فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 31

(31) أُوْلَئِکَ لَهُمْ جَنَّتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْانْهَرُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیَاباً خُضْراً مِّن سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَی الْأَرآئِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقاً
آنان برایشان باغهای جاودانه ای است که نهرها از زیر (قصرها و تخت هایشان) جاری است. در آنجا با دستبندهایی طلایی آراسته می شوند و جامه های سبز از حریر نازک و ضخیم می پوشند، در حالی که در آنجا بر تخت ها(ی بهشتی) تکیه داده اند. چه نیکو پاداشی و چه خوش جایگاهی!
نکته ها:
«عَدن» یعنی اقامت وجایگاه. «أساور» جمع «أسوره» به دستبند، «سُندس» به ابریشم نازک و «اِستبرق» به حریر ضخیم گفته می شود و «أرائک» جمع «أریکه» به تخت سلطنتی که با تور پوشانده باشند، گفته می شود.
در دو آیه ی قبل، درباره ی دوزخیان خواندیم: (بئس الشراب و ساءت مُرتفقا) چه بد نوشیدنی و چه بد جایگاهی و این آیه درباره ی بهشتیان می فرماید: (نعم الثواب و حسنت مرتفقا) چه نیکو پاداشی و چه خوش جایگاهی.
با توجّه به اینکه در بهشت هر لباس با هر نوع جنس و رنگی در اختیار بهشتیان قرار دارد، امّا اختصاص لباس سبز شاید اشاره به لباس رسمی و عمومی آنان باشد که هنگام تکیه بر تخت ها خود را به آن تزیین می نمایند.
پیام ها:
1- نهرهای بهشتی هم از زیر درختان جاری است،(تحتها الانهار)**بقره، 25. ***هم از زیر قصرهای بهشتی. (من تحتهم الانهار)
2- بهره مندی بهشتیان از زیورآلات، نشان می دهد که انسان فطرتاً زیور و آرایش را دوست دارد. (یحلّون فیها من أساور)
3- دوری از تجمّلات حرام در دنیا، رمز رسیدن به تجمّلات ابدی در آخرت است. (یحلّون فیها من أساور...)
4- معاد، روحانی و جسمانی است، چون اگر روحانی بود، نیازی به طلا و حریر و تخت نبود. (یحلّون فیها من أساور...)
5 - رنگ سبز، رنگ بهشتی است. (ثیاباً خضراً)

سوره کهف آیه 32

(32) وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً رَّجُلَیْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَیْنِ مِن أَعْنَبٍ وَ حَفَفْنَهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمَا زَرْعاً
(ای پیامبر!) برای آنان (سرگذشت) دو مردی را مثَل بزن که برای یکی از آن دو، دو باغ انگور قرار دادیم و دور آنها را با نخل پوشاندیم و میان آن دو باغ را کشتزار قرار دادیم.

سوره کهف آیه 33

(33) کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ ءَاتَتْ أُکُلَهَا وَلَمْ تَظْلِم مِّنْهُ شَیْئاً وَفَجَّرْنَا خِلَلَهُمَا نَهَراً
هر دو باغ، محصول خود را داد و چیزی از آن نکاست و میان آن دو، نهری روان ساختیم.
نکته ها:
«اُکل» به معنای محصول و میوه ی قابل مصرف وخوردنی است.
از این آیات می توان اصول باغداری یا احداث باغهای نمونه و دلربا را استفاده کرد، که عبارت است از:
الف: درختان کوتاه در وسط «اعناب» و درختان بلند در اطراف باغ باشد. «نخل»
ب: باغها با هم فاصله داشته و اطرافشان باز باشد. «جعلنا بینهما»
ج: زمین هایی که در فاصله میان باغهاست کشت شده باشد. «بینهما زرعاً»
د: میان باغها آب جاری باشد. «فجّرنا خلالهما»
ه: باغها سست و ضعیف و آفت زا نباشد. «لم تظلم منه شیئا»
بنابراین بهترین منظره، از باغهای انگور گوناگون، (اعناب) و انگور و خرما در کنار هم، (اعناب و نخل) و انواع کشت ها، (زرعاً) و کِشتی که در اطرافش درخت باشد، (حففناهما) و آبها از زیر درختان و کنار مزرعه جاری باشد، (فجّرنا خلالهما نهرا) پدید می آید.
این آیات، گویا پاسخی به درخواست کفّار سرمایه دار است که می خواستند پیامبر، فقرا را از دور خویش براند تا آنان به گرد حضرت آمده و ایمان آورند، خداوند در پاسخ آنان می فرماید: نه فقر نشانه ی ذلّت است و نه ثروت نشانه ی عزّت انسان. چنانکه در آیه 28 نیز به پیامبرش فرمود: (واصبر نفسک مع الّذین یدعون ربهم...)
پیام ها:
1- از ساده ترین، فطری ترین و عمومی ترین شیوه های انتقال مطلب، استفاده از تمثیل و ضرب المثل است. (واضرب لهم مثلاً)
2- تفاوت فقر و غنای انسان، از جانب خداوند حکیم است. (جعلنا لاحدهما...)
3- کشاورز حقیقی خداست، نه انسان. (حففنا، فجّرنا، جعلنا)