سوره کهف آیه 53
(53) وَرَءَا الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّواْ أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمْ یَجِدُواْ عَنْهَا مَصْرِفاً
و گناهکاران (در قیامت) آتش دوزخ را می بینند، پس درمی یابند که در آن خواهند افتاد و راه فراری از آن نمی یابند.
نکته ها:
مجرمان در قیامت راه فرار ندارند، زیرا نجات یا در سایه ی ایمان است، یا به خاطر عفو الهی براساس توبه وعمل صالح، که دستشان از این موارد تهی است، و یا شفاعت، که از بت ها کاری ساخته نیست، پس دوزخ برایشان حتمی است.
پیام ها:
1- مکان هلاکت باری که در آیه قبل وعده داده شده بود، (موبقا) دوزخ است. (رأی المجرمون النار)
2- شرک، جرم و مشرک مجرم است. (نادوا شرکائی... رأی المجرمون)
3- دیدن آتش، عذاب است وسوختن در آن عذابی دیگر. (رأی المجرمون)
4- در قیامت، گرچه مجرمان آتش را از دور دست می بینند**(اذا رأتهم من مکان بعید، سمعوا لها تغیظاً و زمزاً). فرقان، 12.***، ولی چنان با صدا و نفیر است که می پندارند الآن در آن می افتند. (فظنّوا انهم مواقعوها)
5 - شرک، عذابی ابدی دارد. (لم یجدوا عنها مصرفاً)
6- مجرم در قیامت امیدی به نجات و راه فرار ندارد. (لم یجدوا عنها مصرفاً)
سوره کهف آیه 54
(54) وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْءَانِ لِلنَّاسِ مِن کُلِّ مَثَلٍ وَکَانَ الْإِنْسَنُ أَکْثَرَ شَیْ ءٍ جَدَلاً
والبتّه ما در این قرآن از هر مثلی برای مردم متنوّع بیان کردیم، و(لی) انسان بیش از هر چیز جدال کننده است.
نکته ها:
«صرّفنا» به معنای بیان های گوناگون است، یعنی ما به هر زبان و منطقی که امکان اثر داشته، با آنان سخن گفته ایم. «جدال» به معنای گفتگو به گونه ی نزاع و برتری طلبی است.
انسان در کنار زمینه های مثبتی که دارد، همچون داشتن روح الهی، برتری بر فرشتگان و سجود آنان بر او و قدرت نفوذ و تسخیر هستی و مانند آن، نقاط منفی زیادی نیز دارد که در آیات قرآن به آن اشاره شده است، از قبیل: «ظلوماً، جهولاً، اکثر شی ءٍ جدلاً، جزوعا، هلوعاً، منوعاً، لفی خسر، لیطغی، و ...».
پیام ها:
1- تکرار و تنوّع وتمثیل، شیوه ی ضروری و مفید برای ارشاد و هدایت و تربیت مردم است. (صرّفنا للنّاس من کل مثل)
2- هدف قرآن، هدایت همه ی مردم است و مثال های قرآن برای فهم عموم مردم است. (صرّفنا للنّاس من کل مثل)
3- خداوند حجّت را به وسیله ی قرآن بر مردم تمام کرده است. (لقد صرّفنا للناس)
4- در قرآن برای هر یک از اصول ارشاد و هدایت، مثالی است. (کلّ مثل)
5 - اگر روحیّه ی پذیرش در انسان نباشد، مثال های بیشتر او را به جدال بیشتر می کشاند. (کلّ مثل، اکثر شئیٍ جدلاً)
6- انسان موجودی تنوّع طلب و مجادله گر است. (صرّفنا... جدلا)
سوره کهف آیه 55
(55) وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن یُؤْمِنُواْ إِذْ جَآءَهُمُ الْهُدَی وَیَسْتَغْفِرُواْ رَبَّهُمْ إِلَّا أَن تَأْتِیَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلاً
و چه چیزی مردم را پس از آنکه هدایت برای آنان آمد، از ایمان آوردن و آمرزش خواهی از پروردگارشان باز داشت؟ جز آنکه (خواستند) سنّت خداوند درباره ی پیشینیان (که عذاب الهی بود) برای آنان (نیز) بیاید، یا آنکه عذاب، رویاروی آنان قرار گیرد!
پیام ها:
1- سرباز زدن از ایمان با دیدن آن همه آیات، نشانه جدال گری انسان است. (جدلا و ما منع الناس)
2- خداوند، حجّت را بر مردم تمام می کند تا هیچ راه و بهانه ای برای کفر باقی نماند. (و ما منع النّاس)
3- تنها ایمان کافی نیست، استغفار از لغزش ها هم لازم است. (یؤمنوا، یستغفروا)
4- لازمه ربوبیّت او، باز گذاردن راه توبه و استغفار است. (ویستغفروا ربّهم)
5 - تاریخ، سنّت های ثابتی دارد که باید از آن درس گرفت. (سنّة الاوّلین)
6- موعظه واستدلال همه جا کارساز نیست، گاهی عقوبت لازم است. (یأتیهم العذاب) گاهی هیچ یک از عوامل تربیت از قبیل: وحی آسمانی، تبلیغ دائمی، مشاهده تاریخ و عبرت ها، در انسان لجوج اثر ندارد.
7- ایمان و استغفار، مانع عذاب الهی است. (یؤمنوا... یستغفروا...یاتیهم العذاب)
8 - دست خدا برای عذاب باز است، چه عذابی از نوع پیشینیان یا عذابی جدید. (سنّةالأوّلین او یأتیهم العذاب قبلا)**«قُبل» یا به معنای مقابل و رو در رو است و یا جمع «قبیل» و اشاره به انواع مختلف عذاب.***