سوره انبیا آیه 108
(108) قُلْ إِنَّمَا یُوحَی إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَ حِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ
(پس به آنان) بگو: جز این نیست که به من وحی می شود که معبود شما فقط خدای واحد است، پس آیا شما تسلیم هستید؟!
نکته ها:
امام رضا علیه السلام در میان هزاران نفر علاقمند در نیشابور در برابر تقاضای مردم، حدیث قدسی سلسلة الذهب را بیان فرمودند که توحید قلعه و دژ الهی است که هرکس در آن قرار گیرد، از هر جهت بیمه است، سپس فرمودند: شرط این توحید، پذیرش و تبعیت از امام زنده است. «کلمة لااله الاّ اللّه حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی و انَا من شروطها»**بحار، ج 3، ص 7.***
پیام ها:
1- دعوت به توحید، جلوه ای از رحمت الهی است. (رحمة للعالمین، قل انما یوحی )
سوره انبیا آیه 109
(109) فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ ءَاذَنتُکُمْ عَلَی سَوَآءٍ وَإِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ أَم بَعِیدٌ مَّا تُوعَدُونَ
پس اگر روی برگرداندند پس (به آنان) بگو: به همه ی شما بطور یکسان اعلام (خطر) کردم و من نمی دانم آن وعده ای (از عذاب الهی) که به شما داده شده، آیا (زمان وقوعش) نزدیک است، یا دور!
نکته ها:
سؤال: از آیات و روایات بسیاری استفاده می شود که پیامبراسلام صلی الله علیه و آله علم غیب گسترده ای داشته اند، همانگونه که در دعای ندبه می خوانیم: «و علمته علم ما کان و مایکون الی انقضاء خلقه» یعنی خدایا! تو به پیامبرت، علم گذشته و علم آینده جهان را تعلیم دادی. امّا در آیاتی نظیر آیه ی فوق به عباراتی برمی خوریم که نشانی از عدم علم پیامبر صلی الله علیه و آله است، آیا این آیات و روایات با یکدیگر متناقضند و یا وجه جمعی میان آنها وجود دارد؟
پاسخ: علم غیب دو گونه است، بخشی از آن به ذات احدیّت اختصاص دارد و کسی را بر آن راهی نیست، از جمله زمان وقوع قیامت، چنانکه در دعا نیز می خوانیم: «و بحقّ علمک الّذی استأثرت به لنفسک» خدایا! تو را بحقّ علمی که آن را مخصوص خودت قرار دادی، امّا بخش دیگری از آن را خداوند به انبیا واولیا و هرکه بخواهد عنایت می فرماید، آنچنان که در این آیه می بینیم: (تلک من انباء الغیب نوحیه الیک)**آل عمران، 44.*** همان طور که بسیاری از مسائل قرآن را اموری غیبی تشکیل می دهد.
وعده ی الهی برای کفّار، هم شکست و نابودی در جنگ ها و هم هلاکت و قهر و عذاب در قیامت است. (ما توعدون)
پیام ها:
1- بعضی از مردمِ لجوج، حتّی از «رحمة للعالمین» نیز روی برمی گردانند. (و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین... فان تولّوا)
2- انسان مختار است نه مجبور، لذا می تواند حتّی در برابر دعوت و درخواست انبیا نیز مقاومت و اعراض کند. (فان تولّوا)
3- نباید انتظار داشت که همه ی مردم سخن حقّ را بپذیرند که این هدف برای انبیا نیز محقّق نشده است. (فان تولّوا)
4- در مقابل لجاجت و اعراض مردم، مسئولیّت خود را از دست ندهیم. (فان تولّوا فقل)
5 - همه مردم بطور یکسان مخاطب هشدارهای پیامبران هستند و در این میان، جنسیّت، نژاد و زبان مطرح نیست. (آذنتکم علی سواء)
(آری در تبلیغ، همه مردم را با دیده ی یکسان بنگریم) (علی سواء)
6- هر چه را نمی دانیم، با صراحت بگوییم، نمی دانم. (ان ادری)
7- یک سری علوم، مخصوص به ذات مقدّس خداوند است. (ان ادری أقریب)
سوره انبیا آیه 110
(110) إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَیَعْلَمُ مَا تَکْتُمُونَ
همانا او، هم سخن آشکار را می داند و هم آنچه را که پنهان می کنید.