فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 96

(96) ءَاتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّی إِذَا سَاوَی بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انفُخُواْ حَتَّی إِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ ءَاتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً
پاره های آهن برای من بیاورید تا آنگاه که میان دو کوه (با انباشتن پاره های آهن) برابر شد، گفت: بدمید؛ تا وقتی که آن را (مانند) آتشی گرداند، گفت: مس گداخته و آب شده بیاورید تا روی آهن ها بریزم.

سوره کهف آیه 97

(97) فَمَا اسْطَعُواْ أَن یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَعُواْ لَهُ نَقْباً
(پس از ساختن این دیوار آهنی، یأجوج ومأجوج) نتوانستند از آن بالا روند و نتوانستند در آن رخنه ای پدید آورند.
نکته ها:
«رَدم» به بستن شکاف، «صَدف» به کناره وجانب، «قِطر» به مس گداخته و «زُبَر» به قطعه های بزرگ آهنی گفته می شود.
امام صادق علیه السلام فرمود: تقیّه، سدّی میان شما و مخالفان است که قابل بالا رفتن از آن و سوراخ کردن نیست.**تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها:
1- از دیدگاه اولیای الهی، همه ی امکانات از خداست. (ما مکّنی فیه ربّی)
2- پیامبران برای رسالت و هدایت مردم، درخواست پول و مادیات از آنان نداشتند.**در سوره ی شعراء، پنج مرتبه از قول پنج پیامبر نقل شده است که به مردم می گفتند: ما از شما پاداش مادّی نمی خواهیم. پیامبر اسلام نیز مزد رسالت خود را محبّت اهل بیت علیهم السلام قرار داد، که ثمره ی محبّت و پیروی از آنان نیز به خود انسان بازمی گردد.*** (ما مکّنی فیه ربّی خیر)
3- امکانات مردمی را در راه مصالح آنان باید به کار گرفت. (فاعینونی)
4- برای رسیدن به هدف، علاوه بر طرح وتقاضا وبودجه، همّت و مشارکت مردمی نیز لازم است. (اعینونی)
5 - گاهی به جای کمک های مالی باید نیروی انسانی را به کمک طلبید. (فاعینونی)
6- ترکیب آهن و مس (آلیاژ سازی)، ابتکار انبیاست. (آتونی زبرالحدید... قطراً) (امروزه از نظر علمی، اهمیّت این ترکیب ثابت شده است.)
7- محکم کاری و بی نقص انجام دادن کارها، شیوه ی انبیاست. (فما اسطاعوا...)
8 - سدّ ذوالقرنین چنان محکم وبزرگ بود که نمی توانستند آن را خراب کنند یا از آن بگذرند. (ان یظهروه... له نقباً)
9- در حلّ مشکلات اجتماعی، همیاری مردمی که صاحبان درد هستند، لازم است. (زیرا نشاط کاری بیشتر می شود، ارزش زحمات را می دانند و کم کاری نمی کنند.) (فاعینونی... فما اسطاعوا...)
10- رهبران لایق، به کمک علم، هنر، سوز و تعاون، از ساده ترین افراد و ابزار، بهترین کارها را تولید می کنند، بنابراین اگر مدیر لایق باشد، کارگران ساده مهم ترین پروژه ها را انجام دهند. (فاعینونی... فما اسطاعوا...)

سوره کهف آیه 98

(98) قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّی فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّآءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقّاً
(ذوالقرنین) گفت: این رحمت بزرگی از پروردگارم است (و تا موعد مقرّر پابرجاست) پس هرگاه وعده ی پروردگار من فرارسد، آن (سدّ) را خورد و هموار می کند و وعده ی پروردگارم حقّ است.
نکته ها:
سدّ ذوالقرنین، نه دیوار چین است و نه موارد دیگر که گفته اند، چون اینها از آهن و مس نیست. در سرزمین قفقاز در تنگه ی داریال، سدّی آهنین پیدا شده که زدیک آن نیز نهری به نام سائوس (به معنای کوروش) است، اینکه این همان سدّ باشد، پذیرفتنی تر می نماید.**تفسیر نمونه.***
پیام ها:
1- مردان الهی، توفیقات خویش را از رحمت خداوند می دانند، و هرگز مغرور نمی شوند. (رحمة من ربّی)
2- همه ی تلاش ها و تغییر و تحوّل ها برای پرورش و رشد انسان هاست. (ربّی) سه بار در آیه تکرار شده است.
3- رحمت و ربوبیّت الهی بهم پیوسته است. (رحمة من ربّی)
4- ایجاد امنیّت، رحمت الهی است. (رحمة من ربّی) ساخت سد برای امنیّت بود.
5 - قداست کار و تلاش، محکم کاری، همکاری مردم، مدیریّت و صنعت، و اهداف والا، همه مجموعه ای از الطاف الهی است. (هذا رحمة من ربّی)
6- با تأمین امنیّتِ مردم، بهتر می توان تبلیغ و ارشاد کرد و زمینه ی کارهای دیگر فراهم می شود. (رحمة ربی... وعد ربی حقّا) ذوالقرنین بعد از اتمام سدّ، مردم را با مبدأ و معاد آشنا کرد.
7- در آستانه ی قیامت، همه چیز خراب می شود. (جعله دکّاء)
8 - محکم ترین دژهای بشر، در برابر اراده وقدرت خدا ناپایدار است. (جعله دکّاء)
9- مردان خدا با تکیه به لطف خدا پیشگویی می کنند. (فاذا جاء وعد ربّی جعله دکّاء)
10- محکم کاری را باید از اولیای خدا آموخت، سدی می سازند که تا آستانه ی قیامت پابرجاست. (فاذا جاء وعد ربّی جعله دکّاء)
11- هم باید کارهای دنیایی را بی خلل و استوار انجام داد، هم باید متذکّر قدرت الهی و پوچی قدرت خود شد. (فمااستطاعوا... کان وعد ربّی حقّاً)
12- رهبران الهی، هم دنیای مردم را آباد می کنند و هم آخرت آنان را متذکّر می شوند. (فمااستطاعوا... کان وعد ربّی حقّاً)