سوره کهف آیه 28
(28) وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَ وَةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَو ةِ الدُّنْیَا وَ لَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَیَهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً
وبا کسانی که پروردگارشان را (همواره و در هر) صبحگاه و شامگاه می خوانند و خشنودی او را می جویند، خود را شکیبا ساز و دیدگانت را از آنان برمگیر که زیور دنیا را بطلبی و از کسانی که دلشان را از یاد خود غافل کرده ایم و در پی هوس خویشند و کارشان بر گزافه و زیاده روی است، پیروی مکن.
نکته ها:
در طول تاریخ، اغنیا و ثروتمندان کافر، پیوسته شرط ایمان آوردن خود را طرد فقرا و بینوایان می دانستند، چنانچه از نوح چنین درخواستی کردند و حضرت در جواب آنان فرمود: (ما أنا بطارد الذین آمنوا)**هود، 29.*** من مؤمنان را به خاطر تهیدستی طرد نمی کنم. در زمان پیامبر اسلام نیز از آن حضرت می خواستند تهیدستانی چون سلمان و ابوذر و عمار و خباب را از خویش براند تا آنان ایمان آورده و همراه او شوند. این آیه از چنین تفکّر و عملی نکوهش می کند.
امام صادق و امام باقر علیهما السلام فرمودند: مراد از خواندن خداوند در صبحگاه و شامگاه، اقامه ی نماز است.**تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها:
1- ثروتمندان برای منصرف کردن پیامبر از معاشرت با تهی دستان مؤمن تلاش می کردند و پیامبر در برابر آن تلاشها، مأمور به مقاومت شد. (واصبر نفسک)
2- همدلی با تهی دستان سخت است، ولی باید تحمّل کرد. (واصبر نفسک)
3- رهبر باید نسبت به محرومان همدل وهمدم باشد، نه بی اعتنا.**در آیه ی 52 سوره انعام آمده: (فتطردهم فتکون من الظّالمین) طرد مؤمنان با ظلم برابر است. ***(واصبر نفسک مع الذّین... ولا تعد عیناک عنهم)
4- دعای دائمی وخالصانه، ارزشمند است. (بالغداةوالعشی یریدون وجهه)
5 - در آغاز و پایان هر روز باید به یاد خدا بود. (بالغداة والعشی)
6- دعا باید خالصانه باشد. (یریدون وجهه)
7- برای بدست آوردن دنیا و رضایت سرمایه داران، از تهی دستان فاصله نگیریم. (ترید زینة الحیاة الدنیا)
8 - زشت ترین کار آن است که مردم به خدا توجّه کنند، ولی رهبر، به دنیا. (یریدون وجهه... ترید زینة الحیاة الدنیا)
9- خطر دنیاطلبی تا حدّی است که خداوند، به پیامبران هم هشدار می دهد. (ولاتعد عیناک عنهم ترید زینة الحیاة الدنیا)
10- کسی که بدنبال دنیا می رود، از مسیر رهروان الهی خارج می شود. (یریدون وجهه... ترید زینة الحیاة الدنیا) دنیاگرایی در مقابل خداگرایی است.
11- کیفر دنیاگرایی، غفلت از یاد خداوند است. (ترید زینة الحیاة الدنیا ولا تطع من اغفلنا قلبه)
12- ارزش یاد خدا، به ریشه دار بودن آن در قلب وروح است. (اغفلنا قلبه عن ذکرنا)
13- انسان گام به گام سقوط می کند؛ اوّل غفلت، آنگاه هوسرانی و سپس مسیر انحرافی. (اغفلنا، اتّبع هواه، کان امره فُرطا)
14- رهبری افراد غافل، هواپرست و افراطی ممنوع است. (اغفلنا، اتبع هواه، کان امره فرطاً)
15- اعتدال، ارزش و زیاده روی ضد ارزش است. (وکان امره فرطا)
سوره کهف آیه 29
(29) وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَآءَ فَلْیُؤْمِن وَمَن شَآءَ فَلْیَکْفُرْ إِنَّآ أَعْتَدْنَا لِلظَّلِمِینَ نَاراً أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن یَسْتَغِیثُواْ یُغَاثُواْ بِمَآءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَآءَتْ مُرْتَفَقاً
و بگو: حقّ از سوی پروردگار شما رسیده است، پس هر که خواست ایمان آورد و هر که خواست کافر شود. همانا ما برای ستمگران آتشی مهیّا کرده ایم که (شعله هایش) همچون سراپرده ای آنان را فراگرفته و چون پناه خواهند، با آبی (مانند مس) گداخته که چهره ها را بریان می کند یاری می شوند! چه بد نوشیدنی و چه بد جایگاهی است!
نکته ها:
آیه، گویا پاسخ به کسانی است که برای ایمان آوردنشان، شرط و شروط می گذارند و می گویند: شرط گرویدن ما آن است که فقرا را طرد کنی.
گرچه مردم در انتخاب ایمان و کفر مختارند، ولی باید بدانند که سرانجام کفر، عذاب سوزان قیامت است.
«سُرادِق» یعنی سراپرده، وتنها یک بار در قرآن آمده است، آن هم درباره دوزخیان.
امام رضا علیه السلام به یکی از کارمندان طاغوت فرمود: اگر از کوه بیفتم و قطعه قطعه شوم، بهتر از آن است که کارگزار طاغوت باشم، مگر آنکه مشکلی از مؤمنان بگشایم. سپس فرمود: خداوند، کارگزاران طاغوت را در سرادقی از آتش قرار می دهد تا از حساب خلایق، فارغ شود.
پیام ها:
1- تنها سرچشمه ی حقّ خداوند است. (الحقّ من ربّکم)
2- تقاضای طرد فقرای مؤمن حقّ نیست، بلکه حقّ آن است که از طرف خدا باشد. (قل الحق من ربّکم)
3- گرایش و عدم گرایش مردم، در حقّانیّت دین تأثیری ندارد. (قل الحق من ربّکم فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر)
4- پیامبر مسئول ابلاغ است وانسان ها در پذیرش ایمان و کفر آزادند. (من شاء فلیؤمن و من شاء فلیفکر)
متاع کفر و دین، بی مشتری نیست - گروهی آن، گروهی این پسندند
5 - کفر، ظلم به خویشتن است (فلیکفر، اعتدنا للظالمین)
6- دوزخ از هم اکنون آماده است. (اعتدنا)
7- سرنوشت انسان در گرو گرایش ها و اعمال اوست. (اعتدنا للظالمین ناراً احاط بها سرادقها) شهوات و مفاسدی که انسان را فرامی گیرد، در آخرت آتشی است که او را احاطه می کند.
8 - توجّه به فرجام شوم کافران، نقش مهمی در تربیت انسان دارد. (للظالمین ناراً احاط بها...)
9- معاد، جسمانی است. (یشوی الوجوه)
سوره کهف آیه 30
(30) إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً
همانا آنان که ایمان آورده و کارهای نیک انجام داده اند (بدانند که) همانا ما پاداش کسی را که عمل خوب انجام داده تباه نمی کنیم.
نکته ها:
خداوند عمل های صالح ما را تباه نمی کند، بلکه این خصلت ها و عمل های بد ماست که موجب حبط و نابودی کارهای نیک می شود.
هر عمل صالح را می توان به چند روش انجام داد: به روش عادّی، خوب و عالی. این آیه، عالی ترین وجه را تشویق می کند. آری، گاهی مواد غذایی خوب است، ولی شیوه ی پخت آن خوب یا متوسط است.
پیام ها:
1- در تربیت، تهدید و بشارت و بیم و امید، در کنار هم لازم است. (آیه قبل تهدید بود و این آیه بشارت.) (انّا اعتدنا للظالمین... انّا لا نضیع اجر...)
2- فکر وفرهنگ الهی، بر عمل صالح مقدّم است. (آمنوا و عملوا الصالحات)
3- در بینش اسلامی، نه چیزی از حساب الهی مخفی می ماند و نه اجر عملی ضایع می گردد. (انّا لانضیع...)
4- ملاک در ارزش عمل، کیفیّت است، نه کمّیت. (احسن عملاً) نه «اکثر عملاً»