سوره کهف آیه 105
(105) أَوْلَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بَِایَتِ رَبِّهِمْ وَلِقَآئِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَلُهُمْ فَلَانُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ وَزْناً
آنان، کسانی اند که به آیات پروردگارشان و دیدار او (در قیامت) کفر ورزیدند، پس کارهایشان تباه ونابود شد. پس ما برای آنان در قیامت، میزانی برپا نخواهیم کرد، (چون کارشان وزن وارزشی ندارد تا نیاز به میزان باشد.)
سوره کهف آیه 106
(106) ذَلِکَ جَزَآؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُواْ وَاتَّخَذُواْ ءَایَتِی وَرُسُلِی هُزُواً
این است که کیفر آنان دوزخ است، به خاطر کفری که ورزیدند و آیات من و فرستادگانم را به مسخره گرفتند.
نکته ها:
«حَبط»، در لغت آن است که شکم حیوان به خاطر خوردن گیاه سمّی باد کند و آن را در معرض مرگ قرار دهد که هر کس می بیند، می پندارد حیوانی سالم و پرگوشت است، در حالی که در شکم آن باد و خودش مسموم است. تباه شدن اعمال انسان را نیز از این رو حبط می گویند که آنان توسط گناهان، مسموم و توخالی و در معرض نابودی قرار گرفته اند.
مردم در قیامت سه گروهند:
الف: گروهی که از خوبی نیاز به میزان ندارند.
ب: گروهی که از بدی و شقاوت نیاز به میزان ندارند. (فلا نقیم لهم یوم القیامة وزنا)
ج: گروهی متوسّط که باید عمل هایشان محاسبه گردد. (اما من ثقلت موازینه. فهو فی عیشة راضیة. و امّا من خفّت موازینه. فامّه هاویة)**قارعه، 6 - 9.***
پیام ها:
1- کفر به خدا، سبب حبط اعمال می شود و هر چه که پوک شد، وزنی ندارد. (حبطت، فلا نقیم لهم... وزناً)
2- حقّ، نزد خدا وزن دارد، ولی باطل پوچ و بی وزن است. (فلا نقیم... وزناً)
3- سرنوشت انسان در گرو اعمال خودش است. (جزائهم... بما کفروا)
4- سرانجام کفرو مسخره کردن آیات ورسولان الهی، دوزخ است. (بما کفروا و...)
سوره کهف آیه 107
(107) إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً
یقیناً آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، بهشت برین برایشان منزلگاه پذیرایی است.