2- چگونه کوه بالای سر بنی اسرائیل قرار گرفت
مفسر بزرگ اسلام مرحوم طبرسی از قول ابن زید چنین نقل می کند هنگامی که موسی (علیه السلام ) از کوه طور بازگشت و تورات را با خود آورد، به قوم خویش اعلام کرد کتاب آسمانی آورده ام که حاوی دستورات دینی و حلال و حرام است، دستوراتی که خداوند برنامه کار شما قرار داده، آنرا بگیرید و به احکام آن عمل کنید.
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 294@@@
یهود به بهانه اینکه تکالیف مشکلی برای آنان آورده، بنای نافرمانی و سرکشی گذاشتند، خدا هم فرشتگان را ماءمور کرد، تا قطعه عظیمی از کوه طور را بالای سر آنها قرار دهند.
در این هنگام موسی (علیه السلام ) اعلام کرد چنانچه پیمان ببندید و به دستورات خدا عمل کنید و از سرکشی و تمرد توبه نمائید این عذاب و کیفر از شما بر طرف می شود وگرنه همه هلاک خواهید شد.
آنها تسلیم شدند و تورات را پذیرا گشتند و برای خدا سجده نمودند، در حالی که هر لحظه انتظار سقوط کوه را بر سر خود می کشیدند، ولی به برکت توبه سرانجام این عذاب الهی از آنها دفع شد)).
همین مضمون در آیه 93 بقره و 154 نساء و 171 اعراف با مختصر تفاوتی آمده است .
یادآوری این نکته در اینجا نیز ضروری است که در چگونگی قرار گرفتن کوه بالای سر بنی اسرائیل جمعی از مفسران معتقدند که به فرمان خداوند، طور از جا کنده شد و همچون سایبانی بر سر آنها قرار گرفت .**مجمع البیان و جمعی دیگر از تفاسیر (ذیل آیه 171 _ اعراف).***
در حالی که بعضی دیگر می گویند: زلزله شدیدی در کوه واقع شد و چنان کوه به لرزه درآمد که افرادی که پائین کوه بودند، سایه قسمتهای بالای آن را بر سر خود مشاهده کردند و احتمال می دادند هر لحظه ممکن است بر سر آنها فرود آید، ولی به لطف الهی زلزله آرام گرفت و کوه به جای خود قرار گرفت .**المنار ذیل آیه مورد بحث.***
این احتمال نیز وجود دارد که قطعه عظیمی از کوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شدید از جا کنده شد، و از بالای سر آنها گذشت به طوری که چند لحظه آن را بر فراز سر خود دیدند و تصور کردند که بر آنها فرو خواهد افتاد.
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 295@@@
3- پیمان اجباری چه سودی دارد؟
بعضی در پاسخ این سؤال گفته اند: قرار گرفتن کوه بر سر آنها جنبه ارهاب و ترسانیدن داشته نه اجبار، وگرنه پیمان اجباری ارزشی ندارد
ولی صحیحتر این است که گفته شود: هیچ مانعی ندارد که افراد متمرد و سرکش را با تهدید به مجازات در برابر حق تسلیم کنند، این تهدید و فشار که جنبه موقتی دارد، غرور آنها را در هم می شکند و آنها را وادار به اندیشه و تفکر صحیح می کند و در ادامه راه با اراده و اختیار به وظائف خویش عمل می کند.
و به هر حال، این پیمان، بیشتر مربوط به جنبه های عملی آن بوده است وگرنه اعتقاد را نمی توان با اکراه تغییر داد.
4- کوه طور
در اینکه منظور از ((طور)) در اینجا اسم جنس به معنی مطلق کوه است و یا کوه معینی ؟ دو تفسیر وجود دارد: بعضی گفته اند طور اشاره به همان کوه معروفی است که محل وحی بر موسی بوده است، در حالی که بعضی دیگر احتمال داده اند طور در اینجا به همان معنی لغوی آن است، همان چیزی که در آیه 171 سوره اعراف از آن تعبیر به جبل شده است (و اذ نتقنا الجبل فوقهم ).**تفسیر ابوالفتوح رازی و تفسیر کبیر فخر رازی ذیل آیه مورد بحث.***
5 در تفسیر جمله خذوا ما آتیناکم بقوه از امام صادق (علیه السلام ) چنین نقل شده که از آنحضرت پرسیدند: اقوة الابدان او قوة القلب : ((آیا منظور از گرفتن آیات الهی با قوت و قدرت، قوت جسمانی است یا معنوی و روحانی ؟))
امام در پاسخ فرمود: ((فیهما جمیعا)) ((هم با قدرت جسمانی و هم روحانی هر دو.**محاسن برقی (طبق نقل تفسیر المیزان ذیل آیه مورد بحث).***
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 296@@@
و این دستوری است برای همه پیروان ادیان آسمانی در هر عصر و زمان که برای حفظ این تعلیمات و اجرای آنها باید هم به نیروهای مادی مجهز باشند و هم قوای معنوی .
آیه 65 - 66
آیه و ترجمه
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنکُمْ فی السبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَسِئِینَ(65)
فجَعَلْنَهَا نَکَلاً لِّمَا بَینَ یَدَیهَا وَ مَا خَلْفَهَا وَ مَوْعِظةً لِّلْمُتَّقِینَ(66)
ترجمه :
65 بطور قطع حال کسانی را از شما که در روز شنبه نافرمانی و گناه کردند دانستید، ما به آنها گفتیم بصورت بوزینه های طرد شده ای در آئید.
66 ما این جریان را مجازات و درس عبرتی برای مردم آن زمان و کسانی که بعد از آنان آمدند، و هم پند و اندرزی برای پرهیزکاران قرار دادیم .
تفسیر: