فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 76

(76) قَالَ إِن سَأَلْتُکَ عَن شَیْ ءِ بَعْدَهَا فَلَا تُصَحِبْنِی قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّی عُذْراً
(موسی) گفت: اگر از این پس چیزی از تو پرسیدم، دیگر با من همراه مباش، قطعاً از سوی من معذور خواهی بود (و اگر رهایم کنی حقّ داری).
نکته ها:
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر موسی صبر می کرد، عجایب بیشتری از خضر می دید.**تفسیر طبری و ابوالفتوح.***
پیام ها:
1- اولیای خدا در تحمّل علم و ظرفیّت، در یک درجه نیستند. (لن تستطیع)
2- سه بار آزمایش و مهلت دادن، برای شناخت خصلت ها کافی است. (ان سئلتک عن شی ء بعدها)
3- اگر با کسی تضادّ فکری داریم و یکدیگر را درک نمی کنیم، بی آنکه مقاومت کنیم از هم جدا شویم. (فلا تصاحبنی)
4- اعتراض های موسی به خاطر ابهام هایی بود که در کار خضر می دید و جنبه ی سؤال داشت. (ان سئلتک)
5 - درباره ی عملکرد خود، رأی منصفانه بدهیم. (لاتصاحبنی) موسی مسئولیّت بی صبری خود را بر عهده گرفت.
6- وقتی از کسی جدا می شویم، ادب را مراعات کنیم. (لا تصاحبنی قدبلغت من لدنّی عذرا)
7- هر جدایی، نشانه ی کینه و عقده و غرور و تکبّر نیست. (بلغت من لدنّی عذراً)

سوره کهف آیه 77

(77) فَانطَلَقَا حَتَّی إِذَآ أَتَیَآ أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَمَآ أَهْلَهَا فَأَبَوْاْ أَن یُضَیِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِیهَا جِدَاراً یُرِیدُ أَن یَنقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً
پس آن دو به راه خود ادامه دادند تا به اهل یک آبادی رسیدند، از اهل آنجا غذا خواستند، آنان از مهمان کردن آن دو سرباز زدند. پس آن دو در آنجا دیواری را یافتند که در حال ریزش بود. خضر، دیوار را برپا کرد. (موسی با تعجّب) گفت: اگر می خواستی برای این کار مزد می گرفتی!
نکته ها:
مردم از دادن غذا به موسی خضر امتناع کردند، ولی خضر به تنهایی دیوارِ خراب را مجّانی تعمیر کرد.
پیام ها:
1- هر دوره ی آموزشی، نیاز به حرکت دارد و تنوّع در مکان برای آموزش های جدید، یک ارزش است. (فانطلقا)
2- ملّتی که سقوط اخلاقی کند، از دادن نان به پیامبر اولواالعزم هم خودداری می کند. (ابوا ان یضیّفوهما) (البتّه این در صورتی است که آنان را می شناختند.)
3- آنان که از مهمانانی غریب پذیرایی نکنند، قابل نکوهش اند. (فابوا ...)
4- بی اعتنایی و بی مهری مردم، در کار ما تأثیر منفی نگذارد. (فابوا ان یضیّفوهما)
5 - انبیا گاهی در شدّت نیاز به سر می بردند. (استطعما)
6- گرچه نیازمندان به حداقل قناعت کنند، ولی کرامت انسانی می گوید که در حدّ ضیافت پذیرایی کنید. (استطعما... یضیّفوهما)
7- لازم نیست مهمان همیشه آشنا باشد، از مهمان غریب و ابن السبیل هم باید پذیرایی کرد. (فابوا ان یضیّفوهما)
8 - باید نواقص را اصلاح و تعمیر کرد، نه آنکه هر چیز عیب دار را بی ارزش پنداشت و از آن دست کشید. (فوجدا فیها جداراً ... فاقامه)
9- اولیای الهی اهل کینه و انتقام نیستند. گرچه آنان را مهمان نکردند، ولی خضر به آنان خدمت کرد. (ابوا ان یضیّفوهما - فاقامه)
10- پیامبران بر مال و جان مردم ولایت دارند که هرگونه تصرّف کنند و نیاز به کسب اجازه از مالک ندارند. (فاقامه)
11- وقتی نیاز را دیدیم، دست به کار شویم و منتظر دعوت و بودجه و همکار و آیین نامه نباشیم. (جداراً، فاقامه)
12- همه جا منطقِ «اوّل معاش سپس کار» و«اوّل تأمین سپس تمکین»، درست نیست. پیامبرِ گرسنه، مجّانی کارگری می کند. (ابوا... فاقامه)
13- کار کردن برای خدا بدون گرفتن مزد، عیب نیست. (فاقامه)
14- وقتی کاری را مفید و لازم تشخیص دادیم، به انتقاد این و آن کاری نداشته باشیم. (لتّخذت علیه اجراً)
15- کار کردن و مزد گرفتن و اجیر شدن ننگ نیست. (لتّخذت علیه اجراً)
16- اولیای خدا برای پول کار نمی کنند. (لو شئت لتّخذت علیه اجراً)

سوره کهف آیه 78

(78) قَالَ هَذَا فِراقُ بَیْنِی وَبَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَّلَیْهِ صَبْراً
(خضر) گفت: این (بار) جدایی میان من و توست، بزودی تو را از تأویل و راز آنچه نتوانستی بر آن صبر کنی آگاه خواهم ساخت.
نکته ها:
«تأویل» به معنای ارجاع و بازگشت دادن است و به هرکاری که به هدف برسد یا پرده از اسراری بردارد گفته می شود.
جداییِ خضر از موسی به پیشنهاد خود موسی بود که گفت: «ان سألتک عن شی ء بعدها فلا تصاحبنی» و زمینه ی آن را با سؤال ها و اعتراض های مکرّر و تنها گذاشتن او در ساختن دیوار فراهم کرد.
از موسی پرسیدند: سخت ترین لحظاتی که بر تو گذشت، کدام لحظه بود؟ گفت: با آنکه از فرعونیان تهمت ها شنیدم و از بنی اسرائیل بهانه جویی ها دیدم، ولی دشوارترین زمان، آن لحظه ای بود که خضر گفت: «هذا فراق بینی و بینک».**محجّة البیضاء و تفسیر ابوالفتوح.***
بگذار تا بگریم، چون ابر در بهاران - کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران
پیام ها:
1- هر کس قدر وصال را نداند، گرفتار فراق خواهد شد. (هذا فراق...)
2- به کوچکترین انتقادی یاران خود را از دست ندهیم. خضر بعد از چند مرحله فرمود: (هذا فراق...)
3- هر چه سریعتر ابهام ذهنی دیگران را بر طرف کنید. (سأنبّئک)
4- با تعلیم حکمت، ظرفیّت افراد را افزایش دهیم. (سأنبّئک بتأویل مالم تستطع علیه صبراً)
5 - حوادث ظاهری، گاهی جنبه ی باطنی هم دارد. (تأویل مالم تستطع علیه صبراً)