سوره طه آیه 39
(39) أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَی عَیْنِی
(به او وحی کردیم) که کودک خود را در صندوقی بگذار، پس آن (صندوق) را در دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل افکند و (کسی که) دشمن من و دشمن او (است)، آن را (از دریا) بگیرد. و (ای موسی!) من محبّتی از جانب خویش بر تو افکندم (تا تو را دوست بدارند) و تا زیر نظر من ساخته شوی (وپرورش یابی). نکته ها:
مراد از وحی در اینجا، الهام و القا بر قلب است، نه آن وحی اصطلاحی که مخصوص پیامبران است. زیرا رسالت، مخصوص مردان است. چنانکه در سوره یوسف، آیه 109 می فرماید: (و ما ارسلنا من قبلک الا رجالاً نوحی الیهم)
«تابوت»**مراد از تابوت در داستان طالوت وجالوت درآیه 248 سوره بقره، همین صندوقچه حضرت موسی است. (... ان یأتیکم التابوت فیه سکینة من ربّکم وبقیّة ممّا ترک آل موسی وآل هارون)*** به معنای صندوق و «یم» به معنای دریاست و تمام هشت مورد استعمال «یم» در قرآن، در داستان حضرت موسی می باشد.
بر خلاف امروزه که صنعت تنها به ساخت کالاها گفته می شود، قرآن صنعت را هم به کالا گفته «اصنع الفلک» و هم به تربیت انسانی. «لتصنع علی عینی»
همین که خداوند بر کاری اراده کند، تمام مقدمات آن را نیز فراهم می سازد. در اینجا برای حفظ موسی علیه السلام ، به مادرش الهام می کند که فرزندت را به دریا بینداز، به دریا امر می نماید که صندوق حامل کودک را به ساحل ببر، به قلب دشمن القا می فرماید که او را بگیر و محبّت کودک را نیز در دل او قرار می دهد.
امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند چنان محبّتی از موسی در دل مردم انداخت که هر کس موسی علیه السلام را می دید به او علاقه مند می شد.**تفسیر نمونه.***
رمز رسیدن به کمالات، دل کندن از وابستگی ها و دوستی هاست. «اقذفیه»
الف: دل کندن از خود؛ ابراهیم حاضر شد در آتش افتد.
ب: دل کندن از همسر؛ ابراهیم همسرش را در مکّه ی بی آب و گیاه گذارد.
ج: دل کندن از نوزاد؛ مادر موسی فرزند خود را در آب افکند.
د: دل کندن از نوجوان؛ ابراهیم حاضر شد اسماعیل را قربانی کند.
ه: دل کندن از شهوت؛ یوسف، درخواست کامیابی همسر عزیز مصر را نپذیرفت.
و: دل کندن از خواب؛ ثواب نماز در دل شب را کسی جز خدا نمی داند. (فلا تَعلم نفس ما اُخفی لهم من قرّة اعین)**سجده، 17.***
پیام ها:
1- گاهی والدین به خاطر فرزند، مشمول لطف خاص می شوند. (اوحینا الی امّک)
2- زن نیز می تواند به مقامی برسد که مورد وحی و الهام الهی قرار بگیرد. (اوحینا الی امک) (اگر چه این وحی، برای رسالت بشمار نمی رود، امّا الهام ساده نیز به حساب نمی آید، زیرا مادر موسی به واسطه ی آن، فرزند خود را تسلیم امواج آب کرد.)
3- در حرکت ونهضت انبیا، زنان نیز ایفای نقش کرده اند. (امّک)
4- دریا نیز همچون تمام هستی، تحت امر الهی است. (فلیلقه الیم بالساحل)
5 - تکرار کلمه «عدّو» نشانه عمق عداوت طاغوت نسبت به فرستادگان الهی است. (عدوٌ لی و عدوٌ له)
6- عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد. (یأخذه عدوٌ لی و عدوٌ له)
7- محبوبیّت یکی از الطاف الهی است. آنکه دلها از اوست، محبّت نیز از اوست. (محبّة منّی)
8 - اولیای خدا، تحت نظر و تربیت ویژه ی پروردگار قرار دارند. (علی عینی)
سوره طه آیه 40
(40) إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَکَ إِلَی أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَ لَاتَحْزَنَ وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّیْنَکَ مِنَ الْغَمِّ وَ فَتَنَّکَ فُتُوناً فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَی قَدَرٍ یَمُوسَی
آنگاه که خواهرت (در پی آن صندوق) می رفت تا بگوید: آیا شما را به کسی راهنمایی کنم که تکفّل و پرستاری او را بپذیرد؟! (و آنان پذیرفتند.) پس (این گونه) ما تورا به سوی مادرت باز گردانیدیم تا چشم او (به تو) روشن شود و اندوهگین نگردد. و(ای موسی!) تو شخصی (از فرعونیان) را به قتل رساندی (واز این بابت دچار اندوه گردیدی)، پس تو را از غم نجات دادیم و تو را در آزمون های مختلف آزمودیم. پس چند سالی را در میان مردم مدین (ودر کنار شعیب پیامبر) درنگ کردی، سپس (اینک) درزمان مقدّر (برای پذیرش رسالت به اینجا) آمدی.
نکته ها:
فرعون که صندوق را از آب گرفت، در آغاز تصمیم کشتن طفل را داشت، ولی همسرش او را از این کار بازداشت. لذا دایه ها را برای شیردادن کودک دعوت کردند، امّا موسی سینه ی هیچ یک از آنان را قبول نکرد، و نظام فرعونی در تغذیه کودک عاجز شد. خواهر موسی که ماجرا را دنبال می کرد، جلو آمد و با حالت عادّی گفت: من شما را به کسی معرّفی می کنم که این کودک سینه ی او را قبول کند. بدین گونه موسی به دامان مادر بازگشت.
در تاریخ زندگانی و مبارزات حضرت موسی علیه السلام چند زن نقش اساسی داشته اند؛ مادر موسی، خواهر موسی، همسر موسی و زن فرعون.
حوادث زندگانی انبیا، گاهی به یکدیگر شباهت دارد. مثلاً سرگذشت حضرت موسی علیه السلام با زندگانی حضرت یوسف علیه السلام از جهاتی مشابه است، از جمله:
الف: هر دو پیامبر مدّتی را در کاخ زندگی کرده اند.
ب: زندگی در کاخ، به انتخاب هیچ یک نبود.
ج: پدر و مادر هر دو پیامبر به فراق مبتلا شدند.
د: سرانجام، هر دو به سوی والدین خود بازگشتند.
ه: هر دو به فتنه ی دیگران دچار شدند؛ یوسف علیه السلام به فتنه برادران و موسی علیه السلام به فتنه فرعون.
و: در زندگی هر کدام، زنی کاخ نشین نقش داشته است، همسر عزیز مصر در نقش منفی وهمسر فرعون در نقش مثبت.
پیام ها:
1- در نظام حاکمیت طاغوت، هر کس از طرفداران حقّ، چه زن و چه مرد، باید نقش مبارزاتی خود را به خوبی انجام دهد. (تمشی اختک)
2- برای دریافت الطاف الهی باید حرکت نمود. (اوحینا... تمشی اختک)
3- پیشنهادات حقّ ومنطقی خود را با نرمی وملاطفت مطرح کنیم. (هل)
4- اسرار را فاش نکنیم. (من یکفله) و نگفت: «الی امّه»
5 - شیر دادن فرزند، کافی نیست، بلکه تکفّل کامل مهم است. (یکفله)
6- خدا به وعده های خویش وفادار است.**امام باقر علیه السلام فرمود: مدّت جدایی فرزند از مادر سه روز بود. تفسیر نورالثقلین.*** (انّا رادّوه الیک - فرجعناک الی امّک)
7- سرپرستی مادر، بهترین شرایط برای رشد فرزند است. (لتصنع علی عینی... فرجعناک الی امّک)
8 - رضایت مادر، جایگاه ویژه ای نزد خدا دارد. (فرجعناک الی امّک کی تقر عینها)
9- نگرانی از بازتاب کارها، به اخلاص و عصمت ضربه نمی زند. (فنجّیناک من الغّم) (موسی علیه السلام یک قبطی را بدون تعمّد کشته بود و اگر چه گناهی نداشت، ولی نگران و غمگین بود.)
10- مردان خدا آزمایشات سختی را در پیش روی دارند. (فتنّاک فتوناً)
11- پشت سر گذاردن مراحل سخت، مقدمه ی رسیدن به مقام الهی و معنوی است. (فتنّاک... ثمّ جئت علی قدر یا موسی)
12- انبیا نیز باید مزه ی حوادث سخت را بچشند. (فتنّاک فتوناً فلبثت سنین فی اهل مدین) (بعد از سال ها زندگانی در کاخ، اینک چوپانی در بیابان شروع می شود.)
13- مسئولیّت ها، توفیقات و الطاف الهی، دارای زمان بندی و حساب شده است. (جئت علی قدر یا موسی)
سوره طه آیه 41
(41) وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی
(ای موسی!) من تو را برای خودم ساخته و برگزیدم.