سوره مریم آیه 5
(5) وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَلِیَ مِن وَرَآءِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِراً فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیّاً
و همانا من برای پس از (مرگ) خود، از بستگانم بیمناکم و همسرم نازا بوده است، پس از جانب خود جانشینی (فرزندی) به من عطا فرما.
نکته ها:
«عاقِر» به مرد یا زنی گفته می شود که از او فرزندی به عمل نمی آید. «اشتعال» به معنای زبانه کشیدن آتش و انتشار آن است. بنابراین، جمله ی (واشتعل الرّأس) یعنی سفیدی موها در سر من، مثل آتش شعله کشیده و منتشر شده است.
با توجّه به آیه 38 آل عمران، که دعای زکریّا را چنین نقل می کند: (ربّ هب لی من لدنک ذرّیة طیّبة) معلوم می شود که مراد از (ولیّاً) در این آیه، فرزند صالحی است که جانشین پدر باشد.
در دعا، گاهی رابطه ی بنده و خدا به قدری تنگاتنگ می شود که به جای «یا ربّ»، «ربّ» می گوید.**تفسیر فی ظلال القرآن.***
امام صادق علیه السلام فرمود: نگرانی زکریّا از عمو وپسر عموهایش بود.**تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها:
1- در دعا از کلمه ی «ربّ» استمداد بجوییم، (ربّ... ربّ... ربّ) از ضعف های خود بگوییم، (واشتعل الرأس شیبا) نعمت ها و الطاف خدا را ذکر کنیم. (ولم اکن بدعائک ربّ شقیّا) آنگاه حاجت خود را به زبان آوریم. (فهب لی من لدنک ولیّاً)
2- پایه ی بدن آدمی استخوان است و ضعف استخوان، ضعف تمام بدن را به دنبال دارد. (وهن العظم)
3- مؤمن، هرگز از رحمت خدا مأیوس نمی شود. (زکریّا در پیری از خداوند فرزند می خواهد) (ربّ انّی وهن العظم... لم اکن بدعائک ربّ شقیّاً)
4- انسان مأیوس، بدبخت وشقی است. (ولم اکن بدعائک ربّ شقیّا) حتّی در سخت ترین شرایط، در دل مردان خدا یأس راه ندارد.
5 - مردان خدا، از وارث بد می ترسند. (خفت الموالی من ورائی)
6- در بینش الهی، اراده خداوند بر عوامل طبیعی حاکم است. (هب لی من لدنک)
7- با اینکه خداوند حاجات انسان را می داند، امّا در دعا و ناله، برکاتی مانند آرامش روحی، تواضع و عبودیّت دعاکننده و مدح و ستایش خداوند نهفته است. (انّی وهن العظم... هب لی من لدنک ولیّاً)
8 - فرزند، هبه ی آسمانی از جانب خداوند است. (فهب لی من لدنک)
9- نه همسر نازا را رها کنید و نه امید خود را از دست بدهید. (کانت امرأتی عاقرا... هب لی من لدنک ولیّاً)
10- علاقه به جاودانگی و خلود، در فطرت بشر وجود دارد و انسان دوست ندارد فراموش شده و اَبتر باشد. (هب لی من لدنک ولیّا)
11- گرچه یکی از نگرانی های انسان، بی فرزند بودن است (خفت)، ولی اولیای خدا فرزند را بیشتر برای تداوم اهداف معنوی خود می خواهند. (ولیّا)
سوره مریم آیه 6
(6) یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ ءَالِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیّاً
(خداوندا! به من جانشینی عطا کن) که وارث من و دودمان یعقوب باشد و پروردگارا! او را پسندیده قرار ده.
سوره مریم آیه 7
(7) یَزَکَرِیَّآ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَمٍ اسْمُهُ یَحْیَی لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیّاً
(خداوند فرمود:) ای زکریّا! ما تو را بشارت می دهیم به پسری که نامش یحیی است (و) قبلاً همنامی برای او قرار نداده ایم.