2- خارق عادات در زندگی بنی اسرائیل
بعضی از کسانی که با منطق اعجاز آشنا نیستند، جوشیدن اینهمه آب و این چشمه ها را از آن صخره، بعید شمرده اند، در حالی که این گونه مسائل که قسمت مهمی از معجزه انبیاء را تشکیل می دهد، چنانکه در جای خود گفته ایم، امر محال یا استثناء در قانون علیت نیست، بلکه تنها یک خارق عادت است یعنی مخالف با علت و معلولی است که ما با آن خو گرفته ایم .
بدیهی است تغییر مسیر علل و معلول عادی برای خداوندی که خالق زمین و آسمان و تمام جهان هستی است بهیچوجه مشکل نخواهد بود، چه اینکه اگر از روز اول این علل و معلول را طور دیگری آفریده بود و ما با آن خو گرفته بودیم وضع کنونی را خارق عادت و محال می پنداشتیم .
کوتاه سخن اینکه : آفریننده عالم هستی و نظام علت و معلول، حاکم بر آن است نه محکوم آن، حتی در زندگی روزمره ما، موارد استثنائی در نظام موجود علت و معلول کم نیست، و به هر حال مساءله اعجاز چه در گذشته چه در حال مشکل عقلی و علمی ایجاد نمی کند.**برای توضیح بیشتر به کتاب رهبران بزرگ مراجعه فرمائید.***
3- فرق میان ((انفجرت )) و ((انبجست ))
در آیه مورد بحث در مورد جوشیدن آب تعبیر به ((انفجرت )) شده، در حالی در آیه 160 سوره اعراف بجای آن ((انبجست )) آمده است که اولی به معنی جریان شدید آب است و دومی جریان خفیف و ملایم .
آیه دوم ممکن است اشاره به مرحله ابتدائی جریان این آب باشد تا مایه وحشت آنها نگردد و بنی اسرائیل بخوبی بتوانند آن را مهار کرده و در کنترل
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 275@@@
خود در آورند، در حالی که انفجرت به مرحله نهائی آن که شدت جریان آب است ناظر است .
در کتاب مفردات راغب آمده است که انبجاس در جائی گفته می شود که آب از روزنه کوچکی بیرون آید و انفجار به هنگامی گفته می شود که از محل وسیعی بیرون می ریزد، این تعبیر با آنچه قبلا گفتیم کاملا سازگار است .
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 276@@@
آیه 61
آیه و ترجمه
وَ إِذْ قُلْتُمْ یَمُوسی لَن نَّصبرَ عَلی طعَامٍ وَحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّک یخْرِجْ لَنَا ممَّا تُنبِت الاَرْض مِن بَقْلِهَا وَ قِثَّائهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا وَ بَصلِهَا قَالَ أَ تَستَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنی بِالَّذِی هُوَ خَیرٌ اهْبِطوا مِصراً فَإِنَّ لَکم مَّا سأَلْتُمْ وَ ضرِبَت عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسکنَةُ وَ بَاءُو بِغَضبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِک بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِئَایَتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیرِ الْحَقِّ ذَلِک بمَا عَصوا وَّ کانُوا یَعْتَدُونَ(61)
ترجمه :
61 و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: ای موسی هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم، از خدای خود بخواه که از آنچه از زمین می روید، از سبزیجات خیار، سیر، عدس، و پیاز برای ما برویاند، موسی گفت : آیا غذای پستتر انتخاب می نمائید (اکنون که چنین است بکوشید از این بیابان ) وارد شهری شوید، زیرا هر چه خواستید در آنجا هست . خداوند (مهر) ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زد و مجددا گرفتار غضب پروردگار شدند، چرا که آنها نسبت به آیات الهی کفر می ورزیدند و پیامبران را به ناحق می کشتند، اینها به خاطر آن بود که گناهکار و سرکش و متجاوز بودند.
تفسیر:
تمنای غذاهای رنگارنگ
به دنبال شرح مواهب فراوانی که خداوند به بنی اسرائیل ارزانی داشت
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 277@@@
در آیه مورد بحث، چگونگی کفران و ناسپاسی آنها را در برابر این نعمتهای بزرگ منعکس می کند و نشان می دهد که آنها چگونه مردم لجوجی بوده اند که شاید در تمام تاریخ دیده نشده است، افرادی این همه مورد لطف خدا قرار گیرند ولی در مقابل تا این حد ناسپاسی و عصیان کنند.
نخست می گوید: و به خاطر بیاورید زمانی را که گفتید ای موسی ما هرگز نمی توانیم به یک نوع غذا قناعت کنیم (من و سلوی هر چند خوب و لذیذ است، اما ما غذای متنوع می خواهیم ) (و اذ قلتم یا موسی لن نصبر علی طعام واحد).
بنابراین از خدایت بخواه تا از آنچه از زمین می روید برای ما قرار دهد از سبزیجات، خیار، سیر، عدس و پیاز (فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الارض من بقلها و قثائها و فومها و عدسها و بصلها).
ولی موسی به آنها گفت : آیا شما غذای پست تر را در مقابل آنچه بهتر است انتخاب می کنید؟ (قال اتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر).
((اکنون که چنین است از این بیابان بیرون روید و کوشش کنید وارد شهری شوید، زیرا آنچه می خواهید در آنجا است )) (اهبطوا مصرا فان لکم ما سالتم ).
سپس قرآن اضافه می کند ((خداوند مهر ذلت و فقر را بر پیشانی آنها زد)) (و ضربت علیهم الذلة و المسکنة ).
و بار دیگر به غضب الهی گرفتار شدند (و بائوا بغضب من الله ).
((این به خاطر آن بود که آنها آیات الهی را انکار می کردند و پیامبران را بنا حق می کشتند)) (ذلک بانهم کانوا یکفرون بایات الله و یقتلون النبیین بغیر الحق ).
و ((این به خاطر آن بود که آنها گناه می کردند و تعدی و تجاوز داشتند))
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 278@@@
(ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون ).
نکته ها