سوره مریم آیه 36
(36) وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَطٌ مُّسْتَقِیمٌ
و در حقیقت، خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید که راه مستقیم همین (بندگی او) است.
نکته ها:
اصرارِ حضرت مسیح بر یکتاپرستی و تأکید بر اینکه راه مستقیم همین است و بس، پاسخی است به طرفداران تثلیث و دیگران.**مشابه این آیه، در سوره ی آل عمران آیه ی 51 و سوره ی زخرف آیه ی 64 نیز آمده است.***
حضرت عیسی علیه السلام در معرّفی خود گفت: من بنده ی خدایم. (انّی عبدالله) اوّلین دستوری که دریافت کرد درباره ی نماز و عبادت بود. (و اوصانی بالصلوة) و اوّلین برنامه ای را هم که اعلام کرد پرستش و عبادت خداوند بود. (فاعبدوه)
پیام ها:
1- عبادت، سزاوار کسی است که پروردگار ماست. (ربّی و ربّکم فاعبدوه)
2- عیسی را فرزند خدا دانستن، تحریف در دین و مایه ی کفر است. (اللّه ربّی و ربّکم فاعبدوه)
3- یکتاپرستی و بندگی خدا، راه مستقیم و بقیّه ی راهها بیراهه است. (در قرآن، راه خدا و رسول و عبادت و اعتصام به خدا، راه مستقیم معرّفی شده است.) (هذا صراط مستقیم)
سوره مریم آیه 37
(37) فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنَهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ
پس گروه هایی از میان خودشان به اختلاف پرداختند، پس وای بر کسانی که کافر شدند از حضور در روز بزرگ (قیامت).
سوره مریم آیه 38
(38) أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یأَتُونَنَا لَکِنِ الظَّلِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلَلٍ مُّبِینٍ
چه خوب شنوا و بینایند روزی که به سوی ما می آیند، ولی ستمگران امروز در گمراهیِ آشکارند.
نکته ها:
«حزب» گروهی است که دارای مواضع و اهداف خاص و متّحدی باشند.
کلمه ی «مشهد» یا به معنای محلّ حضور مردم است و یا محل گواهی و ادای شهادت. زیرا در قیامت، هم مردم حاضر می شوند و هم گواهان بسیاری از فرشتگان و انبیا، درباره ی اعمال انسان گواهی می دهند.
بعضی از مردم، عیسی را خدا می دانستند، نظیر فرقه ی «یعقوبیّه» و بعضی گفتند: او فرزند خداست، مثل «نسطوریّه» و گروهی به تثلیث قائل شدند، مانند «اسرائیلیّه»، ولی همه در قیامت بر بطلان عقاید خود شهادت خواهند داد.**تفسیر اطیب البیان.***
پیام ها:
1- با اینکه حضرت عیسی علیه السلام ، راه مستقیم را نشان داد، باز گروهی اختلاف ایجاد کردند. (فاختلف)
2- حزب گرایی و اختلاف آگاهانه، در طول تاریخ بوده است. (فاختلف الاحزاب)
3- کفّار ظالمند. (به خود، مکتب وجامعه، ظلم می کنند) (للذین کفروا... الظالمون)