فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 49

(49) وَوُضِعَ الْکِتَبُ فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَوَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَبِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَهَا وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِراً وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً
و کتاب (و نامه ی اعمال) در میان نهاده می شود، پس مجرمان را می بینی که از آنچه در آن است بیمناک اند و می گویند: وای بر ما، این چه نوشته ای است که هیچ (گفتار و کردار) کوچک و بزرگی را فروگذار نکرده مگر اینکه برشمرده است! و آنچه را انجام داده اند (در برابر خود) حاضر می یابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی کند.
نکته ها:
بارها قرآن از مسئله ی کتاب و پرونده و نامه ی عمل در قیامت سخن به میان آورده است و می فرماید: فرستادگان ما می نویسند: (انّ رسلنا یکتبون)**یونس، 21.***، آثار کارها را هم می نویسیم: (نکتب ما قدّموا و آثارهم)**یس، 12.***، نامه عمل آنان بر گردنشان آویخته می شود: (الزمناه طائره فی عنقه)**اسراء، 13.***، پرونده ها در قیامت گشوده می شود: (و اذ الصُّحف نُشرت)**تکویر، 10.***، نامه ها به دست خود افراد داده می شود؛ نامه ی خوبان به دست راست و نامه بدکاران به دست چپ آنان داده می شود. همان گونه که هر فردی پرونده ای دارد، هر امّتی نیز کتاب و پرونده ای دارد. (کل امّة تُدعی الی کتابها)**جاثیه، 28.***
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در بازگشت از جنگ حُنین، در یک صحرای خشک فرود آمد. به اصحاب فرمود: بگردید تا هر چه از چوب وخاشاک یافتید گرد آورید. اصحاب رفتند و هر کس چیزی آورد. روی هم ریختند و انباشته شد. پیامبر فرمود: «هکذا تجتمع الذنوب، ایاکم و المحقّرات من الذنوب» گناهان اینگونه جمع می شوند، پس از گناهان کوچک پرهیز کنید.**کافی، ج 2، ص 288.***
از این برنامه این درس را نیز می توان گرفت که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آموزشی اردوئی و بیابانی تجسّمی، نمایشی و عملی، همراه با پرکردن اوقات فراغت برای یاران خود داشتند، آن هم وقتی که خطر غرور ناشی پیروزی در جنگ در کمین آنان بود، واصحاب خود را بی گناه یا کم گناه می پنداشتند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: در روز قیامت هنگامی که کارنامه ی عمل انسان به او داده می شود، پس از نگاه به آن و دیدن آنکه تمام لحظه ها و کلمه ها و حرکات و کارهای او ثبت شده، همه ی آنها را به یاد می آورد، مانند اینکه ساعتی قبل آنها را مرتکب شده است، لذا می گوید: «یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لایغادر صغیرة...».**تفسیر المیزان.***
آنان که در دنیا بی خیال و بی تفاوت بوده و به هر کاری دست می زنند، در آخرت هراس و دلهره خواهند داشت، (مشفقین) ولی مؤمنان که در دنیا اهل تعهّد و خداترسی بودند در آنجا آسوده اند. (انّا کنّا قبل فی اهلنا مشفقین)**طور، 26.***
پیام ها:
1- در قیامت، هم نامه ی عمل هر فرد به دستش داده می شود، هم کتابی در برابر همه قرار داده می شود. (و وضع الکتاب)
2- نگرانی و هراس مجرمان، از عملکرد ثبت شده ی خویش است، نه از خداوند. (مشفقین ممّا فیه)
3- قیامت، روز حسرت و افسوس مجرمان است. (یا ویلتنا)
4- علم افراد به عملکرد خودشان در قیامت چنان است که گویا همه با سواد می شوند، چون کتاب و خواندن برای همه مطرح است. (وضع الکتاب... مشفقین ممّا فیه)
5 - عمل های انسان دارای درجات است. (صغیرةً ولا کبیرةً)
6- قیامت، صحنه ی تجسّم عمل های انسان است. (وجدوا ما عملوا حاضراً)
7- ظلم نکردن و به عدالت رفتار کردن، لازمه ربوبیّت الهی است. (ولایظلم ربّک احداً)

سوره کهف آیه 50

(50) وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئِکَةِ اسْجُدُواْ لِأَدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَآءَ مِن دُونِی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّلِمِینَ بَدَلاً
و(یاد کن) هنگامی که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید. پس همه به جز ابلیس سجده کردند! او از جنّ بود و از فرمان پروردگارش سر بر تافت. آیا (با این حال) او و نسل او را به جای من سرپرستان خود می گیرید؟ در حالی که آنان برای شما دشمنند! ستمگران بد چیزی را به جای خدا برگزیدند.
نکته ها:
سجده سه نوع است:
الف: سجده ی عبادت که مخصوص خداست مثل سجده ی نماز.
ب: سجده ی اطاعت، مثل سجده ی فرشتگان بر آدم، که برای اطاعت فرمان خداوند بود.
ج: سجده ی تحیّت و تکریم، مثل سجده ی یعقوب بر یوسف.
پیام ها:
1- سرگذشت سجده فرشتگان بر آدم و تمرّد ابلیس، قابل تأمّل و مایه ی عبرت است. (واذ قلنا...)
2- فرشتگان پیش از انسان بوده اند. (قلنا للملائکة اسجدوا لآدم)
3- انسان برتر از فرشته است که مسجود او قرار گرفته است. (اسجدوا لآدم)
4- فرشتگان مطیع امر خدایند. (اسجدوا... فسجدوا)
5 - آنان که سجده ای ندارند، در خط ابلیس اند. (فسجدوا الاّ ابلیس)
6- نباید به سابقه ی خود مغرور شد. ابلیس با سابقه ی طولانی عبادت، فاسق شد. (کان من الجنّ ففسق ...)
7- ابلیس فرزند و ذریّه دارد. (و ذریّته)
8 - فاسقان را نباید دوست خود گرفت. (ففسق ... افتتّخذونه و ذریّته اولیاء)
9- پیروان شیطان باید در عملکرد خود بازنگری کنند که چه می کنند. (افتتّخذونه و ذریّته اولیاء)
10- شیطان و نسل او، دشمن انسانند. (وهم لکم عدوّ)
11- آنان که به جای خدا پیرو شیطان می شوند، ستمگرند. (بئس للظّالمین بدلاً)
12- رها کردن خدا و پیروی از شیطان، انتخاب بدترین جایگزین است. (بئس للظّالمین بدلاً)

سوره کهف آیه 51

(51) مَآ أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً
من آنان (ابلیس و فرزندانش) را نه در آفرینش آسمان ها و زمین و نه در آفرینش خودشان به شهادت نطلبیدم ومن گمراه گنندگان را دستیار خود نمی گیرم.
نکته ها:
به حضرت علی علیه السلام گفتند: تا استقرار یافتن حکومتت، معاویه را بر امارت ثابت نگهدار و پس از قدرت یافتن، او را کنار بگذار. حضرت در جواب آنان فرمود: «ما کنت متّخذ المضلّین عضدا»**تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 268.***
خداوند، بی نیاز مطلق است وبه هیچ یاوری حتّی در آفرینش نیاز ندارد و اگر اموری را به دیگران می سپارد، مانند واگذاری تدبیر به فرشتگان، (و المدبّرات امراً)**نازعات، 5.*** از روی عجز و ناتوانی نیست، بلکه از روی حکمت ودر مسیر تربیت و رشد انسان است.
پیام ها:
1- خداوند در آفرینش، نیازی به شاهد ندارد. (ما اشهدتهم)
2- اسرار هستی و آفرینش را جز خدا کسی نمی داند. (ما اشهدتهم خلق...)
3- کسی که آفریده، حقّ ولایت دارد. (أفتتخذونه اولیاء... ما اشهدتهم خلق...)
4- کارگزاران الهی باید امین باشند. (ماکنت متخذّ المضلّین عضداً)
5 - آنان که در راه و خط خدایند، نباید از منحرفان کمک بگیرند و باید استقلال سیاسی و اقتصادی خود را حفظ کنند. (ماکنت متخذّ المضلّین عضداً)