سوره انبیا آیه 70
(70) وَأَرَادُواْ بِهِ کَیْداً فَجَعَلْنَهُمُ الْأَخْسَرِینَ
و (اگر چه) آنان برای او (تدبیر بد و) کیدی را اراده کردند، ولی ما آنها را از زیانکارترین (مردم) قرار دادیم.
نکته ها:
مردان خدا اهداف مقدّس خود را در هر شرایطی دنبال می کنند و لحظه ای آرام نمی گیرند، هرچند تلاشهای آنان در قالب های متفاوتی صورت پذیرد. حضرت ابراهیم علیه السلام در مسیر رسالت الهی خویش ابتدا به سراغ عمو و قومش می رود و آنانرا به سوی توحید و یکتا پرستی دعوت می کند و چون نتیجه ای حاصل نمی شود در دوّمین مرحله به سراغ بت ها می شتابد و همه آنها را درهم می شکند، آنگاه فطرتشان را مخاطب قرار داده و به بیدار کردن آنان می پردازد و سرانجام پس از اندرز و توبیخ، آنها را به تعمق و اندیشه وامی دارد.
در ماجرای پرتاب حضرت ابراهیم به درون آتش، مطالب زیادی در تفاسیر آمده است، از جمله اینکه مشرکان با کمک و راهنمایی شیطان منجنیق ساختند، ولی آن حضرت با توکّل بی نظیرش به خداوند، از احدی از فرشتگان حتّی جبرئیل کمکی نگرفت ودر آن هنگام به مناجات و راز و نیاز با پروردگار و توسّل به محمّد و آل محمّد علیهم السلام مشغول بود.
واژه «اخسرین» در قرآن به کسانی اطلاق شده است که کار بدی را انجام می دهند امّا گمان می کنند که کارشان خوب است، پس زیانِ خود را درک نمی کنند، تا در پی جبران آن باشند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی خداوند به آتش امر کرد: (کونی برداً) دندان های ابراهیم از شدّت سرما (در میان آتش نمرودیان) به هم می خورد، تا آنکه گفته شد: (و سلاماً)**کافی، ج 8، ص 318.***
پیام ها:
1- یکی از شیوه های دعوت مردم به دین، آگاه کردن آنان به ضرر بی دینی است. (لاینفعکم و لا یضرکم)
2- سرچشمه و انگیزه ی عبادت، دستیابی به خیر و یا نجات از شر است که بت ها بر هیچکدام قادر نیستند. (لاینفعکم شیئاً و لا یضرکم)
3- اگر زمینه مناسبی برای بیداری پیدا شد باید منحرفان را تحقیر کرد. (اُفٍ لکم و لما تعبدون من دون الله)
4- عواطف باید تحت الشعاع مکتب باشد. (افّ لکم) با توجّه به اینکه عموی او نیز بت پرست بود.
5 - بت پرستی با عقل سازگار نیست. (افلا تعقلون؟) (افراد بی خرد لجوج سزاوار توبیخ هستند) (افلا تعقلون)
6- توحید، اندیشه ای عقلانی است. (افلا تعقلون)
7- کسانی به زور متوسل می شوند که از عقل و منطق بی بهره اند. (حرّقوه)
8 - مردان خدا تا پای جان بر اهداف خود پایدار هستند. (حرّقوه) سوزاندن، سخت ترین نوع قتل است.
9- بقای شرک با نابودی موحّدان امکان پذیر است. (حرّقوه وانصروا آلهتکم)
10- تعصّبات نابجا، انسان را تا مرز سوزاندن پیامبر به پیش می برد. (حرّقوه و انصروا آلهتکم)
11- دشمن در تحریک توده های ناآگاه، به مقدّسات متوسّل می شود، (انصروا آلهتکم) وبه غیرت وحمیّت نیز تمسّک می جوید. (ان کنتم فاعلین)
12- خداوند، هم سبب ساز است و هم سبب سوز. (یا نار کونی برداً و سلاماً)
سبب ساز است، زیرا نفسِ حضرت عیسی علیه السلام را سبب زنده شدن مردگان قرار می دهد، و سبب سوز است، زیرا سوزندگی را از آتش می گیرد و آن را بر ابراهیم سرد و سلامت می کند.
13- هستی شعور دارد ومخاطب قرار می گیرد. (یا نار کونی برداً وسلاماً) و نفرمود: «فجعلنا النار برداً و سلاماً»
14- آثار موجودات به خواست و اراده ی الهی است. (یا نار کونی برداً و سلاماً)
15- نور حقّ، با نار کفر خاموش نمی شود. (قالوا حرّقوه... قلنا یا نار کونی برداً)
16- قدرت خداوند می تواند همه ی توطئه ها را خنثی کند. (ارادوا به کیداً فجعلناهم الاخسرین)
17- عاقبت، حقّ پیروز است. (ارادوا - جعلناهم الاخسرین)
سوره انبیا آیه 71
(71) وَنَجَّیْنَهُ وَلُوطاً إِلَی الْأَرْضِ الَّتِی بَرَکْنَا فِیهَا لِلْعَلَمِینَ
و ما، او (ابراهیم) ولوط را (از شرّ کافران) به سرزمینی که در آنجا برای همه جهانیان برکت نهادیم، نجات دادیم.
سوره انبیا آیه 72
(72) وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَلِحِینَ
وبه او (ابراهیم) اسحاق و یعقوب را به عنوان نعمتی افزون بخشیدیم و همه را از صالحان قرار دادیم.
نکته ها:
دشمن می خواست ابراهیم را نابود کند (ارادوا به کیداً) امّا ما نه تنها او را نجات دادیم (نجّیناه) بلکه به او نسل با برکتی بخشیده (و وهبنا له) و همه آنها را نیز از صالحان و شایستگان قرار دادیم. (و کلاًّ جعلنا صالحین)
اینکه نام اسحاق علیه السلام در این آیه ذکر شد، ولی از اسماعیل علیه السلام که فرزند اوّل حضرت ابراهیم است، نامی به میان نیامد، شاید بخاطر توجّه دادن به تولّد عجیب و فوق العاده ی اسحاق باشد که با اراده ی الهی از مادری نازا یعنی ساره، آن هم در سن پیری بدنیا آمده است.
پیام ها:
1- خداوند، اولیای خود را رها نمی کند. (و نجینّاه و لوطاً)
2- کسی که از کوه آتش و دریای دشمن نترسد، به منطقه مبارک خواهد رسید. (الی الارض التی بارکنا)
3- نجات الهی در گرو تلاش و هجرت انسان است. (نجینا ... الی الارض)
4- نوادگان، عطیّه الهی هستند. (یعقوب نوه ابراهیم است) (وهبنا له)
5 - زمین ها یکسان نیستند. (الارض الّتی بارکنا) گاهی قطعه زمینی برای همه جهانیان برکت دارد. (للعالمین)
(بعضی مبارک بودن زمین ها را بخاطر سکونت اولیای خدا در آنها می دانند، ولی این آیه، برکت را به خود زمین نسبت داده است.)
6- برکت بدست خداست. (بارکنا)
7- ایمان و عمل صالح، علاوه بر خود شخص، در نسل او نیز بازتاب و اثر دارد. (وهبنا له اسحاق ... کلا جعلنا صالحین)
8 - افراد و نسل مبارک می بایست در سرزمین مبارک باشند. (الی الارض التی بارکنا - کّلاً جعلنا صالحین)
9- فرزند، عطیه ی الهی است (وهبنا) ولی آنچه از وجود فرزند مهم تر است، صالح بودن اوست. (کّلاً جعلنا صالحین)
10- صالح بودن، شرط اساسی در رهبری و نبوت است. (کّلاً جعلنا صالحین)