سوره کهف آیه 104
(104) الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً
آنان که در زندگی دنیا تلاششان گم و نابود می شود، در حالی که می پندارند (همچنان) کار شایسته و نیک انجام می دهند.
نکته ها:
در روایات، این آیه به منکران ولایت امیرمؤمنان علی علیه السلام **تفسیر نورالثقلین.*** و کسانی که در انجام حج، امروز و فردا می کنند**تفسیر ابوالفتوح. ***تفسیر شده است.
حضرت علی علیه السلام فرمود: مصداق آیه، اهل کتابند که در آغاز برحق بودند، سپس بدعت هایی در دین گذاشتند و گمان می کردند که کار نیکی انجام می دهند. آنگاه فرمود: «و ما اهل النهر منهم ببعید»، نهروانیان دست کمی از آنان ندارند.**تفسیر مجمع البیان و نورالثقلین.***
امام حسین علیه السلام در دعای عرفه می فرماید: خدایا خوبی های ما بدی است و حقیقت های ما ادّعایی بیش نیست.
همان گونه که بهره مندی ها متفاوت و دارای درجاتی است؛ دو برابر، چند برابر، ده برابر: (ضعف، اضعاف، عشرة امثالها) و گاهی هفت صد برابر، (فی کلّ سنبلةٍ مأة حبّة)**بقره، 261.*** و گاهی فوق تصوّر، (فلا تعلم نفسٌ ما اُخفی لهم)**سجده، 17.***، ضرر و زیان ها نیز دارای مراحل و تفاوت هایی است:
الف: گاهی معامله ی بدی است. (بئسما اشتروا)**بقره، 90.***
ب: گاهی سودی ندارد. (فماربحت تجارتهم)**بقره، 16.***
ج: گاهی خسارت است. (اشتروا الضّلالة بالهدی)**بقره، 175.***
د: گاهی غرق در زیان است. (لفی خسر)**عصر، 2.***
ه: گاهی خسارت بزرگ و آشکار است. (خسراناً مبینا)**نساء، 119.***
و: گاهی خسارت در تمام ابعاد است. (بالأخسرین اعمالاً)**کهف، 103.***
زیانکاران چند گروهند:
الف: گروهی که کار نیک نمی کنند.
ب: گروهی که برای دنیا کار می کنند، نه آخرت.
ج: گروهی که کار می کنند و می دانند که کارشان صحیح نیست.
د: گروهی که در زیانند و می پندارند که سود می برند.
سه گروه اوّل، ممکن است با توبه به فکر اصلاح خود و جبران بیفتند، ولی گروه چهارم چون به فکر چاره نمی افتند، بدترین مردمند. مثل راهبان مسیحی که خود را از لذّات حلال دنیا محروم می کنند ومورد انتقاد انبیا نیز هستند، یا مثل زاهدنماهای ریاکار.
کسانی که اعتقادات صحیحی ندارند و از پندارهای باطل خود پیروی می کنند، تنها در یک عمل خسارت نمی کنند، بلکه در همه ی برنامه ها زیان می بینند. زیرا معیار ارزش هر کاری انگیزه درست آن است و قرآن نیز با تعابیری همچون: (أحسب، یحسبون، لا یحسبنّ، أفحسبتم و...) از حسابگری های متّکی به خیال و پندار بی اساس، انتقاد کرده است.
پیام ها:
1- پیامبر مأمور بیان سود و زیان واقعی مردم است. (قل... اعمالا)
2- شیوه ی پرسش و پاسخ، از بهترین روشهای آموزش و تربیت است. (هل ...)
3- انسان در معرض غفلت از سود و زیان خویش است. (هل ننبّئکم...)
4- هیچ عملی محو نمی شود، گرچه به نظر گم می شود. (ضلّ سعیهم)
5 - تکیه بر خیال نکنیم و واقع گرا باشیم. (یحسبون)
سوره کهف آیه 105
(105) أَوْلَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بَِایَتِ رَبِّهِمْ وَلِقَآئِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَلُهُمْ فَلَانُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ وَزْناً
آنان، کسانی اند که به آیات پروردگارشان و دیدار او (در قیامت) کفر ورزیدند، پس کارهایشان تباه ونابود شد. پس ما برای آنان در قیامت، میزانی برپا نخواهیم کرد، (چون کارشان وزن وارزشی ندارد تا نیاز به میزان باشد.)
سوره کهف آیه 106
(106) ذَلِکَ جَزَآؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُواْ وَاتَّخَذُواْ ءَایَتِی وَرُسُلِی هُزُواً
این است که کیفر آنان دوزخ است، به خاطر کفری که ورزیدند و آیات من و فرستادگانم را به مسخره گرفتند.
نکته ها:
«حَبط»، در لغت آن است که شکم حیوان به خاطر خوردن گیاه سمّی باد کند و آن را در معرض مرگ قرار دهد که هر کس می بیند، می پندارد حیوانی سالم و پرگوشت است، در حالی که در شکم آن باد و خودش مسموم است. تباه شدن اعمال انسان را نیز از این رو حبط می گویند که آنان توسط گناهان، مسموم و توخالی و در معرض نابودی قرار گرفته اند.
مردم در قیامت سه گروهند:
الف: گروهی که از خوبی نیاز به میزان ندارند.
ب: گروهی که از بدی و شقاوت نیاز به میزان ندارند. (فلا نقیم لهم یوم القیامة وزنا)
ج: گروهی متوسّط که باید عمل هایشان محاسبه گردد. (اما من ثقلت موازینه. فهو فی عیشة راضیة. و امّا من خفّت موازینه. فامّه هاویة)**قارعه، 6 - 9.***
پیام ها:
1- کفر به خدا، سبب حبط اعمال می شود و هر چه که پوک شد، وزنی ندارد. (حبطت، فلا نقیم لهم... وزناً)
2- حقّ، نزد خدا وزن دارد، ولی باطل پوچ و بی وزن است. (فلا نقیم... وزناً)
3- سرنوشت انسان در گرو اعمال خودش است. (جزائهم... بما کفروا)
4- سرانجام کفرو مسخره کردن آیات ورسولان الهی، دوزخ است. (بما کفروا و...)