فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 23

(23) وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْیْ ءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَ لِکَ غَداً
درباره ی هیچ چیز و هیچ کار، مگو که من آن را فردا انجام می دهم،

سوره کهف آیه 24

(24) إِلَّا أَن یَشَآءَ اللَّهُ وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَی أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَداً
مگر آنکه (بگویی:) اگر خدا بخواهد. و اگر فراموش کردی (گفتن: ان شاءاللّه، همین که یادت آمد) پروردگارت را یاد کن و بگو: امید است که پروردگارم مرا به راهی که نزدیک تر است، راهنمایی کند.
نکته ها:
گفتنِ «ان شاء اللّه» که اعتقاد به قدرت ومشیّت الهی را می رساند، تکیه کلام اولیای الهی است. چنانکه در قرآن نیز از زبان پیامبران نقل شده است؛ یعقوب به فرزندانش می گوید: (اُدخلو مصر ان شاءالله آمنین)**یوسف، 99.*** وارد مصر شوید، ان شاءالله درامانید، خضر به موسی می گوید: (ستجدنی ان شاءالله صابراً)**کهف، 69.*** اگر خدا بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت. حضرت شعیب به حضرت موسی می گوید: (ستجدنی ان شاءالله من الصالحین)**قصص، 27.*** و حضرت اسماعیل به پدرش حضرت ابراهیم می گوید: (ستجدنی ان شاءالله من الصابرین)**صافّات، 102.*** مرا ذبح کن که به خواست خدا مرا از شکیبایان خواهی یافت.
البتّه مراد از گفتن «ان شاءالله» و «اعوذبالله» و امثال آن، لقلقه ی زبان نیست، بلکه داشتن چنین بینشی در تمام ابعاد زندگی و در باور و دل انسان است.
امام صادق علیه السلام فرمود: در نوشته های خود نیز «ان شاءالله» را فراموش نکنید. روزی دستور داد نامه ای بنویسند، هنگامی که نامه را بدون «ان شاءالله» دید، فرمود: «کیف رجوتم ان یتمّ هذا؟» چگونه امید دارید که این کار به سامان برسد؟**تفسیر نورالثقلین.*** پیامبر اسلام هنگام ورود به قبرستان می فرمود: «وانّا ان شاءالله بکم لاحقون» اگر خدا بخواهد ما هم به شما خواهیم پیوست، در حالی که مرگ، حتمی است.**تفسیر کشف الاسرار.***
انسان در عین حال که اراده دارد و آزاد است، ولی به طور مستقل نیست و همه ی کارها به او سپرده نشده که بدون خواست خدا هم بتواند کاری انجام دهد. یعنی انسان نه در جبر است و نه اختیار تمام امور به او داده شده است، بلکه آزادی انسان در سایه ی مشیّت خداوند است. (الا ان یشائ اللّه)
پیام ها:
1- در سخن گفتن و تصمیم گیری خدا را فراموش نکنیم. (ولا تقولنّ...)
2- هرگز خود را مستقل از خدا ندانیم و بطور قطع از انجام کاری هر چند کوچک، در آینده خبر ندهیم. (لاتقولنّ... انّی فاعل...)
3- به امکانات و توان خود تکیه نکنیم، که فراهم بودن مقدّمات، تضمین کننده انجام قطعی کار نیست. (لاتقولنّ... انّی فاعل...) در آنچه هم یقین داریم، باید «ان شاءالله» بگوییم.
4- انسان پیوسته نیازمند خداست و در هر کاری باید خود را وابسته به اراده ی الهی بداند. (لا تقولن لشی ء انی فاعل...)
5 - جبران از دست رفته ها لازم است. (واذکر ربّک اذا نسیت)
6- پیامبران نیز به تعلیم و هدایت الهی نیاز داشته اند. (قل عسی ان یهدین ربّی)
7- اظهار امیدواری به امدادهای الهی، از شیوه های صحیح دعاست. (عسی...)
8 - هدایت مراحلی دارد و همه آنها به دست خداوند است. (یهدین ربی لاقرب...)
9- باید راه میان بُر ونزدیک ترین راه به حقّ و صواب را پیدا کرد. (اقرب من هذا...)
10- آرزوی رسیدن به رشد برتر، آرزوی انبیاست. (عسی ان یهدین ربّی لاقرب...)
11- برای انبیا نیز رشد و رسیدن به مراحل بالاتر وجود دارد. (عسی ان یهدین ربّی لاقرب من هذا رشدا)
12- تداوم ذکر خدا، کوتاه ترین راه رسیدن به رشد است. (واذکر ربّک... عسی ان یهدین ربّی لاقرب من هذا رشدا)

سوره کهف آیه 25

(25) وَلَبِثُواْ فِی کَهْفِهِمْ ثَلَثَ مِاْئَةٍ سِنِینَ وَازْدَادُواْ تِسْعاً
و آنان در غارشان سیصد سال ماندند و نُه سال (نیز بر آن) افزودند.