2- واژه هاروت و ماروت
نام ((هاروت )) و ((ماروت )) به عقیده بعضی از نویسندگان، ایرانی الاصل است او می گوید در کتاب ارمنی با نام ((هرروت )) به معنی حاصلخیزی و ((مروت )) به معنی ((بی مرگی )) برخورد کرده است، او معتقد است که هاروت و ماروت ماخوذ از این دو لفظ می باشد.**اعلام قرآن صفحه 655.***
ولی این استنباط دلیل روشنی ندارد.
در ((اوستا)) الفاظ ((هرودات )) که همان ((خرداد)) باشد و همچنین ((امردات ))
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 376@@@
به معنی بی مرگ که همان مرداد است به چشم میخورد.**اعلام قرآن صفحه 655.***
دهخدا در لغت نامه خود نیز مطلبی در این زمینه نقل کرده است که بی شباهت به معنی اخیر نیست .
و عجیب اینکه : بعضی هاروت و ماروت را دو مرد از ساکنان بابل دانسته اند و بعضی حتی آنها را به عنوان شیاطین معرفی کرده اند در حالی که آیه فوق به وضوح این مسائل را رد می کند .
3- چگونه فرشته معلم انسان می شود ؟
در اینجا سؤالی باقی میماند و آن اینکه طبق ظاهر آیات فوق و روایات متعدد چنانکه گفتیم هاروت و ماروت دو فرشته الهی بودند که برای مبارزه با اذیت و آزار ساحران به تعلیم مردم پرداختند، آیا براستی فرشته می تواند معلم انسان باشد؟
پاسخ این سؤال در همان احادیث ذکر شده است و آن اینکه خداوند آنها را به صورت انسانهائی در آورد تا بتوانند این رسالت خود را انجام دهند، این حقیقت را می توان از آیه 9 سوره انعام نیز دریافت آنجا که می گوید: و لو جعلناه ملکا لجعلناه رجلا ((اگر او (پیامبر) را فرشتهای قرار می دادیم حتما او را به صورت مردی جلوه گر می ساختیم )).
4- هیچکس بدون اذن خدا قادر بر کاری نیست
در آیات فوق خواندیم که ساحران نمی توانستند بدون اذن پروردگار به کسی زیان برسانند این به آن معنی نیست که جبر و اجباری در کار باشدبلکه
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 377@@@
اشاره به یکی از اصول اساسی توحید است که همه قدرتها در این جهان از قدرت پروردگار سرچشمه می گیرد، حتی سوزندگی آتش و برندگی شمشیر بی اذن و فرمان او نمی باشد، چنان نیست که ساحر بتواند بر خلاف اراده خدا در عالم آفرینش دخالت کند و چنین نیست که خدا را در قلمرو حکومتش محدود نماید بلکه اینها خواص و آثاری است که او در موجودات مختلف قرار داده، بعضی از آن حسن استفاده می کنند و بعضی سوء استفاده، و این آزادی و اختیار که خدا به انسانها داده نیز وسیله ای است برای آزمودن و تکامل آنها.