بازگشت آدم به سوی خدا
بعد از ماجرای وسوسه ابلیس و دستور خروج آدم از بهشت، آدم متوجه شد راستی به خویشتن ستم کرده، و از آن محیط آرام و پرنعمت، بر اثر فریب شیطان بیرون رانده شده، و در محیط پرزحمت و مشقت بار زمین قرار خواهد گرفت، در اینجا آدم به فکر جبران خطای خویش افتاد و با تمام جان و دل متوجه پروردگار شد، توجهی آمیخته با کوهی از ندامت و حسرت
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 196@@@
لطف خدا نیز در این موقع به یاری او شتافت و چنانکه قرآن در آیات فوق می گوید: ((آدم از پروردگار خود کلماتی دریافت داشت، سخنانی مؤثر و دگرگون کننده، و با آن توبه کرد و خدا نیز توبه او را پذیرفت )) (فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه ).
چرا که او تواب و رحیم است . ((انه هو التواب الرحیم ))
((توبه )) در اصل به معنی بازگشت است، و در لسان قرآن به معنی بازگشت از گناه می آید، این در صورتی است که به شخص گنهکار نسبت داده شود، ولی گاه این کلمه به خدا نسبت داده می شود، در آنجا به معنی بازگشت به رحمت است، یعنی رحمتی را که به خاطر ارتکاب گناه از بنده سلب کرده بود بعد از بازگشت او به خط اطاعت و بندگی به او باز می گرداند، و به همین جهت در مورد خدا تعبیر به تواب (بسیار بازگشت کننده به رحمت ) می شود.
و به تعبیر دیگر توبه لفظی است مشترک، میان خدا و بندگان، هنگامی که بندگان به آن توصیف شوند مفهومش این است که به سوی خدا بازگشته اند زیرا هر گنهکاری در حقیقت از پروردگارش فرار کرده، هنگامی که توبه می کند به سوی او باز می گردد.
خداوند نیز در حالت عصیان بندگان گوئی از آنها روی گردان می شود، هنگامی که خداوند به توبه توصیف می شود، مفهومش این است که نظر لطف و رحمت و محبتش را به آنها باز می گرداند.**به همین دلیل (توبه) هنگامی که به بنده نسبت داده می شود با کلمه (الی) و هنگامی که به خدا نسبت داده می شود با کلمه (علی) متعدی می شود (در صورت اول (تاب الیه) گفته می شود و در صورت دوم (تاب علیه)) (تفسیر کبیر فخر رازی و تفسیر صافی ذیل آیه مورد بحث).***
درست است که آدم در حقیقت کار حرامی انجام نداده بود، ولی همین ترک
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 197@@@
اولی نسبت به او عصیان محسوب می شد، او به سرعت متوجه وضع خود شد و به سوی پروردگارش بازگشت .
در اینکه منظور از ((کلمات )) چه بوده در پایان این بحث سخن خواهیم گفت .
به هر حال آنچه نمی بایست بشود یا می بایست بشود شد، و با اینکه توبه آدم پذیرفته گردید، ولی اثر وضعی کار او که هبوط به زمین بود تغییر نیافت، و چنانکه آیات فوق می گوید: ((ما به آنها گفتیم : همگی (آدم و حوا) به زمین فرود آئید، هر گاه از جانب ما هدایتی برای شما آید کسانی که از آن پیروی کنند، نه ترسی دارند و نه اندوهگین خواهند شد)) (قلنا اهبطوا منها جمیعا فاما یاتینکم منی هدی فمن تبع هدای فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون ).
((ولی آنان که کافر شوند و آیات ما را تکذیب کنند برای همی شه در آتش دوزخ خواهند ماند (والذین کفروا و کذبوا بایاتنا اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون ).
نکته ها
1- کلماتی که خدا بر آدم القا کرد چه بود؟
در اینکه ((کلمات )) و سخنانی را که خدا برای توبه به آدم تعلیم داد چه سخنانی بوده است در میان مفسران گفتگو است .
معروف این است که همان جملات سوره اعراف آیه 23 می باشد: قالا ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین )): ((گفتند: خداوندا ما بر خود ستم کردیم، اگر تو ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 198@@@
خواهیم بود)).
بعضی گفته اند منظور از کلمات، این دعا و نیایش بوده است :
اللهم لا اله الا انت سبحانک و بحمدک رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی انک خیر الغافرین .
اللهم لا اله الا انت سبحانک و بحمدک رب انی ظلمت نفسی فارحمنی انک خیر الراحمین .
اللهم لا اله الا انت سبحانک و بحمدک رب انی ظلمت نفسی فتب علی انک انت التواب الرحیم .
پروردگارا! معبودی جز تو نیست، پاک و منزهی، تو را ستایش می کنم، من به خود ستم کردم مرا ببخش که بهترین بخشندگانی .
خداوندا! معبودی جز تو نیست، پاک و منزهی، تو را ستایش می کنم، من به خود ستم کردم بر من رحم کن که بهترین رحم کنندگانی .
بارالها! معبودی جز تو نیست، پاک و منزهی، تو را حمد می گویم، من به خویش ستم کردم رحمتت را شامل حال من کن و توبه ام را بپذیر که تو تواب و رحیمی )).
این موضوع در روایتی از امام باقر (علیه السلام ) نقل شده است .**مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث.***
نظیر همین تعبیرات در آیات دیگر قرآن در مورد یونس (علیه السلام ) و موسی (علیه السلام ) می خوانیم، یونس به هنگام درخواست بخشش از خدا می گوید: سبحانک انی کنت من الظالمین ((خداوندا منزهی من از کسانی هستم که به خود ستم کرده ام )).**انبیاء _ 87.***
درباره حضرت موسی (علیه السلام ) می خوانیم : قال رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی فغفر له : ((گفت : پروردگارا من به خود ستم کردم مرا ببخش و خدا او را بخشید)).**قصص _ 16.***
@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 199@@@
در روایات متعددی که از طرق اهل بیت (علیهمالسلام ) وارد شده است می خوانیم : که مقصود از کلمات تعلیم اسماء بهترین مخلوق خدا یعنی محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهماالسلام ) بوده است، و آدم با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضای بخشش نمود و خدا او را بخشید.
این تفسیرهای سه گانه هیچگونه منافاتی با هم ندارد، چرا که ممکن است مجموع این کلمات به آدم، تعلیم شده باشد تا با توجه به حقیقت و عمق باطن آنها انقلاب روحی تمام عیار، برای او حاصل گردیده و خدا او را مشمول لطف و هدایتش قرار دهد.