فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 61

(61) فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَباً
پس چون به محلّ تلاقی آن دو (دریا) رسیدند، ماهی خود را (که برای غذا همراه داشتند) فراموش کردند. ماهی هم راه خود را به دریا برگرفت و رفت.
نکته ها:
کلمه ی «موسی» 136 بار در قرآن آمده و همه ی موارد مراد همان پیامبر اولواالعزم است.
بکار بردن کلمه ی «فَتی» که به معنای جوان و جوانمرد است، به جای غلام و پسر، نشانه ی ادب، مهربانی و نام نیک است. مراد از «فتاه» در آیه، «یوشع بن نون» است که مصاحب و ملازم حضرت موسی در آن سفر بوده است.**تفسیر نورالثقلین. ***
«حُقُب» به معنای سال های طولانی است، 70 الی 80 سال.
در تفاسیر وروایات، ماجرای موسی وخضر بیان شده است. چنانکه در کتاب صحیح بخاری از ابن عباس از اُبیّ بن کعب آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: روزی حضرت موسی در حال خطبه خواندن، مورد سؤال بنی اسرائیل قرار گرفت که عالم ترین افراد کیست؟ موسی گفت: من هستم. خداوند موسی را مورد عتاب قرار داد که چرا نگفتی: خدا بهتر می داند. خضر از تو عالم تر است. موسی گفت: خضر کجاست؟ خطاب آمد: در منطقه ی مجمع البحرین است و رمز ونشانه ی آن این است که یک ماهی در سبدی قرار بده و حرکت کن، هرجا ماهی را نیافتی، وعده گاه ملاقات خضر همان جا می باشد.**علامه شعرانی در حاشیه تفسیر ابوالفتوح، محلّ ملاقات را حوالی شام وفلسطین می داند.***
موسی ماهی را در سبد قرارداده و به کسی که همراهش بود فرمود: هرکجا ماهی را نیافتی به من خبر بده. موسی و همراهش حرکت کردند تا کنار دریایی رسیدند و برای استراحت کنار سنگی توقّف کردند. در حالی که موسی در خواب بود و همراهش بیدار، ماهی حرکتی کرده و از سبد به دریا پرید! همراه موسی چون او را در خواب دید، او را صدا نزد. پس از بیداری موسی نیز فراموش کرد به او خبر دهد و هر دو به راه خود ادامه دادند، پس از یک شبانه روز موسی گفت: غذایی بیاور که ما از این سفر خسته شدیم. همراه موسی، ماجرای زنده شدن ماهی و پریدنش در آب را بازگو کرد. موسی گفت: باید برگردیم به همان منطقه ای که ماهی در آب پریده که وعده گاه ما آنجاست.
امام باقر وامام صادق علیهما السلام فرمودند: همراه موسی، ماهی نمک زده را کنار دریا برد تا بشوید، ماهی در دست او به حرکت در آمد و به دریا رفت.**تفسیر نورالثقلین.***
بعضی مجمع البحرین را تلاقی دو دریای نبوّت (موسی و خضر) دانسته اند؛ موسی دریای حکمت ظاهری و خضر، دریای حکمت باطنی است.
از آنجا که پیامبران معصوم اند و فراموش نمی کنند، مراد از نسیان ماهی در آیه، کنار گذاشتن ماهی و واگذاشتن آن است. مثل آیاتی که نسبتِ نسیان به خدا می دهد، (الیوم نَنساکم)**جاثیه، 64.*** و (انّا نسیناکم)**سجده، 14.*** به علاوه آن دو بزرگوار، ماهی را فراموش نکردند، بلکه با خود برده بودند و طبق آنچه نقل کردیم همراه موسی چون نخواست حضرت را از خواب بیدار کند، صبر کرد و بعد از بیداری، فراموش کرد ماجرا را بازگو کند.
در قرآن، بارها حیوانات علامت، یا الهام بخش و یا خبررسان بوده اند، مانند چگونگی دفن هابیل با الهام از کلاغ، اطلاع از کفر مردم سبأ با خبر دادن هدهد و زنده شدن ماهی، در ماجرای ملاقات این دو پیامبر، و نقش عنکبوت در حفاظت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غار و نقش حفاظتی سگ برای اصحاب کهف.

پیام ها:
1- تلاش موسی برای ملاقات خضر و تحصیل علم قابل ذکر است. (واذ...)
2- در مسافرت، همراه و همسفر داشته باشیم. (قال موسی لفتاه)
3- انتخاب عنوان زیبا، سفارش اسلام است. (قال... لفتاه)
4- سفرهای علمی، تاریخی بس طولانی دارد. (لاابرح...)
5 - طالب علم باید سراغ عالم برود، نه آنکه به انتظار عالم بنشیند. (لاابرح) یعنی تا رسیدن به عالم، دست از جستجو بر نمی دارم.
6- در طلب علم و عالم، اگر عمری جستجو کنیم جا دارد. (امضی حقبا)
7- تحصیل علم پایان و حدّی ندارد. پیامبری چون موسی نیز برای فراگیری علم باید آماده ی سفر طولانی شود. (امضی حقبا)
8 - همسفر جوانمرد کسی است که تا پایان سفر همراه انسان باشد. (حتی ابلغ مجمع البحرین ... فلمّا بلغا مجمع بینهما)
9- دریا و کنار دریا می تواند محلّ مناسب و سالم و آماده ای برای آموزش و ملاقات های معنوی باشد. (فلمّا بلغا مجمع بینهما)

سوره کهف آیه 62

(62) فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَهُ ءَاتِنَا غَدَآءَنَا لَقَدْ لَقِینَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَباً
پس همین که (از کنار دریا) گذشتند، موسی به جوان (همراه) خود گفت: غذای چاشت ما را بیاور، به راستی که از این سفر رنج بسیار دیده ایم.

سوره کهف آیه 63

(63) قَالَ أَرَءَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَی الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَ مَآ أَنسَنِیهُ إِلَّا الشَّیْطَنُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَباً
(آن جوان) گفت: آیا به یاد داری وقتی که به صخره پناه بردیم و من (پریدن) ماهی (به دریا) را فراموش کردم (که برای تو بگویم) و کسی جز شیطان آن را از یاد من نبرد، تا آن را یادآوری کنم. و (در کمال) شگفتی ماهی راه خود را در دریا پیش گرفت (و رفت).
نکته ها:
«غَداء» به غذای صبح و «عَشاء» به غذای شب گفته می شود.
به فرموده ی امام صادق علیه السلام ، حضرت موسی در سه نوبت از گرسنگی به خدا شکایت کرد:
اوّل: پس از آنکه برای دختران شعیب آب آورد و به گوسفندان آنان کمک کرد، به گوشه ای رفت و گفت: پروردگارا! برای خیری که بر من نازل کنی نیازمندم.**قصص، 24.***
دوّم: در این آیه.**تفسیر نورالثقلین.***
سوّم: آنجا که از اهل روستا غذا خواستند و آنها ندادند، به خضر اعتراض کرد که چرا برای مردمی که غذا به ما ندادند، رایگان کار می کنی؟**کهف، 77.***
وعده گاه موسی و خضر نشانه ای داشت و آن اینکه آن ماهی که غذای موسی و همراهش بود، از ظرف غذا به دریا برود. وقتی به محلّ قرار رسیدند و ماهی به دریا پرید، همراه موسی فراموش کرد آن را به موسی بگوید. چون مقدار زیادی راه رفتند، همراه موسی ماجرا را نقل کرد. مقدار اضافه ی راه را برگشتند و در همان محلّ، خضر را دیدار کردند.
حضرت موسی علیه السلام چهار سفر داشت:
1- سفر هَرب. (ففررت منکم لمّا خقتکم)**شعراء، 21.***
2- سفر طَلب. (فلما اتیها نودی من شاطی الوادی الأیمن)**قصص، 30.***
3- سفر طرَب. (ولمّا جاء موسی لمیقاتنا)**اعراف، 143.***
4- سفر تَعب. (لقد لقینا من سفرنا هذا نصباً)**تفسیر کشف الاسرار.***
پیام ها:
1- از آداب سفر، داشتن همسفر وتدارک غذا است. (آتنا غداءنا)**همچنان که اصحاب کهف نیز پول نقد همراه داشتند. (فابعثوا بورقکم هذه) کهف، 19.***
2- در راه تحصیل علم و معرفت و رسیدن به آرمان ها، پیامبران نیز سختی ها را متحمّل شده اند. (لقینا من سفرنا هذا نصباً)
3- شیاطین، مانع ملاقات موسی وخضرها هستند و به همین دلیل همراه موسی را به فراموشی انداختند. (ما انسانیه الا الشیطان)