سوره انبیا آیه 47
(47) وَنَضَعُ الْمَوَزِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَمَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَی بِنَا حَسِبِینَ
و ما برای روز قیامت، ترازوهای عدل برپا خواهیم کرد، پس (در آن روز) هیچ ستمی به احدی نخواهد شد و اگر (عملی) همسنگ دانه ی خردلی (هم) باشد، ما آن را (برای محاسبه) خواهیم آورد و (همین قدر در دقّت محاسبات) کافی است که ما حسابرس باشیم.
نکته ها:
این آیه بشارتی به نیکوکاران و هشداری به خلافکاران است که اعمال شما بی کم و کاست، کیفر و پاداش داده می شود، چنانکه فیض کاشانی می گوید:
هشدار که هر ذرّه حسابست در اینجا - دیوان حسابست و کتابست در اینجا
«خَردل» نام گیاهی است که دانه های بسیار ریز سیاه دارد و در کوچکی و حقارت، ضرب المثل شده است.
«میزان» به معنای وسیله ی سنجش، بارها در قرآن مجید مطرح شده و مورد تأکید خداوند متعال قرار گرفته است. ناگفته پیداست که سنجش هر چیزی با وسیله ای متناسب با آن صورت می پذیرد، مثلاً برای سنجش درجه ی هوا، آن را با دماسنج، برای اندازه گیری طول، آن را با متر و برای سنجش وزن اشیا، آن را با کیلو محاسبه می کنند. بدیهی است که برای سنجیدن انسان و اعمال او نیز از وسیله ای متناسب با او که همان انسان کامل است استفاده شود، همانطور که در روایات آمده است: امامان معصوم و انبیا و اوصیا علیهم السلام موازین قسط هستند. **کافی، ج 1، ص 469 ؛ معانی الاخبار، ص 31.*** و در زیارتنامه ی امیرالمؤمنین علیّ علیه السلام نیز می خوانیم: «السلام علی میزان الاعمال»**تفسیر نمونه.***
سؤال: اگر واقعاً محاسبات خداوند، اینچنین دقیق است، پس دیگر عفو و کرم الهی چه جایگاه و توجیهی دارد؟!
پاسخ: حسابرسی یک اصل است و لطف و بخشش اصل دیگر که هر کدام در جای خود محفوظ است و منافاتی با دیگری ندارد.
سؤال: در بعضی آیات آمده است که خداوند برای گروهی از مردم، میزانی برپا نمی کند، (فلانقیم لهم یوم القیامة وزنا) آیا میزان برای افراد خاصّی خواهد بود؟
پاسخ: خیر، میزان برای همه ی انسان ها اقامه خواهد شد، امّا از آنجا که میزان برای محاسبه ی اعمال است وقتی تبهکاری چیزی در بساط ندارد تا ارائه کند و جهنّمی بودنش قطعی و مسلم است، دیگر نیازی به برپایی میزان نیست و سنجش بی معناست.**تفاسیر صافی و نورالثقلین.***
پیام ها:
1- هر چیز، هر شخص و هر عملی که قابلیّت سنجش داشته باشد، برای خود میزانی خواهد داشت. (الموازین)
2- حساب خداوند بسیار دقیق است. (مثقال حبة من خردل)
3- اعمال انسان در نظام آفرینش محو نمی شود و در قیامت با آن روبرو هستیم. (اتینا بها)
4- خدا، هم عالم است (اتینا بها)، هم عادل (القسط)، وهم حسابرس. (حاسبین)
سوره انبیا آیه 48
(48) وَلَقَدْ ءَاتَیْنَا مُوسَی وَهَرُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَآءً وَذِکْراً لِّلْمُتَّقِینَ
وهمانا ما به موسی و هارون، فرقان ونور وتذکّری برای اهل پروا عطا کردیم.
سوره انبیا آیه 49
(49) الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ
(همان) کسانی که از پروردگارشان در نهان می ترسند و همانانی که از قیامت در هراسند.
نکته ها:
همان گونه که اهداف کلّی انبیا یکی است، صفات کتب آسمانی آنان نیز یکسان است. صفاتی که در این آیه برای کتاب تورات ذکر شده، در آیات دیگر، برای قرآن هم آمده است:
الف: فرقان، (تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده)**فرقان، 1.*** («فرقان» به خبری گفته می شود که به واسطه ی آن، حقّ از باطل شناخته می شود.)
ب: ضیاء (نور)، (و انزل الیکم نوراً مبینا)**نساء، 174.***
ج: ذکر، (انّا نحن نزلنا الذکر)**حجر، 9.***
پیام ها:
1- لازم نیست که هر پیامبری برای خود کتابی جداگانه داشته باشد، چنانکه موسی و هارون، هر دو پیامبر، ولی یک کتاب داشتند و آن تورات بود. (آتینا موسی و هارون ...)
2- برای توفیق در یک حرکت، انسان به چند چیز نیاز دارد:
الف: شناخت راه از بیراهه. (الفرقان)
ب: نوری که در پرتو آن ببیند و به پیش برود. (ضیاءً)
ج: توجّه و عنایت به هدف، تا از مسیر اصلی، منحرف نگردد.**تفسیر نمونه.*** (ذکراً)
3- برای بهره مندی از هدایت انبیا باید به روحیه تقوی مجهّز شد. (ذکراً للمتقین)
4- نشانه ی تقوی، خداترسی ونگرانی از قیامت است. (للمتّقین الذین یخشون ربّهم... من الساعة مشفقون)