فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 70

(70) قَالَ فَإِن اتَّبَعْتَنِی فَلَا تَسْئَلْنِی عَن شَیْ ءٍ حَتَّی أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً
(خضر) گفت: پس اگر در پی من آمدی، از چیزی (از کارهای شگفت من) مپرس، تا آنکه خودم درباره ی آن سخن آغاز کنم.
نکته ها:
چنانکه در آیات قبل بیان کردیم؛ حضرت موسی با آنکه از پیامبران اولواالعزم است و در علم شریعت، اعلم می باشد، ولی در سایر علوم، دانش خضر بیشتر بوده است.
پیام ها:
1- مربّی و معلّم باید از ظرفیّت شاگردان آگاه باشد. (انک لن تستطیع...)
2- در واگذاری مسئولیّت های فرهنگی، باید لیاقت ها شناخته و ضعف ها گوشزد شود. (انک لن تستطیع...)
3- ظرفیّت افراد برای آگاهی ها متفاوت است، حتّی موسی تحمّل کارهای خضر را ندارد. (لن تستطیع)
4- رشد علمی بدون صبر، میسّر نیست. (رشداً ... و کیف تصبر)
5 - آگاهی و احاطه ی علمی، ظرفیّت و صبر انسان را بالا می برد. (کیف تصبر علی مالم تحط به خُبرا)
6- بسیاری از مجادلات و کدورت ها، در اثر بی اطلاعی افراد از افکار و اهداف یکدیگر است. (و کیف تصبر ...)
7- با صبر و لطف الهی می توان به رشد و کمال رسید. (ان شاءالله صابراً)
8 - برای هر کاری که در آینده می خواهیم انجام دهیم، مشیّت الهی را فراموش نکرده و «ان شاءالله» بگوییم. (ستجدنی ان شاء اللّه صابرا)
9- خضر معصوم بود، چون موسی تعهّد کرد که از دستورهای او نافرمانی نکند. (لا اعصی لک امراً)
10- اطاعت از معلّم وصبر در راه تحصیل، ادب وشرط تعلّم است. (ستجدنی... صابرا)
11- تعهّد گرفتن در مسایل علمی و تربیتی جایز است. (فان اتبعتنی فلا تسئلنی)
12- سؤال کردن، زمان دارد وشتابزدگی در سؤال، ممنوع است. (فلا تسئلنی... حتّی احدث لک)
13- تمام کارهای انبیا، با دلیل، منطق و حکیمانه است. (احدث لک منه ذکراً)
14- استاد و مربّی باید از ذهن شاگردان، ابهام زدایی کند. (حتی احدث لک منه ذکراً)

سوره کهف آیه 71

(71) فَانطَلَقَا حَتَّی إِذَا رَکِبَا فِی السَّفِینَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً إِمْراً
پس آن دو (موسی و خضر) به راه افتادند، تا آنکه سوار کشتی شدند. (خضر) آن را سوراخ کرد. موسی (از روی اعتراض یا تعجّب) گفت: آیا آن را سوراخ کردی تا سرنشینان آن را غرق کنی؟ راستی که کار ناروایی انجام دادی!

سوره کهف آیه 72

(72) قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً
(خضر) گفت: آیا نگفتم تو هرگز نمی توانی همراه من شکیبا باشی؟
نکته ها:
«خَرق» به معنای پاره کردن چیزی از روی فساد و بدون مطالعه است. کلمه ی «اِمر» به کار مهم شگفت آور یا بسیار زشت گفته می شود.
پیام ها:
1- در آموزش، زمان را از دست ندهید. (فانطلقا) (حرف «ف» نشانه فوریّت است)
2- همراهی افراد، گاهی تا پایان راه نیست. همسفر اوّل موسی، در ادامه راه با آنان نبود و موسی وخضر، دو نفری به راه افتادند. (فانطلقا) و نفرمود: «فانطلقوا»
3- فراگیری علم، محدود به زمان و مکان و وسیله ی خاصّی نیست. (رکبا فی السفینة) (در دریا و سوار بر کشتی و در سفر هم می توان آموخت.)
4- اگر علم و حکمتِ کسی را پذیرفتیم باید در برابر کارهایش، حتّی اگر به نظر ما عجیب آید، سکوت کنیم. (السفینة خرقها)
5 - گاهی لازمه ی آموزش، خراب کردن است. (خرقها)
6- هنگام خطر، هر کسی خود و منافع خود را می بیند، ولی انبیا به فکر دیگرانند. (لتغرق اهلها) و نفرمود: «لتغرقنا»
7- سوراخ کردن کشتی، هم تصرّف بی اجازه در مال دیگری بود، هم زیان و خسارت رساندن به مال و جان خود و دیگران. (شیئاً امراً)