فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 19

(19) وَکَذَ لِکَ بَعَثْنَهُمْ لِیَتَسَآءَلُواْ بَیْنَهُمْ قَالَ قَآئِلٌ مِّنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُواْ لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُواْ رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُواْ أَحَدَکُم بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَی الْمَدِینَةِ فَلْیَنظُرْ أَیُّهَآ أَزْکَی طَعَاماً فَلْیَأْتِکُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَلْیَتَلَطَّفْ وَلَا یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً
وما آنگونه (که خوابشان کردیم)، آنان را (از خوابی که شبیه مرگ بود) برانگیختیم تا میان خود از یکدیگر پرسش کنند. یکی از آنان گفت: چه مدّت (در این غار) مانده اید؟ گفتند: یک روز یا بخشی از روز. (سرانجام) گفتند: پروردگارتان داناتر است که چه مقدار مانده اید. پس یکی از خودتان را با این پولتان به شهر بفرستید تا ببیند کدام یک غذای پاکیزه تری دارد، پس غذایی از آن برایتان بیاورد و باید (در این کار) زیرکی و دقّت به خرج دهد، ومبادا کسی را از شما آگاه کند!
نکته ها:
«وَرِق»، درهم هایی بوده که نقش پادشاه برآن بوده است.
عبارت «وَلْیَتلَطّف» وسط قرآن قرار دارد که به معنای مدارا و هوشیاری همراه با مهربانی است و این خود لطفی است که کلمه ی وسط قرآن را لطف و تلطّف و مهربانی تشکیل داده است.
در مبارزات بر علیه جوامع فاسد، وحدت بین نیروها عامل مهمی است. در این آیه چهار مرتبه کلمه «کُم» مطرح شده است:
الف: در تهیه غذا همه یکی هستیم. «احدکم»
ب: پول برای همه است. «بورقکم»
ج: غذایی که تهیه می شود برای همه است. «فلیأتکم»
د: حفاظت از جان همه لازم است. «لایشعرنّ بکم»
پیام ها:
1- برای خداوند، هیچ کاری مشکل نیست، نه خواب کردن 309 ساله، نه بیدار ساختن آنچنانی. (کذلک بعثناهم)
2- از حشر وبرانگیخته شدن در قیامت تعجّب نکنید، هر بیدار شدن از خواب، نوعی بعث و نشور است. (بعثنا)
3- بیدار شدن از خواب نیز به اراده ی الهی است. (بعثنا)
4- بیدار کردن اصحاب کهف دو ثمر داشت، یکی برای خودشان که طرح سؤال بود، (لیتسائلوا) یکی برای دیگران که نمونه ای از رستاخیز وبعث قیامت بود. (کذلک بعثناهم)
5 - در آنچه نمی دانیم، اظهار نظر نکنیم. (ربّکم اعلم بما لبثتم)
6- حتّی یک گروه کوچک نیز باید مسئول ورهبر داشته باشد. (در میان اصحاب کهف یک نفر بود که امر و نهی وپرسش می کرد.) (قال قائل... فابعثوا)
7- اقدام برای معاش زندگی، منافات با توکّل ندارد. اصحاب کهف هم پول و نقدینه داشتند، هم برای تهیه غذا حرکت کردند. (فابعثوا احدکم بورقکم هذه)
8 - وکالت و پذیرش وکالت از گروه جایز است. (فابعثوا احدکم)
9- پول و نقدینگی، سابقه ای تاریخی و کهن دارد. (بوَرقکم)
10- هر پولی نمی تواند بهای جنس قرار گیرد. (بورقکم هذه)
11- وارستگان مؤمن هر غذایی را نمی خورند، نوع غذا و مقدار برایشان مطرح نیست، پاک و حلال بودن مهم است (ازکی طعاماً، رزقٍ منه)
12- مؤمن باید رازدار وهوشیار باشد وبا مدارا وتقیّه واصول ایمنی، دشمن را از وجود خود آگاه نکند. (لیتلطّف) کسی که مسئولیّت می پذیرد باید مراقبت های لازم را داشته باشد.

سوره کهف آیه 20

(20) إِنَّهُمْ إِن یَظْهَرُواْ عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُواْ إِذاً أَبَداً
زیرا اگر آنان (مشرکان) بر شما دست یابند، سنگسارتان خواهند کرد، یا شما را به آیین خودشان باز خواهند گرداند و در این صورت هرگز رستگار نخواهید شد.
پیام ها:
1- در مواردی برای حفظ جان و ایمان، تقیه واجب است. (لایشعرنّ... یرجموکم او یعیدوکم ...)
2- کسی که در حفاظت از خود و ایمانش کوتاهی کند و منحرف شود، هرگز رستگار نمی شود. (لن تفلحوا)
3- منطقِ «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» با قرآن مخالف است. (یعیدوکم فی ملّتهم ولن تفلحوا)
4- قهر محیط و جبر جامعه و حکومت، غالباً نوع مردم را منحرف و بدبخت می کند، ولی باید در مقابل آن ایستاد. (یعیدوکم فی ملّتهم ولن تفلحوا اذاً ابداً)
5 - سنگسار شدن در راه حق، عیب نیست، ولی انحراف و ارتداد عیب است. (یرجموکم او یعیدوکم فی ملّتهم و لن تفلحوا اذا ابدا)
6- مرتد، هرگز رستگار نمی شود. (یعیدوکم فی ملّتهم ولن تفلحوا اذاً ابداً)

سوره کهف آیه 21

(21) وَکَذَ لِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُواْ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَآ إِذْ یَتَنَزَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُواْ ابْنُواْ عَلَیْهِم بُنْیَناً رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُواْ عَلَی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِداً
و بدین گونه (مردم را) بر حالشان آگاه کردیم تا زمانی که میانشان درباره کارشان (معاد وقیامت) گفتگو بود، بدانند که وعده ی خدا (درباره ی رستاخیز) حقّ است و اینکه در فرارسیدن قیامت تردیدی نیست، پس (از آشکار شدن این حقیقت) عدّه ای گفتند: بر روی آنان بنای یادبودی بنا کنید، پروردگارشان به حال آنان داناتر است، آنان که بر کارشان آگاهی و دسترسی یافته بودند گفتند: ما بر آنان معبد ومسجدی می سازیم (تا نشان حرکتِ توحیدی آنان باشد).
نکته ها:
«اِعثار» به اطلاع یافتن تصادفی وبدون جستجو گفته می شود، چنانکه مردم آن زمان بدون زحمت واز راه پول وسکّه ی آنان، از راز مهم آنان آگاه شدند.
در داستان اصحاب کهف، مسأله قدرت و اراده ی الهی، شجاعت، دل کندن از دنیا، هجرت، تقیّه، امدادهای الهی و تغذیه ی حلال مطرح است.
پیام ها:
1- ارشاد و آموزشِ تجربی، عینی و نمایشی، از بهترین ارشادهاست. (اَعثَرنا علیهم لیعلموا)
2- هیچ یک از کارهای خدا عبث و بیهوده نیست. (اَعثَرنا...لیعلموا انّ وعد اللّه حق)
3- عقاید باید بر اساس علم باشد. (لیعلموا انّ وعد اللّه حق)
4- قدرتی که بتواند انسان را بیش از سه قرن بی غذا زنده نگاه دارد، می تواند مرده ها را هم زنده کند. (انّ وعدالله حق)
5 - انسان از کنار بعضی حوادث تاریخی به سادگی می گذرد و از آثار تربیتی آن غافل است. اصحاب کهف، بعد از کشف ماجرا از دنیا رفتند، و مردم در فکر یادبود وساختن مقبره بودند، نه عبرت و درس آموزی. (ابنوا علیهم بنیاناً)
6- اغلب افراد سطحی و ساده اندیش، حال کار ندارند و به دیگران می گویند کار کنند، (قالوا ابنوا) ولی افراد نیرومند می گویند ما خودمان انجام می دهیم. (لنتّخذنّ)
7- ساختن مسجد بر مزار اولیای خدا، ریشه ی قرآنی دارد. (لنتّخذنّ علیهم مسجداً)
8 - آثار مقدس باید در مکان های مقدس و به مناسبت های مقدس باشد. مسجد در کنار غار یکتاپرستان مهاجر، ارزش بیشتری دارد. (لنتّخذنّ علیهم مسجداً)
9- از هر فرصتی برای ترویج دین استفاده کنیم. (لنتّخذنّ علیهم مسجداً) (اگر بناست ساختمانی به عنوان یادبود ساخته شود، مسجد بسازیم که آثار معنوی و مادی زیادی دارد.)