فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 15

(15) هَؤُلَا ءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهَةً لَّوْلَا یَأْتُونَ عَلَیْهِم بِسُلْطَنٍ بَیِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ کَذِباً
آنان قوم مایند که به جز او، خدایان دیگری گرفته اند. چرا آنان دلیل آشکاری بر خدایان خود نمی آورند؟ پس کیست ستمکارتر از کسی که بر خداوند، دروغی افترا بندد؟
نکته ها:
با اینکه در کلمه ی «افتراء» نسبت دروغ نهفته است، ولی بازهم کلمه «کذباً» در آیه مطرح شده است. این شاید به خاطر آن باشد که افترا دو گونه است: گاهی امکان نسبت هست، ولی گاهی امکان نسبت هم نیست و شرک از نوع دوّم است. زیرا شریک برای قدرت و علم بی نهایت محال است.
پیام ها:
1- بی تفاوتی نسبت به گمراهی وانحراف دیگران، ممنوع است. (هؤلاء قومنا) (اصحاب کهف، از انحراف قوم خود ناراحت بودند.)
2- بزرگ ترین دغدغه ی مردان خدا، انحراف عقیدتی مردم است. (اتّخذوا من دونه آلهة)
3- تقلید و تبعیّت از محیط در عقاید، منطق صحیحی نیست، برای عقاید، باید دلیل روشن داشت. (قومنا اتخّذوا ... لولا یأتون علیهم بسلطان مبین)
4- شرک، افترا بر خدا و بی دلیل است. (ممن افتری علی الله)
5 - دروغ، ظلم است و دروغگو ظالم، و کسی که به خدا دروغ بربندد، ظالم تر است. (فمن اظلم)

سوره کهف آیه 16

(16) وَإِذْ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُ واْ إِلَی الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَیُهَیِّی ءْ لَکُم مِّنْ أَمْرِکُم مِّرْفَقاً
و آنگاه که از مشرکان و آنچه جز خدای می پرستند فاصله گرفتید، پس به غار پناه برید، تا پروردگارتان از رحمت خود برای شما گشایشی بخشد و برایتان در کار (و سرنوشت) شما گشایشی فراهم آورد.
نکته ها:
این آیه از قول رهبر اصحاب کهف است که به جوانمردانِ همراه خویش، امید رحمت الهی و گشایش می دهد.**تفسیر مجمع البیان.***
پیام ها:
1- موحّد واقعی، هم بت ها را رها می کند، هم از بت پرستان جدا می شود. (اعتزلتموهم و ما یعبدون)
2- خداپرستان از سوی مشرکان در معرض تهدید هستند. (فأووا الی الکهف)
3- غارنشینی در فضای توحید، بهتر از شهرنشینی در فضای شرک است. (فأووا الی الکهف) حضرت یوسف نیز زندان را بر کاخ ترجیح داد و گفت: (ربّ السجن احبّ الی)**یوسف، 33.***
4- آنکه برای خدا قیام کند و با هجرت، دست از مسکن و جامعه ی خود بکشد، مشمول الطاف الهی می شود. (ینشر لکم)
5 - سختی ها زودگذر و مقدّمه ی آسایش است. (یهیّی ء لکم من امرکم مرفقاً)

سوره کهف آیه 17

(17)وَتَرَی الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَ وَرُ عَن کَهْفِهِمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَإِذَا غَرَبَت تَّقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِی فَجْوَةٍ مِّنْهُ ذَ لِکَ مِنْ ءَایَتِ اللَّهِ مَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِیّاً مُّرْشِداً
و (اگر آنجا بودی) خورشید را می دیدی که هنگام طلوع، به سمت راست آنان متمایل می شود وچون غروب کند، ایشان را وامی گذارد وبه چپ متمایل می گردد و آنان در محلّی وسیع از آن غار قرار داشتند. این از آیات و نشانه های خداست. هر کس را خدا هدایت کند، او هدایت یافته ی واقعی است و هر که را به بیراهه واگذارد وگمراه کند، هرگز برای او یاوری راهنما نخواهی یافت.
نکته ها:
غار اصحاب کهف، از نظر جغرافیایی نه رو به شرق بود، نه غرب، بلکه در شمال شرقی بود که هیچگاه نور خورشید تا عمق غار نمی تابید.
در مورد مکان غار اختلاف است؛ بعضی می گویند در کوههای اطراف دمشق بوده که به غار اصحاب کهف مشهور است. برخی هم آن را در اطراف شهر عمان پایتخت اردن می دانند که تعدادی قبر در آنجاست ونقش یک سگ نیز بر دیوار آن است، وبالای غار، صومعه ای قدیمی است ومسلمانان نیز مسجدی ساخته اند.**تفسیر فرقان.***
به هر حال ویژگی های غار، نمونه ای از رحمت الهی است که در آیه قبل به آن وعده داده شده بود.
پیام ها:
1- همیشه حفاظت الهی به صورت معجزه نیست، گاهی هم عوامل طبیعی ابزار و زمینه ی حفاظت است، آنگونه که در حفاظت اصحاب کهف بود. (تری الشمس...) (نتابیدن مستقیم خورشید و وجود نسیم و وسعت مکان غار، از عوامل طبیعی برای سلامت اصحاب کهف بود.)
2- توفیق ایمان، رها کردن قوم مشرک و پناهندگی به غاری با آن خصوصیات، جز با اراده و هدایت الهی نمی شود. (ذلک من آیات اللّه)