فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره مریم آیه 3

(3) إِذْ نَادَی رَبَّهُ نِدَآءً خَفِیّاً
زمانی که پروردگارش را با ندایی پنهان خواند.
نکته ها:
«کهیعص»، از حروف مقطّعه قرآن است که در آن اسرار و رموزی نهفته ودر برخی دعاها خداوند را به این حروف سوگند می دهیم ومی گوییم: «بحقّ کهیعص» چنانکه حضرت علی علیه السلام در دعایی فرمودند: «اللهم نسئلک یا کاف ها یا عین صاد».**تفسیر مجمع البیان.***
«نداء» به معنای خواندن با صدای فریاد است و «خَفیّاً» به معنای پنهانی است نه آهسته، چون چنین ندایی آهسته نمی شود، ولی پنهانی می شود.**تفسیر نمونه.*** شاید دعای پنهانی زکریّا به خاطر استهزای مردم باشد که نگویند چرا این پیرمرد از خداوند فرزند می خواهد. (نداء خفیّا)
در حدیث آمده است: «خیر الدّعا الخفیّ» بهترین دعا، دعایی است که پنهانی باشد.**تفسیر مجمع البیان.***
نام «زکریّا» هفت مرتبه در قرآن آمده است، او از انبیای بنی اسرائیل و از فرزندان هارون، برادر موسی است.
پیام ها:
1- یادآوری نعمت های ویژه ی خداوند، عامل محبّت الهی است. (ذکر رحمت ربّک)
2- یاد اولیای خدا یک ارزش است. (ذکر... زکریّا)
3- عبادت ودعا، زمینه ی دریافت رحمت است. (رحمت ربّک... اذ نادی ربّه)
4- از نقش دعا در تحوّلات زندگی بشر غافل نشویم. (اذ نادی) پیامبران نیز برای حل مشکلات خویش به دعا روی می آورند.
5 - مؤمن هرگز احساس تنهایی نمی کند. (اذ نادی ربّه)
6- اگر خداوند بخواهد ندای مخفی بندگان خالص را برای تاریخ علنی می کند. (نداء خفیّا)
7- دعای پنهانی با ارزش تر است، چون به اخلاص نزدیک تر است. (نداء خفیّا)

سوره مریم آیه 4

(4) قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَلَمْ أَکُن بِدُعَآئِکَ رَبِّ شَقِیّاً
(زکریّا) گفت: پروردگارا! همانا استخوانم سست شده، و (موی) سرم از شعله ی پیری، سفید شده است و پروردگارا! من هرگز در دعای تو (از اجابت) محروم نبوده ام.

سوره مریم آیه 5

(5) وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَلِیَ مِن وَرَآءِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِراً فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیّاً
و همانا من برای پس از (مرگ) خود، از بستگانم بیمناکم و همسرم نازا بوده است، پس از جانب خود جانشینی (فرزندی) به من عطا فرما.
نکته ها:
«عاقِر» به مرد یا زنی گفته می شود که از او فرزندی به عمل نمی آید. «اشتعال» به معنای زبانه کشیدن آتش و انتشار آن است. بنابراین، جمله ی (واشتعل الرّأس) یعنی سفیدی موها در سر من، مثل آتش شعله کشیده و منتشر شده است.
با توجّه به آیه 38 آل عمران، که دعای زکریّا را چنین نقل می کند: (ربّ هب لی من لدنک ذرّیة طیّبة) معلوم می شود که مراد از (ولیّاً) در این آیه، فرزند صالحی است که جانشین پدر باشد.
در دعا، گاهی رابطه ی بنده و خدا به قدری تنگاتنگ می شود که به جای «یا ربّ»، «ربّ» می گوید.**تفسیر فی ظلال القرآن.***
امام صادق علیه السلام فرمود: نگرانی زکریّا از عمو وپسر عموهایش بود.**تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها:
1- در دعا از کلمه ی «ربّ» استمداد بجوییم، (ربّ... ربّ... ربّ) از ضعف های خود بگوییم، (واشتعل الرأس شیبا) نعمت ها و الطاف خدا را ذکر کنیم. (ولم اکن بدعائک ربّ شقیّا) آنگاه حاجت خود را به زبان آوریم. (فهب لی من لدنک ولیّاً)
2- پایه ی بدن آدمی استخوان است و ضعف استخوان، ضعف تمام بدن را به دنبال دارد. (وهن العظم)
3- مؤمن، هرگز از رحمت خدا مأیوس نمی شود. (زکریّا در پیری از خداوند فرزند می خواهد) (ربّ انّی وهن العظم... لم اکن بدعائک ربّ شقیّاً)
4- انسان مأیوس، بدبخت وشقی است. (ولم اکن بدعائک ربّ شقیّا) حتّی در سخت ترین شرایط، در دل مردان خدا یأس راه ندارد.
5 - مردان خدا، از وارث بد می ترسند. (خفت الموالی من ورائی)
6- در بینش الهی، اراده خداوند بر عوامل طبیعی حاکم است. (هب لی من لدنک)
7- با اینکه خداوند حاجات انسان را می داند، امّا در دعا و ناله، برکاتی مانند آرامش روحی، تواضع و عبودیّت دعاکننده و مدح و ستایش خداوند نهفته است. (انّی وهن العظم... هب لی من لدنک ولیّاً)
8 - فرزند، هبه ی آسمانی از جانب خداوند است. (فهب لی من لدنک)
9- نه همسر نازا را رها کنید و نه امید خود را از دست بدهید. (کانت امرأتی عاقرا... هب لی من لدنک ولیّاً)
10- علاقه به جاودانگی و خلود، در فطرت بشر وجود دارد و انسان دوست ندارد فراموش شده و اَبتر باشد. (هب لی من لدنک ولیّا)
11- گرچه یکی از نگرانی های انسان، بی فرزند بودن است (خفت)، ولی اولیای خدا فرزند را بیشتر برای تداوم اهداف معنوی خود می خواهند. (ولیّا)