسید) (تلک امانیهم ).

بعد روی سخن را به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم ) کرده می گوید: ((به آنها بگو هر ادعائی دلیلی می خواهد چنانچه در این ادعا صادق هستید دلیل خود را بیاورید)) (قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین ).

پس از اثبات این واقعیت که آنها هیچ دلیلی بر این مدعی ندارند و ادعای انحصاری بودن بهشت، تنها خواب و خیالی است که در سر میپرورانند، معیار اصلی و اساسی ورود در بهشت را به صورت یک قانون کلی بیان کرده، می گوید: آری کسی که در برابر خداوند تسلیم گردد و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش ثابت است )) (بلی من اسلم وجهه لله و هو محسن فله اجره عند ربه ).

و بنا بر این چنین کسانی نه ترسی خواهند داشت و نه غمگین می شوند (و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون ).

خلاصه اینکه بهشت و پاداش خداوند و نیل به سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه نیست، بلکه از آن کسانی است که واجد دو شرط باشند: در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهی، چنان نباشد که هر دستوری موافق منافعشان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آنها به طور کامل تسلیم حقند.

و در مرحله بعد آثار این ایمان در عمل آنها به صورت انجام کار نیک منعکس گردد، آنها نیکوکارند، نسبت به همگان و در تمام برنامه ها.

در حقیقت قرآن با این بیان مساءله نژاد پرستی و تعصبهای نابجا را بطور کلی نفی می کند و سعادت و خوشبختی را از انحصار طایفه خاصی بیرون می آورد


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه :404@@@

ضمنا معیار رستگاری را که ایمان و عمل صالح است، مشخص می سازد.

نکته ها

نکته : 1

((امانیهم )) جمع ((امنیة )) به معنی آرزوئی است که انسان به آن نمی رسد.

البته در اینجا این مدعیان اهل کتاب یک آرزو بیشتر نداشتند و آن انحصار بهشت به آنها بود، ولی از آنجا که این آرزو خود سرچشمه آرزوهای دیگر و به اصطلاح دارای شاخ و برگهای دیگری است به صورت ((جمع )) (امانی ) ذکر شده .

نکته : 2

جالب توجه اینکه در آیه فوق اسلام به وجه نسبت داده شده (آنها صورت خود را در برابر خدا تسلیم می کنند) این به خاطر آن است که روشنترین دلیل برای تسلیم در برابر چیزی آن است که انسان با تمام صورت متوجه آن شود.

این احتمال نیز وجود دارد که ((وجه )) به معنی ذات بوده باشد، یعنی آنها با تمام وجود خود تسلیم فرمان پروردگارند.

نکته : 3

آیات فوق، ضمنا این نکته را به همه مسلمانان تعلیم می کند که در هیچ مورد زیر بار سخنان بی دلیل نروند و هر کس ادعائی کرد، از او مطالبه دلیل کنند، و به این ترتیب سد تقلیدهای کورکورانه را بشکنند و تفکر منطقی بر جامعه آنان حاکم شود.

نکته : 4

ذکر جمله ((و هو محسن )) بعد از بیان مساءله تسلیم، اشاره به این است که تا ایمان راسخ وجود نداشته باشد، نیکوکاری به معنی وسیع کلمه حاصل نخواهد شد.


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه :405@@@

ضمنا این جمله نشان می دهد که نیکوکاری برای این افراد با ایمان جنبه یک فعل زودگذر ندارد، بلکه وصف آنها شده و در عمق جانشان نفوذ کرده است .

نفی خوف و غم از پیروان خط توحید، دلیلش روشن است چرا که آنها تنها از خدا میترسند، و از هیچ چیز دیگر وحشت ندارند، ولی مشرکان خرافی از همه چیز ترس دارند، از گفته های این و آن، از فال بد زدن، از سنتهای خرافی و از بسیار چیزهای دیگر.