سوره کهف آیه 20
(20) إِنَّهُمْ إِن یَظْهَرُواْ عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُواْ إِذاً أَبَداً
زیرا اگر آنان (مشرکان) بر شما دست یابند، سنگسارتان خواهند کرد، یا شما را به آیین خودشان باز خواهند گرداند و در این صورت هرگز رستگار نخواهید شد.
پیام ها:
1- در مواردی برای حفظ جان و ایمان، تقیه واجب است. (لایشعرنّ... یرجموکم او یعیدوکم ...)
2- کسی که در حفاظت از خود و ایمانش کوتاهی کند و منحرف شود، هرگز رستگار نمی شود. (لن تفلحوا)
3- منطقِ «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» با قرآن مخالف است. (یعیدوکم فی ملّتهم ولن تفلحوا)
4- قهر محیط و جبر جامعه و حکومت، غالباً نوع مردم را منحرف و بدبخت می کند، ولی باید در مقابل آن ایستاد. (یعیدوکم فی ملّتهم ولن تفلحوا اذاً ابداً)
5 - سنگسار شدن در راه حق، عیب نیست، ولی انحراف و ارتداد عیب است. (یرجموکم او یعیدوکم فی ملّتهم و لن تفلحوا اذا ابدا)
6- مرتد، هرگز رستگار نمی شود. (یعیدوکم فی ملّتهم ولن تفلحوا اذاً ابداً)
سوره کهف آیه 21
(21) وَکَذَ لِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُواْ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَآ إِذْ یَتَنَزَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُواْ ابْنُواْ عَلَیْهِم بُنْیَناً رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُواْ عَلَی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِداً
و بدین گونه (مردم را) بر حالشان آگاه کردیم تا زمانی که میانشان درباره کارشان (معاد وقیامت) گفتگو بود، بدانند که وعده ی خدا (درباره ی رستاخیز) حقّ است و اینکه در فرارسیدن قیامت تردیدی نیست، پس (از آشکار شدن این حقیقت) عدّه ای گفتند: بر روی آنان بنای یادبودی بنا کنید، پروردگارشان به حال آنان داناتر است، آنان که بر کارشان آگاهی و دسترسی یافته بودند گفتند: ما بر آنان معبد ومسجدی می سازیم (تا نشان حرکتِ توحیدی آنان باشد).
نکته ها:
«اِعثار» به اطلاع یافتن تصادفی وبدون جستجو گفته می شود، چنانکه مردم آن زمان بدون زحمت واز راه پول وسکّه ی آنان، از راز مهم آنان آگاه شدند.
در داستان اصحاب کهف، مسأله قدرت و اراده ی الهی، شجاعت، دل کندن از دنیا، هجرت، تقیّه، امدادهای الهی و تغذیه ی حلال مطرح است.
پیام ها:
1- ارشاد و آموزشِ تجربی، عینی و نمایشی، از بهترین ارشادهاست. (اَعثَرنا علیهم لیعلموا)
2- هیچ یک از کارهای خدا عبث و بیهوده نیست. (اَعثَرنا...لیعلموا انّ وعد اللّه حق)
3- عقاید باید بر اساس علم باشد. (لیعلموا انّ وعد اللّه حق)
4- قدرتی که بتواند انسان را بیش از سه قرن بی غذا زنده نگاه دارد، می تواند مرده ها را هم زنده کند. (انّ وعدالله حق)
5 - انسان از کنار بعضی حوادث تاریخی به سادگی می گذرد و از آثار تربیتی آن غافل است. اصحاب کهف، بعد از کشف ماجرا از دنیا رفتند، و مردم در فکر یادبود وساختن مقبره بودند، نه عبرت و درس آموزی. (ابنوا علیهم بنیاناً)
6- اغلب افراد سطحی و ساده اندیش، حال کار ندارند و به دیگران می گویند کار کنند، (قالوا ابنوا) ولی افراد نیرومند می گویند ما خودمان انجام می دهیم. (لنتّخذنّ)
7- ساختن مسجد بر مزار اولیای خدا، ریشه ی قرآنی دارد. (لنتّخذنّ علیهم مسجداً)
8 - آثار مقدس باید در مکان های مقدس و به مناسبت های مقدس باشد. مسجد در کنار غار یکتاپرستان مهاجر، ارزش بیشتری دارد. (لنتّخذنّ علیهم مسجداً)
9- از هر فرصتی برای ترویج دین استفاده کنیم. (لنتّخذنّ علیهم مسجداً) (اگر بناست ساختمانی به عنوان یادبود ساخته شود، مسجد بسازیم که آثار معنوی و مادی زیادی دارد.)
سوره کهف آیه 22
(22) سَیَقُولُونَ ثَلَثَةٌ رَّابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَیَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَیْبِ وَیَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُل رَّبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِیلٌ فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَآءً ظَهِراً وَ لَا تَسْتَفْتِ فِیهِم مِّنْهُمْ أَحَداً
بزودی خواهند گفت: (اصحاب کهف) سه نفر بودند، چهارمینشان سگشان بود و (عدّه ای) گویند: پنج نفر بودند، ششمین آنان سگشان بود. (این سخنی بی دلیل و) پرتاب تیرِ گمان به گذشته ای ناپیداست. و (عدّه ای دیگر) گویند: هفت تن بودند و هشتمین آنان سگشان بود. بگو: پروردگارم به تعدادشان داناتر است (و شمار) آنان را جز اندکی، کسی نمی داند. پس درباره ی آنان جز به ظاهر (و آنچه آشکار کرده ایم)، مجادله مکن و درباره ی ایشان از هیچ کس از (اهل کتاب) نظر مخواه.
نکته ها:
در مورد «رابعهم» و «سادسهم»، کلمه ی «واو» نیامده است، ولی همراه «ثامنهم»، «واو» آمده است، شاید به این جهت که نظریّه ی سه نفر یا پنج نفر بودن آنان، از نااهلان است که خدا هم تعبیر «رجماً بالغیب» دارد، ولی نظریّه ی هفت تن بودن از مؤمنان و اهل دقّت است.**این نظریه را ابن عباس از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده است.*** از این رو، کلمه ی «رَجماً بالغیب» نیامده وبه احترام آنان، میان اصحاب کهف و سگشان با واوِ عاطفه فاصله شده است.
اگر حرکت ها با ارزش وانسان ها هدف داشته باشند، وابسته ها و متعلّقات و حتی حیوانات همراه نیز باید به حساب آیند. چون حیوان بودن و نجس بودن دلیل بر بی ارزشی نیست. در این آیه سه بار از سگ یاد شده و در آیه ی 18 نیز به نقش مثبت سگ اصحاب کهف اشاره شده است. (وکلبهم باسط ذراعیه بالوصید)
در آیات مختلف این سوره از حدس گرایی انتقاد شده است:
(ربّکم اعلم بمالبثتم) آیه 19، (ربّهم اعلم بهم) آیه 21، (ربّی اعلم بعدّتهم) آیه 22 و (قل اللّه اعلم بما لَبثوا) آیه 26.
پیام ها:
1- قرآن از آینده خبر می دهد. (سیقولون)
2- سخن بی دلیل نگوییم و به تخمین و حدس تکیه نکنیم. (رجماً بالغیب)
3- در موارد غیر لازم باید از بحث و جدل چشم پوشید. (لا تمار فیهم ...)
4- به جای اندیشیدن به عدد، به هدف بیندیشید و دنبال دانستنی های بی فایده نروید. (لا تستفت فیهم منهم احداً)
5 - دانستن وسؤال از هرکسی جایز نیست، از نااهلان نپرسیم. (لاتستفت... منهم)