فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره طه آیه 92

(92) قَالَ یَهَرُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّواْ
(موسی در حالی که موی سر و صورت برادر را گرفته بود به او) گفت: ای هارون! زمانی که دیدی آنان گمراه شدند، چه چیز تو را بازداشت؟

سوره طه آیه 93

(93) أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی
از اینکه مرا پیروی نکنی؟ (چرا برای نجات مردم فوراً به سراغ من نیامدی؟) آیا دستور مرا نافرمانی کردی؟

سوره طه آیه 94

(94) قَالَ یَبْنَؤُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَ ءِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی
(هارون در جواب) گفت: (ای برادر و) ای فرزند مادرم! (موی) ریش و سر مرا (به مؤاخذه) مگیر، همانا من ترسیدم (با برخورد تند من و آنها متفرّق شوند و) تو بگویی میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی و کلام مرا مراقبت نکردی!
نکته ها:
هنگامی که حضرت موسی علیه السلام از کوه طور بازگشت و قوم خود را منحرف دید، سه گروه را زیر سؤال برد: الف: مردم (یا قوم الم یعدکم ربّکم)، ب: هارون علیه السلام (یا هارون ما منعک...)، ج: سامری (فما خطبک یا سامری).
به گفته ی تفسیر اطیب البیان، چون هارون علیه السلام پیامبر و معصوم است و به وظیفه ی نهی از منکر خود نیز عمل کرده است، می توان مؤاخذه موسی علیه السلام را به اصطلاح یک جنگ زرگری دانست که به در می گوید تا دیوار بشنود. به هارون می گوید که مردم حساب کار خود را بکنند.
در تفسیر صافی به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است که توبیخ موسی علیه السلام برای آن بود که چرا هارون علیه السلام به محض دیدن آن وضع، آن را فوراً به موسی اطلاع نداد.
در شیوه ی تبلیغ گاه می بایست برای تکان دادن افکار عمومی و ایجاد لرزه بر اندام مرده ی جامعه، دست به کار تازه ای زد. چنانچه موسی علیه السلام آن برخورد تند را با جانشین معصوم خویش انجام داد و یا حضرت علی علیه السلام در هنگام خطبه خواندن سیلی محکمی به صورت خود زدند، تا مردم را توجّه دهند.
پیام ها:
1- رهبران باید پاسخگوی انحرافات مردم باشند. (یا هارون ما منعک)
2- سکوت و بی تفاوتی مسئولین، مورد توبیخ است. (ما منعک)
3- بدعاقبتی، آفتی برای دینداران است. (رأیتهم ضلّوا)
4- پیامبر می تواند فرمان بَر پیامبر دیگر باشد. (أفعصیت امری)
5 - در جامعه باید مدیریت واحد حاکم باشد. (أفعصیت امری)
6- برای خاموش کردن غضب دیگران، از کلمات عاطفی استفاده کنیم. (یابن امّ)
7- دین ودینداری مهم تر از فامیل داری است. (لاتأخذ بلحیتی)
8 - غیرت و تعصّب دینی، لازمه ی پیامبری است. (لاتأخذ بلحیتی)
9- به متّهم فرصت دفاع بدهیم. (لاتأخذ بلحیتی)
10- موی بلند وزلف داشتن برای مرد جایز است. (و لا برأسی)
11- خطر تفرقه ی یک امّت، هارون پیامبر را نیز می ترساند. (انیّ خشیت)
12- حفظ وحدت، مهم تر از نجات یک گروه است. (انیّ خشیت... فرّقت)
13- در تصمیم گیری ها باید به مسئله ی اهمّ ومهم توجّه کرد. (انیّ خشیت)
14- در برخوردهای انقلابی باید به عوارض کار توجّه کرد و نباید یکسو نگر بود. (انیّ خشیت...)
15- خطر تفرقه افکنی مهم تر از خطر سکوت در برابر انحراف است. (فرّقت بین بنی اسرائیل...)